سید احمد محیط طباطبایی ـ رییس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) ـ در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه باید به یاد داشته باشیم طبق تعریف یونسکو هدف اصلی (مخاطب اصلی) موزهها کودکان (هفت تا ۱۷ سال) هستند، یادآور شد: به وسیله موزهها، میراث فرهنگی را برای نسل آینده حفظ میکنیم و این میراث باید به این نسل منتقل شود. بر این اساس هر موزهای باید بتواند دوستدار کودک باشد و مخاطب کودک خود را ترغیب کند و موضوعیت خودش را در اختیار کودک قرار دهد.
او درباره اقدامات ایکوم ایران در حوزه کودک گفت: از ۱۰ سال گذشته تا کنون در کمیته ملی موزههای ایران شاخصی به نام «کودک» در نظر گرفتیم، در حالیکه در ایکوم جهانی این شاخص مستقل نیست و بخشی از برنامۀ معرفی موزهها محسوب میشود. ایجاد شاخص کودک در موزهها به این معناست که موزههای بزرگی مانند موزه ملی، موزه علم و فناوری باید واحد کودک داشته باشد و سعی کند در بخشهای مختلف برای کودکان نیز برنامهریزی داشته باشد. همچنین موزههای کوچکتر تعریف بهتری برای کودکان داشته باشند تا به نوعی ویژگیهای خودشان را به کودکان معرفی کنند.
رییس ایکوم ایران افزود: در همین مدت شاهد ایجاد موزههایی مانند موزه عروسکهای ملل در شهر کاشان و موزه کودک ارومیه بودهایم که مخاطب اصلیشان کودک است و برای کودکان به وجود آمدهاند. این اتفاق رشد کمی و کیفی بسیار خوبی در حوزه کودک است. در چند روز گذشته هم موزه عروسکهای اقوام ایرانی در شهرستان اوز (استان فارس) ایجاد شد که سومین موزه در جنوب استان فارس است و مهمتر اینکه هر سه موزه را مردم ایجاد کردند و نه بخش دولتی. همچنین «موزه ایرانک» درباره گروه تاریخ و ادبیات کودکان در سازمان ملی اسناد تشکیل شده، دو روز در هفته (پنجشنبه و جمعه) باز است و مخاطب را همراه با پدر و مادر جذب میکند. یا موزه احساس (هیجان) در همدان برای کودکان چهار تا ۱۲ سال شکل گرفته است.
او بیان کرد: این روند و این نوع فعالیتها امیدوارکننده است و نشان میدهد که بخشهای مختلف آموزشی و دوستدار کودک سعی میکنند با ارتباط با موزههای کلاسیک و اصیل و ایجاد یکسری موزهها با موضوعات مفرح و آموزشی برای کودکان، این قشر را به سمت موزهها دعوت کنند.
محیط طباطبایی همچنین به نقش آموزش و پرورش در جدایی کودکان از موزهها، اشاره کرد و افزود: در دورهای (اوایل دهه هشتاد) وزارت آموزش و پرورش از معاونت آموزشی سازمان میراث فرهنگی، درخواستی مبنی بر گردآوری کتابی درباره میراث فرهنگی برای کودکان داشت. آن موقع ما این موضوع را توجیه کردیم که میراث فرهنگی یک کتاب یا درس نیست که بچهای آن را بخواند و نمره بگیرد، میراث فرهنگی یک نوع هویت و بستری است که باید کتاب اول ابتدایی تا آخرین کتاب دبیرستان در همه رشتهها در بستر آن قرار گیرد. پیشنهاد ما این بود که بازدید از موزهها در برنامههای درسی گنجانده شود و حتی شهرهایی که موزه ندارند در میراث فرهنگی و طبیعتی که دارند، این برنامه را اجرا کنند. حتی اقداماتی هم انجام شد که به سرانجام نرسید.
او اظهار کرد: موزه متأسفانه در برنامههای درسی قرار ندارد، همانطور که وقتی درس «میم» (در کلاس اول دبستان) را آموزش میدهیم برای مثال نمیگوییم «میم مانند موزه»، به عبارتی مدارس بازدید از موزه را جزو فوق برنامههای درسی خود میدانند. هدف اصلی آنها از بازدید موزهها برگزاری یک برنامه مفرح است و نه برنامه آموزشی! یکی از دلایل عمده جدایی کودکان از موزهها به همین موضوع برمیگردد.
این کارشناس میراث فرهنگی و موزه ادامه داد: آموزش و پرورش طبق قانون اساسی مکلف به آموزش کودکان و نوجوانان است. بنابراین باید در برنامه مدون آموزشی بازدید از موزهها را قرار دهد. وقتی این موضوع در برنامه درسی دانشآموزان گنجانده شود، آموزش و پرورش مکلف است برای آن بودجه اختصاص دهد و دیگر بهانهای مانند بودجه نداشتن مانع از بازدیدهای دانشآموزی از موزه نمیشود. از طرفی فارغ از کرونا و تعطیلی دو ساله مدارس، گروههای مختلفی که در حوزه کودک فعال هستند، به حوزه موزه و کودک بسیار توجه میکنند و به شدت فعال هستند. این گروههای در تلاشند که برنامههایی مبتنی بر شناخت موزه، بازدید از موزهها و تعامل با آثار موزهای برای کودکان داشته باشند.
محیط طباطبایی با تاکید بر اینکه موزه یک فضا یا مؤسسه نیست و در واقع نوعی نگاه است، بیان کرد: این نگاه باید به کودک منتقل شود تا بتوانیم خسران و ضررهایی که ما و مسلمان به شهر و زندگی خودمان وارد میکنیم را شاهد نباشیم. وقتی که فردی نگاه موزهای پیدا میکند، آب را به این شکل مورد بهرهبرداری قرار نمیدهد و کتابی را که درس میخواند، دور نمیاندازد و چیستی برایش معنا پیدا میکند.
به گفته رییس ایکوم ایران، بخشهای آموزشی کشور باید در تعامل با میراث فرهنگی و موزهها به موضوع موزه و کودک بیشتر بپردازند؛ چراکه برنامه موزه و کودک یک امر ملی است.
او سپس اظهار کرد: در شکلهای غیردولتی و نهادهای مردمی، فعالیتهای خیلی خوبی در این زمینه انجام میشود، اما مسأله مهم این است که نقش اصلی را در این باره نظام آموزشی کشور (وازتخانههای آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین بهداشت) ایفا میکند که خودشان را از این مسأله دور کردهاند. در وزارت بهداشت، موزه تاریخ پزشکی داریم، اما آیا درس تاریخ پزشکی و مبنای حضور آن در موزهها تعریف شده است؟ آیا به هویت تاریخی در همه رشتهها میپردازیم؟ نظام آموزشی غیرمستقیم مانند ارتباطات، رسانه، رادیو و تلویزیون در این موضوع نقش مهمی دارند.
محیط طباطبایی اظهار کرد: تعامل بین حوزه آموزش و میراث فرهنگی باید به گونهای برنامهریزی شود که این حوزه را به عنوان بخشی از آموزش و انتقال فرهنگ ببینند. موزهها نیز فارغ از این ارتباط، باید موضوعیت را به شکلی برنامهریزی کنند که برای کودکان در سنین مختلف جذاب باشد. آموزش با بازدید از یک موزه کلاسیک شروع نمیشود و باید یک کودک از بخشهای کوچک به درک اینکه، گذشته چقدر برای انسان آینده اهمیت دارد، برسد.
رییس ایکوم ایران در عین حال، درباره بهبود وضعیت نگاه به کودک در موزهها ابراز امیدواری کرد و افزود: به طور کلی وضعیت نسبت به گذشته خیلی بهتر است، اما از هدف نهایی خود فاصله دارد و باید با تلاش به آن رسید. در حال حاضر یک مطالبهگری صحیح در سطح اجتماع به وجود آوردیم که باید به این مطالبهگری کمک کرد و به صورت یک برنامه ملی آن را اجرا کرد.
محیط طباطبایی در بخش دیگری از صحبتهایش به نقش مدیران و سلایق آنها در اختصاص و توسعه فضای مربوط به کودک در موزهها، اشاره کرد و گفت: گاهی در حوزههای دولتیِ موزهها، فضاهای ایجاد شده برای کودکان را رها میکنند و در برخی موارد دیدگاه و سلیقه شخصی مدیران موجب این موضوع میشود. برای جلوگیری از دیگاه شخصی در این حوزه باید یک برنامه مدون شود تا هر فرد مسؤولی بدون نگاه شخصی موظف به اجرای این برنامه شود.
او معتقد است: اصلیترین برنامه در یک موزه، حفاظت از آثار آن موزه است و بعد از آن مخاطبشناسی در موزه است که اولین مخاطب کودکان هستند. هر موزهای باید سعی کند که برای کودکان متناسبسازی شود. موزهدار نقش مهمی در این زمینه دارد؛ چراکه مهمترین رکن موزه، موزهدار است. موزهدار باید بتواند با درک روانشناس با مخاطبش ارتباط برقرار کند.
رییس ایکوم ایران در ادامه بر نقش راهنماهای تخصصی کودکان در موزهها تاکید کرد و کمبود این راهنماها را نقطه ضعفی در این حوزه دانست و در این باره گفت: در یکسری موزههای بزرگ مانند کاخ گلستان، موزه ملی و موزه علم و فناوری، اختصاص راهنماهای تخصصی کودک در حال انجام است، اما موزههایی که هنوز راهنماهای کودک ندارند باید برنامه چگونگی معرفی به کودک را داشته باشند؛ چراکه راهمای تخصصی میتواند آنِ یک موزه را به کودکان منتقل کند. نقطه نهایی در حوزه کودک و موزه این است که همه موزهها دارای راهنمای تخصصی باشند و آن روز است که میتوانیم بگوییم شرایط بسیار خوبی در موزهها داریم.
محیط طباطبایی درباره کاهش قیمت بلیت موزهها به عنوان مشوق برای گروههای دانشآموزی و آموزشی نیز معتقد است: رایگان نبودن موزه برای گروههای آموزشی امری غلط است و حداقل موزههای دولتی باید برای این گروهها رایگان باشد.
رییس ایکوم ایران به اقداماتی که برای حضور افراد ناتوان در موزهها انجام شده است نیز اشاره کرد و گفت: هفت سال است که شاخص «معلول» را در موزهها درنظر گرفتیم. در این مورد خیلی از حوزه کودک عقبتریم. یکی از گروههای ناتوان «کوتاه قامتها» هستند، ویترین یک موزه باید متناسب برای بازدید این گروه باشد. در بعضی از اقدامات مانند این مورد برای کودکان هم استفاده میشود. در خیلی از موارد اقداماتی که برای حضور افراد ناتوان در موزهها انجام میشود، بین آنها، کودکان و سالمندان مشترک است.
انتهای پیام
نظرات