به گزارش ایسنا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، علیرضا قلینژاد ـ معاون فناوری و کاربردیسازی پژوهشگاه ـ مواجهه با فجایع را بخشی از زندگی ایرانیان برشمرد و گفت: اهالی این سرزمین همواره در طول تاریخ رویدادهای ناخواستهای را که امروز با عنوان «فجایع طبیعی» از آنها نام میبریم، بسیار تجربه کردهاند و امری طبیعی انگاشتهاند.
او با بیان اینکه در سرزمین ناآرامی مانند ایران فجایع طبیعی را نمیتوان متوقف کرد و تنها میتوان کمی از شدّت آن کاست، افزود: مواجهۀ انسان با این موارد است که آنها را تبدیل به فاجعه میکند، زیرا در بیشتر موارد این انسانها هستند که از زاویۀ فرهنگی قدرت رویارویی با آن را ندارند.
قلینژاد اظهارکرد: در سالهای اخیر به دلیل بیتوجهی به این مسائل بحرانهای روحی و روانی زیادی بر جامعه تحمیل شده که جای مطالعه و تحقیق دارد و خوشبختانه این موضوع توسط پژوهشکده مردمشناسی در حال بررسی و مطالعه است.
علیرضا حسنزاده ـ رییس پژوهشکده مردمشناسی ـ نیز با بیان اینکه موضوع فاجعه در اشکال مختلف از مسائلی است که ایرانیان با آن مواجه هستند، گفت: «مردمشناسی فاجعه» بعد از جنگ جهانی دوم و از دهۀ هشتاد رونق گرفت و در ایران البته پژوهشگران زیادی به آن نمیپردازند.
او با تقسیمبندی فاجعه به دو قسمت طبیعی و انسانی به تشریح ابعاد این موضوع پرداخت و اضافه کرد: یکی از مسائلی که سرزمین ایران در تاریخ کهن و طولانی خود با آن روبهرو بوده، وجود و تکرار فجایع انسانی و طبیعی در اشکال مهمی چون خشکسالی، زلزله، جنگ، سیل، قحطی و همهگیری است.
رییس پژوهشکده مردمشناسی اظهار کرد: تاثیر چرخهای از فجایع یادشده که در بازه زمانی کوتاه و زنجیرهای متصّل بههم رخ دادهاند، بر پویاییِ تاریخی هویت و فرهنگ ایرانی موضوعی است که این کرسی سعی در بررسی و تبیین آن دارد.
او با اشاره به مطالعات میدانیِ صورت گرفته در زمینه زلزله، خشکسالی، آلودگی زیستمحیطی و همهگیری کووید-۱۹ با رجوع به بافت تاریخی و فرهنگی جامعه ایران، تأثیر فجایع طبیعی و انسانی را بر هویت و تاریخ ایران مورد بحث قرار داد و گفت: انجام مطالعات میدانی زلزلۀ بم به تناوب در بازه زمانی پنج ساله ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸ و انتشار مقالاتی در اینباره این امکان را فراهم کرد تا در گام نخست به تحلیل رابطه آیینهای ایرانی و فجایع طبیعی و انسانی بپردازم، سپس این مطالعات در پهنه مطالعات آلودگی آب و خشکسالی تداوم یافت و با ظهور همهگیری کوید-۱۹ با مطالعات میدانی درباره آن دنبال شد.
حسنزاده در ادامه این پرسشها را مطرح کرد که فجایع طبیعی و انسانی چه تأثیری بر هویت فرهنگی و تاریخی ایرانیان گذاشته و این تأثیر در آیینها و ادبیات ایرانیان بهعنوان دو منبع اصلی و پرایموردیال (Primordial) هویت آنان چگونه عمل کرده و جلوهگر میشود؟ و از منظر اپیستومولوجیکال (Epistemological)، تا چه اندازه روایت خرد (Sub narrative) و اتنوگرافیک از شواهد میدانی میتواند بر پایه مفهوم تجربه نزدیک، واقعیت زیسته و زیستآیین در پیوند با انسانشناسی تاریخی به ما در دستیابی به روایتی کلان (Grand narrative) از پویایی تاریخی هویت ایرانی و برهمکنش فرهنگ و فاجعه یاری رساند؟
سیدجواد میری ـ عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ـ که بهعنوان ناقد در این نشست حضور داشت، با بیان اینکه مسأله اصلی امروز بحران نیست، بلکه تکرار اَبَربحرانها است که زندگی جمعی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده، به مفهوم «هویت» اشاره کرد و افزود: اینکه مفهومسازیِ هویت ایرانی را چگونه میتوان صورتبندی کرد و این هویت مبتنی بر چه مؤلفههایی است، یکی از مباحث کلیدی در دوران کنونی است.
او با بیان اینکه در یکصد سال اخیر اینکه «ایرانی کیست» از دغدغههای روشنفکران و کارگزاران دولت شده و صورتبندیهایی نیز بر این اساس شکل گرفته و با تأیید مطالب بیانشده از سوی علیرضا حسن زاده، افزود: آقای حسنزاده تلاش کرد از منظر انسانشناختی دست به یک تعریف کلان از هویت ایرانی بزند که به گذشته کاری ندارد و تلاش میکند وضع ایران را مبتنی بر کلانمفهومی به نام «زیست فاجعه ایرانی» ترسیم کند.
در ادامه روحالله نصرتی ـ عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ـ بهعنوان ناقد دوم کرسی با بیان اینکه در حوزه فاجعه نیازمند آسیبشناسی هستیم و نباید همهچیز را در این حوزه به گردن فرهنگ بیندازیم، بیان کرد: فرهنگ در دورۀ پسافاجعه نقش خود را خوب انجام داده و دارای کارکرد است.
او با بیان اینکه در مواجهه با فاجعه اقتصاد و سیاست با نقش تخریبگر، جامعه و فرهنگ را کوچک کردهاند، گفت: اگر احساس همدردی در جامعه را با زمان جنگ ایران و عراق مقایسه کنید، میبینید که این همدردی وجود دارد، ولی کمرنگ شده و اگر هم شکل میگیرد در مقابله با گفتمان رسمی است که میخواهد آن را جبران کند.
انتهای پیام
نظرات