انتصاب مدیرعامل جدید برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بهانهای شد برای بررسی عملکرد این نهاد در چند دهه گذشته.
سودابه امینی که در طول سال های ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۸ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در سمتهای مربی، کارشناس، کارشناس مسئول، معاون و مدیرکل آفرینشهای ادبی و هنری مشغول به خدمت بوده و البته اکنون و هنوز مشغول کار برای کودکان و نوجوانان است، در گفتوگو با ایسنا درباره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و فعالیتهای این نهاد، اظهار کرد: هدف کانون در نام آن مستتر است. برای پرورش فکر، آن هم در جامعهای تعریف شده یعنی کودک و نوجوان، تاسیس شده است. چرا نوشته شده کودک و نوجوان و مثلا نوشته نشده است «دانشآموزان» برای اینکه بین کانون و آموزش وپرورش فاصله زیادی هست.
او سپس درباره عنوان این نهاد که یعنی «کانون پرورش» و نه «آموزش و پروش» توضیح داد: چون میخواهد این فاصلهگذاری میان مدرسه و کانون حفظ شود. چرا کلمه کانون انتخاب شده است؟ دلیل انتخاب این کلمه صمیمیت و همدلی است. کانون جایی است که انتخابکنندگان آن براساس انگیزه شخصی، میل باطنی و علاقه به سراغ آن میآیند. هیچ کودک یا نوجوانی برای کسب نمره به کانون نمیآید، او به کانون میآید تا از فضای موجود در آن برای پرورش تفکر و خلاقیت خود بهره ببرد و این خود یعنی همان کودک و نوجوان هنوز از مرحله خلاقیت نگذشته است. راه خلاقیت بر او بسته نشده است، کلیشهها وشعارها دست و بال او را نبسته است. نقش کودک و نوجوان در کانون با نقش او در مدرسه تفاوت جدی دارد. او در کانون به کشف خلاقیتهای درونی خود میپردازد. در کنار او مربیانی هستند که در این کشف و شکوفاسازی به او کمک میکنند. پس مخاطب کانون همان دانشآموز است اما وقتی قدم به کانون میگذارد از نقش دانش آموزی خود فاصله میگیرد که اگر این فاصله را نگیرد، نمیتواند رها و آزاد بیندیشد و خلق کند.
امینی در ادامه درباره آرم کانون نیز گفت: آرم کانون پرندهای است که با یک کتاب گشوده پرواز میکند. بالهای او کتاب است، بستر پرواز او کتاب است و با نوک گشوده و نه برهم آمده در پرواز است این نوک گشوده آگاهیدهنده است. در مرغک کانون حالت پرواز وحرکت به اوج مشاهده میشود.
این نویسنده همچنین درباره فلسفه و چرایی و چگونگی وجود کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان و اینکه بر چه چیزی استوار است، بیان کرد: کانون بر پرورش استوار است. پرورش با شکوفایی نسبت تام و تمام دارد. پس باید خلاقیت را به عنوان یکی از ارکان مهم این نهاد بپذیریم. در واقع کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان یک سازمان کامل و کافی است که از مرحله تولید کالای فرهنگی تا مرحله مصرف آن توسط مخاطب با هنرمندی تمام مسیر رشد کودک و نوجوان را طراحی وابداع کرده است و باید خوشحال باشیم که این سازمانِ مخاطبمحور با وجود فشارها ومحدودیتها ومحرومیت ها تا امروز به حیات خود ادامه داده است.
او هچنین درباره ساختار کلی و طرح و نقشه و سازمان کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان، هم گفت: بخشهای مختلف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نمونهای بیهمانند در جهان طراحی شدهاند لااقل در زمانی که کانون تاسیس شد، سازمانی مشابه آن در دنیا نبود. سازمان اداری، مالی: که یکی از وظایف مهم آن تربیت و آموزش نیروی موثر برای کار در کتابخانه هاست. بخش تولید که به تولید کتاب و فیلم و انیمیشن و تولیدات مصرفی فرهنگی و هنری برای کودک و نوجوان میپردازد. کتابخانهها که شامل کتابخانههای ثابت و سیار. بقیه بخشها که هر سازمانی به آن نیازمند است. خلاقیت که هدف کانون است، در جذب نیروی خلاق و جذب مخاطب خلاق رخ میدهد. کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان یک سازمان کوچک اما بسیار اثرگذار است. بهترین و خلاقترین نیروها، بهترین روشهای پرورش خلاقیت و بهترین شکل ارتباط با مخاطب کودک و نوجوان دراین سازمان کوچک موجود است.
امینی درباره عملکرد مدیران این نهاد در طول سالهای اخیر گفت: متاسفانه مدیران کانون پرورش فکری بدون شناخت این سازمان کوچک اما سخت پیچیده وارد کانون میشوند. سیاستهای کلی که در حکم مدیران به ایشان داده میشود باید در زمینه نیروی انسانی تعریف و توجیه پیدا کند. نگاه بالادست به پایین دست، نگاه سازمانی معمول در کانون پاسخگوی نیازهای کانون نیست. مدیر ارشد کانون باید از ابزار قدرتمند تفکر و خلاقیت برخوردار باشد نه آنقدر خودباخته در مقابل نیروی انسانی و نه آنقدر دور که نتواند مسائل این سازمان را حل کند.
این فعال فرهنگی افزود: مسأله مهم نیروی انسانی وضعیت معیشتی اسفبار نیروهای کانون است. این مساله باید حل بشود تا مربی و کارشناس بتوانند با خیال راحت کار کنند و به جذب پایدار عضو بپردازند. یکی از مسائل مهم کانون حفظ جایگاه بینالمللی آن است، جایگاه بینالمللی با کسب رتبههای برتر و جذب اعضای ایرانی ساکن در خارج از کشور امکانپذیر است. کوچک کردن کانون و ذیل آموزش وپرورش بردن آن، فروش چاپخانه به بخش خصوصی، واگذاری مراکز به بخش خصوصی (که متاسفانه توسط برخی مدیران پس از آقای چینیفروشان مطرح شد) جز نابودی این ساز مان موثر نتیجهای نخواهد داشت.
او خاطرنشان کرد: از نظر من فرقی نمیکند چه کسی مدیرعامل کانون باشد، تفاوت در نگرش و بینش و فهم صحیح کار است که مدیریت را اثربخش میکند. متاسفانه هر مدیرعاملی با تیم دوستان و اقوام خودش وارد کانون شده و به جای انتخاب مدیران با صلاحیت روابط جای خود را به رعایت اصول حرفهای داد.
امینی درباره اینکه چه چیزی میتوواند عامل موفقیت کانون باشد، گفت: آنچه به این مجموعه اعتبار بخشیده، نیروی انسانی آن است. مدیران موفق کانون کسانی بودهاند که از کف کتابخانه بالا آمدهاند یا کتابخانه را به عنوان مرجع تصمیمگیری و تصمیمسازی خود مدنظر قرار دادهاند. کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان ستارهای است بر تارک کشور ایران مشروط بر اینکه از منظر بودجه و نیز از منظر سیاستهای مدیریتی و همچنین از منظر سازمانی ذیل هیچ ارگانی تعریف نشود. کانون را باید مستقل دید. بودجه مستقل برای آن تعریف کرد و اهداف مستقل برای آن در نظر گرفت.
این نویسنده، دوران مدیریت محسن چینیفروشان را دوران طلایی کانون خوانده و توضیح داد: نه برای اینکه چینیفروشان هجده یا بیست سال در سطح مدیریت ارشد کانون باقی ماند، بلکه به این علت که اجازه نداد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ابزاری برای سیاستمداران کشور قرار گیرد. پس از او مدیران سیاسی و مدیران اهل تجارت به کانون پرورش فکری قدم نهادند و نتیجهاش حضور سلبریتیها و تاجرانی شد که نقاب زیبا و جذاب فرهنگ بر چهره داشتند و هر روز جیب و سفره مربیان شریف و خلاق و نجیب کانون کوچکتر شد.
او تأکید کرد: امروز آسیبپذیرترین کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مربیان و کارشناسان آن هستند؛ کسانی که باید از منظر حقوقی(در همه مصادیق آن) مورد توجه مدیران ارشد کانون باشند. نکته مهم این که موفقترین مدل مدیریتی و مدیریت فرهنگی در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان مدیریت از پایین به بالاست؛ زیرا مصلحت و رشد فکری مخاطب کانون (کودک ونوجوان) هدف اصلی این ارگان است.
امینی همچنین درباره اینکه آیا کانون با تحولات جدید و تکنولوژیک هماهنگ عمل می کند یا خیر، اظهار کرد: مدیران ارشد و مدیران میانی کانون در مسند مدیریت هستند، چون کتابخانه کودک و نوجوان هست، اکنون با کمترین میزان انتشار کتاب، کانون پرورش از ناشران کودک و نوجوان عقب مانده است. کمیته بررسی و انتخاب کتاب کانون پرورش فکری که یکی از مهمترین بخشهای کیفی کانون بود که در دوران مدیریت پیشین به حذف و نابودی رسید به این بهانه که جایزه زرین و سیمین مرغک تعریف شود، بودجههای کلان صرف تشریفات جشنواره قصهگویی شد، درحالی که کیفیت جشنواره از دست رفت و متاسفانه ضد فرهنگ در کانون به فرهنگ تبدیل شد.
امینی درباره اینکه برای اصلاح وضع موجود، چه کارهایی میتوان انجام داد، گفت: برای نجات کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان اولین اقدام مهم این است که از ذیل آموزش وپرورش خارج گردد. دومین اقدام اختصاص بودجه مناسب است و شاید نجات این پیکر نیمه جان در گرو آن است که کانون را مستقل از سیاست و سیاستمداران ببینیم چرا که فرهنگ هر کشور برتر از سیاست حاکم بر دستگاههای مختلف است. بگذارید کودکان و نوجوانان در فضایی دور از سیاست در دنیای فرهنگ وهنر رشد کنند. سیاست را بگذارید برای بزرگسالان همین.
از سودابه امینی به تازگی کتاب «فرانک» که اقتباس آزاد از شاهنامه فردوسی بزرگ است، منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات