• چهارشنبه / ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۱۳:۴۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401022819151
  • خبرنگار : 71626

در نشست «منتقدان از یادرفته» عنوان شد

از دور خارج شدنِ نام‌هایی که بر سر زبان‌­ها بودند

از دور خارج شدنِ نام‌هایی که بر سر زبان‌­ها بودند

نشست «منتقدان از یادرفته؛ نقد آرشیو نقد ادبی ایران» برگزار شد.

به گزارش ایسنا، نشست «منتقدان از یاد رفته؛ نقد آرشیو نقد ادبی ایران» با حضور چهره­‌های هنر و ادبیات گیلان و با سخنرانی علیرضا نیکویی، محقق و استاد دانشگاه و شعرخوانی علی­رضا پنجه‌­ای، شاعر، روزنامه‌­نگار و منتقد ادبی در خانه فرهنگ گیلان برگزار شد.

در این نشست، ابتدا ستار جانعلی‌­پور که مدیریت جلسه را برعهده داشت، به حاضران خیر مقدم گفت و برگزاری چنین جلساتی را پس از افول پاندمی کرونا مغتنم شمرد. سپس از دکتر نیکویی دعوت کرد تا درباره موضوع نشست سخنرانی کند.

نیکویی در ابتدای جلسه، هدف اصلی سخنرانی را بررسی گفتمانی ظهور و افول و به حاشیه رانده شدن یا حذف گفتمانی برخی منتقدان از آرشیو نقد ادبی کنونی ایران عنوان کرد و سپس با اشاره به این‌که نادیده گرفتن گستره نقد و ندیدن سرشت شبکه‌­ای و لحاظ نکردن درگیری نقد با موقعیت‌­ها و مسائل، نهایتاً به بحران نقد و کلیشه‌­شدگی و ضعف آن منجر می­‌شود، افزود: نه تنها دانشجویان و نسل جوان که حتی میانسالان و سالخوردگانِ مشتاق و جست‌وجوگر نقد ادبی، بسیاری از منتقدان پیشین را یا اساساً نمی‌­شناسند و از نوشته‌­های متعدد و موثر آن‌­ها بی­‌خبرند و یا به دلایل مختلف آن‌ها را از یاد برده­‌اند.

او در ادامه، به اسامی‌­ای چون حسن هنرمندی، مجید نفیسی، آذر نفیسی، مصطفی رحیمی، نجف دریابندری، مرتضی کیوان، احسان طبری، شاهرخ مسکوب و جمشید مصباحی­‌پور ایرانیان اشاره و بیان کرد: ده‌­ها نام دیگر هم وجود دارد که غالباً به گوش نسل امروز بیگانه است و اگر برخی چون قاسم هاشمی‌­نژاد، محمدرضا اصلانی، شمیم بهار و یا مصباحی‌­پور گاه‌­گاهی مجدداً و موقتاً بر سر زبان می­‌افتند، دلیل بر بازیابی حافظه تاریخی نقد ادبی نیست و دلایل دیگر دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به کسانی چون اسماعیل نوری‌علاء، غلامحسین یوسفی، بهرام مقدادی، عبدالعلی دستغیب و محمد حقوقی گفت: اگرچه تا دهه ۸۰ نام‌ آن‌ها بر سر زبان‌­ها بود، به‌تدریج از دور خارج می‌­شوند. منظور این است که در نظام ارجاع‌دهی و استناد، روزبه‌روز کم‌رنگ‌­تر و رنگ‌پریده‌تر می‌­شوند. اگر هم گاه­‌گاهی یادی از آن‌ها می­‌شود، بخاطر کنش‌مندی‌های اجتماعی، یا بزرگداشت‌­ها و یادآوری‌­های گذار است.

نیکویی در ادامه با اشاره به این‌که طبعاً با این روند، در اندک زمانی خود منتقدین امروز هم دچار همین فراموشی و حذف از آرشیو و تاریخ نقد خواهند شد، افزود: این از یادرفتن نقد و منتقدان پیشین، زمینه‌ها و ریشه­‌هایی دارد. منتقد امروز باید بداند که نقد  او نیز امری است تاریخی؛ یعنی در بطن پیوستاری از گسست‌­ها رقم می‌­خورد. این مساله چنان فراگیر شده است که حتی در نقد دانشگاهی به نوشته‌­ها و نقدهای استادان نسل گذشته نزدیک، کم‌تر توجه و استناد می‌­شود. برای نمونه امروزه ارجاع به آثار غلامحسین صدیقی، عبدالحسین زرین‌کوب و حتی شفیعی کدکنی کمتر به چشم می­‌خورد.

از دور خارج شدنِ نام‌هایی که بر سر زبان‌­ها بودند

او در ادامه­ بحث با اشاره به این‌که اساساً نباید در بازار نقد، همواره توقع شکل خاصی از نقد را داشت، اظهار کرد: جریان طبیعی نقد به حسب تنوع موقعیت‌­ها، منظرها و رهیافت‌­ها و گفتمان­‌ها و طیف مخاطبان، مقتضی گونه‌­های نقد از ضعیف تا قوی، از خنثی تا مرامی و ایدئولوژیک، از ناروشمند تا روشمند، و از دانشگاهی تا غیر(برون) دانشگاهی است.

این محقق دلیل به حاشیه رانده شدن و فراموشی یا محو شدن از نقشه­ نقد را آرشیوسازی گفتمانی(تحلیل گفتمانی)، تحولات ذوقی و تغییر ذائقه زیبایی شناختی، سلطه نوعی از نقد در نظام دانشگاهی(که خود برآمده از نوعی سیاست وزارتی و نظام بوروکراتیک است)، تکانه­‌های تند سیاسی و اجتماعی، تحول پارادایمی، تحول زبان و ترمینولوژی(اصطلاح شناسی) نقد و تفاوت­ ابژه­ نسلی برشمرد.

این منتقد در ادامه با اشاره به این‌که تحولات سیاسی موجب تغییر گفتمانی(Discoursvie shift)، تعدد گفتمان‌­ها، تغییر ذائقه زیبایی‌­شناختی و آشنایی وسیع با نظریه­‌ها و نقد غربی می­‌شوند، بیان کرد: با تغییر ذائقه(به معنای بوردیویی کلمه) میدان، عادت‌واره‌­ها و سرمایه‌­ها متحول می‌شود و مخاطبان و زبان و سبک‌­های جدید شکل می‌­گیرند، طبعا منتقدانی با شرایط جدید هماهنگ می‌­شوند و عده‌ای بنا بر مواضع سیاسی یا ایدئولوژیک یا چشم‌اندازهای زیبایی­‌شناختی، از همراهی سر باز می‌زنند.

نیکویی سپس با تمرکز بر دهه ۴۰ و دهه ۷۰ افزود: در این دوره هم شاهد تحولات سیاسی و فرهنگی بودیم و هم شاهد سرریزشدن «نظریه‌­های غربی» در باب ادبیات و شعر و داستان و نقد از رهگذر ترجمه.

او همچنین توضیح داد: این امر سبب شد تا مفاهیم و مسائل جدیدی در فضای نقد شکل بگیرد و نقدهای جدیدتر، از نقدهای سنتی یا نیمه سنتی- نیمه مدرن فاصله بگیرند. در نتیجه، ابژه نسلی و زبان و مخاطبان نقد عوض شدند.

از دور خارج شدنِ نام‌هایی که بر سر زبان‌­ها بودند

او با نگاهی به مجلات دانشگاهی بیان کرد: این مجلات بسیار معدود بودند و تا قبل از دهه ۸۰ هرگز میدان‌­دار نقد ادبی نبودند و عمدتاً به مباحث ادبی و شرح و تفسیر و تصحیح و زندگینامه و تطبیق و ترجمه می‌پرداختند. اما از دهه ۸۰ ناگهان به تبَعِ سیاست آموزش عالی و تشویق بلکه اجبار به تولید مقالات و رشد چشم‌گیر مجلات، نقد دانشگاهی بر مبنای نظریه‌­های جدید(که از دهه ۷۰ با کتاب ساختار و تاویل متن و دیگر کتب و مقالات و سخنرانی‌­ها طرح شده بودند) رواج یافت تا آن‌جا که امروزه کمتر مقاله‌ای دیده می‌­شود که ملتزم به نظریه و نقد غربی نباشد. طبیعتاً چنین فضایی، بسیاری از نقدهای چنددهه گذشته و منتقدانش را به حاشیه می‌­راند.

این استاد دانشگاه همچنین اظهار کرد: با تالیف کتاب «ساختار و تأویل متن ( بابک احمدی) و طرح نظریه­‌های کسانی چون سوسور، باختین، بارت، دریدا، فوکو،.. و طرح آراء نشانه­‌شناسان، روایت‌­شناسان، روانکاوان، جامعه‌­شناسان، فرمالیست‌­ها، ساختارگرایان و پساساختارگرایان و پست‌مدرن­‌ها یکباره فضای نظریه و نقد ادبی دگرگون شد. از نیمه­ دوم دهه ۸۰ با سیاست جدید آموزش عالی، دانشگاه‌­ها به تولید مقالات علمی- تخصصی درباب نقد روی آوردند و با افزایش مجلات، نوعی از نقد ادبی در ایران شکل گرفت که در عین تاثیرپذیری از فضای عمومی نقد، بسیار با نقد برون دانشگاهی و ژورنالیستی، متفاوت بود. این تفاوت هم در فرمت مقالات و هم در محتوا و شیوه ارجاع و مستندسازی و هم در زبان و سبک و لحن، به وضوح نمایان شد.

این محقق همچنین با تأکید بر این موضوع که نقد ادبی معاصر ما، برخلاف شیوه و رویه غربی‌­ها که مدام بر تاریخ هرچیز تاکید و تأمل دارند، نقد بی­‌گذشته شده است، گفت: آن‌ها کتب و مقالات متعددی در تاریخ نقد و تاریخیت نقد دارند(نمونه‌­اش: تاریخ نقد جدید رِنه وِلک و نیز تاریخ نقد ادبی مفصل کیمبریج و...) ولی ما حتی بسیاری از منتقدان دهه‌­های ۴۰ و ۵۰  را نمی‌­شناسیم و اگر هم نامی از آن‌ها برده می‌­شود، عملاً در جریان نقد، و نقدِ نقد و برهم‌کنشی‌­های جهان نقد حضور ندارند. این بثّ الشکوی، به معنی مرثیه‌­خوانی برای منتقدان و تأیید دیدگاه­‌های انتقادی آن‌ها نیست. اتفاقا رویکرد اصلی ما انتقادی است.

از دور خارج شدنِ نام‌هایی که بر سر زبان‌­ها بودند

در پایان جلسه، علی­رضا پنجه‌­ای شاعر و روزنامه نگار چند شعر منتشرشده از مجموعه­ «از خویش می دوم» را خواند همچنین سه شعر با موضوع کرونا را که اخیرا در کتاب «آنتولوژی شعر شاعران پارسی» با ترجمه­ علی عبداللهی در اروپا انتشار یافته خواند.

از دور خارج شدنِ نام‌هایی که بر سر زبان‌­ها بودند

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۲-۲۹ ۰۰:۰۰

تشکر از هیات مدیره و بازرسان خانه فرهنگ گیلان که چنین برنامه ها ی ارزشمندی را تهیه کرده آمد.