به گزارش ایسنا، مراسم مردمی تولد ۸۲ سالگی رادیو و گرامیداشت یاد نغمه سرایان رمضان، مرغان سحر (رحیم مؤذن زاده اردبیلی، سید جواد ذبیحی، حسین صبحدل، محمدرضا شجریان و سید قاسم موسوی قهار) همزمان با شب قدر یکشنبه (۴ اردیبهشت ماه) در فضای مجازی به صورت آنلاین برگزار شد.
علیرضا دباغ از مدیران سابق رادیو و مدیر مسؤل مؤسسه ی فرهنگی هنری «پژوهندگان امید سرزمین هنر» و دبیر برگزاری ششمین مراسم ارمغان اردیبهشت که اجرای این برنامه را برعهده داشت در سخنانی اظهار کرد: مناجات هایی در طول سالیان گذشته در رادیو توسط هنرمندان خوانده شده است؛ مناجات هایی که می توان آنها را ماه رمضان، سحر، افطار استفاده کرد اما کمتر استفاده می شود و آنچه که از خروجی رادیو پیداست، مسئولان تمایل به مناجات های عربی و تواشیح دارند که مخاطبان ایرانی خیلی از معنای آن ها آگاه نیستند و چه بهتر که سهم زبان و ادبیات فارسی در ایامی از جمله رمضان بیش از پیش باشد. از جمله استاد منبری، حسام الدین سراج، استاد ناظری و خود آقای قاسم رفعتی عزیز و مناجات های زیبای سحرگهان ایشان و هنرمندان دیگر که می توان استفاده کرد.
چه کسی قبل از انقلاب برنامه افطار و سحر را اجرا می کرد؟
در ابتدای این مراسم حمید خزایی ـ از مدیران و تهیه کنندگان قدیمی رادیو ـ در سخنانی با یادی از مرحوم حسین صبحدل و همکاری اش با رادیو گفت: ما در سال ۵۸ اولین رمضان بعد از انقلاب را در سازمان صداوسیما درک کردیم. بیشترین ارتباط مردم در آن زمان با رادیو بود. رادیو همدم و مونس مردم بود و بیشترین فضا مربوط به اجرای برنامه های سحر و افطار. در این میان بیشترین سهم از سال ۲۸ بر عهده ی مرحوم ذبیحی بود. در سال ۲۲، قبل از ایشان نیز پدر آقای موذن زاده اردبیلی برنامه سحر و افطار را در رادیو برگزار می کردند. ایشان که به بلال ایران مشهور بودند، ربنا و دعای سحر و رمضان را که برنامه ای عادی بود، قبل از انقلاب اجرا می کردند.
ضبط اذان ماندگار حسین صبحدل پس از انقلاب
خزایی سپس گفت: پس از انقلاب آقای صبحدل به رادیو آمدند و برنامه های مذهبی و مراسم مذهبی که در تهران برگزار می شد را مدیریت می کردند و البته بیشترین فعالیت ایشان در وزارت ارشاد بود. اذان ایشان جزو بهترین اذان ها بود که ماندگار شد.
وی گفت: یادم است در وصیت نامه مرحوم شهید مطهری نوشته شده بود که زمانی که می خواهید جنازه من را از زمین بلند کنید، اذان صبحدل را پخش کنید. این اذان، اذان ساده ای بود که در شبستان حسینیه ارشاد ضبط شده بود و الان حدود ۴۳ سال است که در رادیو پخش می شود و هنوز هم صدای ایشان بر دلها می نشیند.
خزایی ماجرای تغییر نیروهای جدید پس از انقلاب را اینگونه روایت کرد: پس از دستگیری آقای سیدجواد ذبیحی قرار بود نیروهای جدید به رادیو بیایند. افرادی که معروف هم بودند از جمله آقای قاسم رفعتی، آقای شجریان، آقای صالحی. بنا بر این بود برای دعای سحر و افطار تست بگیرند. من نیز در جام جم در قسمت پخش بودم. جلسه ای در اردیبهشت ۵۸ گذاشته شد. در آن زمان تست های متعددی گرفته شد اما در نیامد و فقط آن چیزی که آقای محمدرضا شجریان خواندند، بهترین کار عنوان شد.
روایتی از مخالفت شجریان با پخش ربنا در سال ۵۸
این مدیر قدیمی رادیو درباره ی ربنای شجریان و اظهارات وی پس از خواندن آن در سال ۵۸ یادآور شد: آقای شجریان می گفتند چون آواز را با موسیقی می خوانند به صلاح نیست که ربنای ایشان که بار معنوی و قرآنی دارد پخش شود. چون بیشتر با ترانه و ساز موسیقی مانوس بود و می گفتند اجازه بدهید من کار خودم را بکنم و شما هم کار خودتان را بکنید. اما در نهایت بدون اجازه آقای شجریان این اتفاق افتاد و مدیریت رادیو تصصمیم گرفت که این ربنا بیاید و جاودانه شود. تمام این زحمات هم بر عهده ی آقای صبحدل بود. ایشان از کسانی بود که ردیف های موسیقی ایرانی را به خوبی می شناخت.
رفع ممنوعیت صدای موذن زاده اردبیلی پس از انقلاب
خزایی درباره ی ممنوعیت صدای موذن زاده اردبیلی و اذان وی پس از انقلاب نیز این چنین گفت: خب آن زمان دستور کلی صادر کردند مبنی بر اینکه هرچه نغمات و آوای همای قبل از انقلاب بوده پخش نشود. اما اگر اشتباه نکنم حدود سال ۷۲ بود زمانی که رادیو تهران تاسیس شد، با اجازه آقای دکتر خجسته هفته ای دوبار آن را به پخش رساندیم. در نتیجه صدای موذن زاده اردبیلی هم که مردم خاطراتی با آن دارند پخش شد و همان اذانی که در سال ۱۳۳۴ در رادیو ضبط شده بود را شروع به پخش کردیم. به محض اینکه صدای ایشان از رادیو پخش شد تلفن های بسیاری از سراسر کشور به منظور قدردانی زده شد. و پس از آن بود که جدولی در رادیو برای اذان ها درست شد. چند اذان خارجی هم داشتیم. اذان آقایان مصطفی غلوش، کریم منصوری، جواد رفیعی و محمد آقاتی توسط شورای قرآن به لحاظ صدا، تجوید و هم صحیح گفتن تصویب شده بود که ما آنها را تقسیم کرده بودیم و در آن مقطع هر شبکه ای با یک اذان شناخته می شد و این هم یکی از کارهایی بود که در زمان آقای خجسته اتفاق افتاد.
این مدیر قدیمی رادیو درباره ی ممنوعیت اذان موذن زاده اردبیلی و سخت گیری ها و ممیزی هایی که در گذشته بود مبنی بر اینکه تجوید را رعایت نکرده، اظهار کرد: زمانی که شورای عالی قرآن تاسیس شد، مسوولیت آن درست خوانی و صحیح خوانی قرآن هم به لحاظ قرائت و هم به لحاظ صحیح خوانی بود. موذن زاده اربیلی هم چون در دستگاه بیات ترک این اذان را اجرا کرده بود، قسمتی از اذان ایراد کوچکی داشت که بعدها این اذان اصلاح شد و اجازه پخش در همه شبکه ها و تلویزیون داده شد.
موسوی قهار اولین کسی که دعای سحر را خواند
خزایی در ادامه با بیان اینکه موسوی قهار اولین فردی بود که دعای سحر را خواند، یادآور شد: صحیح ترین دعای سحر با صوت جلی و آکسان گذاری های دقیق را ایشان خواندند و بسیار صحیح و دلنشین بود. تعداد زیادی از این دعاها ضبط شد ولی هیچکدام از آنها به زیبایی و دلنشینی دعایی که آقای موسوی قهار اجرا کردند، نبود. آقایان آهنگران، رستگاری و عباس صالحی هم خوانده بودند که ایشان هم صدای خوب و حزن انگیزی داشتند. آقای صبحدل از دیگر کارهای بسیار خوبی که کردند این بود که دعای سحرها، دعای مجیر، دعای افتتاح، دعای کمیل، دعای ندبه و حتی دعای جوشن کبیر در سال ۶۵ ضبط شد. بسیاری از اشعار مذهبی هم در آن زمان در دوره حضور آقای صبحدل خوانده شد. ایشان مدیر برنامه های مناسبت های مذهبی و تهیه کننده در رادیو بودند و خیلی از برنامه ها را خود او تهیه می کرد. آن موقع اغلب برنامه ها تولیدی بود و در میدان ارگ ضبط می شد.
وی در پایان گفت: ما چند اتفاق کلیدی داشتیم. یکی ربنای استاد شجریان بود و آقای امیر نوری دکلمه ها و مثنوی های قبل آن را خواندند. آقای سلیم موذن زاده که پدر ایشان از سال ۲۲ در رادیو حضور داشت. آقای ذبیحی که سال ۲۸ وارد رادیو شدند و برنامه ی افطار و سحر دست ایشان بود. بعد از انقلاب هم که کار دست مرحوم حسین صبحدل افتاد. ایشان آقای موسوی قهار، آقای عباس صالحی و آقای حسن زاده را آوردند.این مجموعه که در کل رسانه ملی پخش می شود، تمام آن برکاتی است که از زمان آقای صبحدل ضبط شد. بیش از ۱۳۰۰ اثر از آقای صبحدل در رادیو تولید شده که ویژه محرم، رمضان، رجب و ادعیه هایی که بعد از نماز خوانده می شود، دعای خمس عشر و خیلی از قرائت هایی است که به هر حال اجرا شد. لازم بود برنامه ویژه ای برای ایشان برگزار شود که از او یاد شود. او بعد از مدت طولانی مریض شد و مدت ها در کما بود و به رحمت خدا رفت.
شجریان در ربنا کار را تمام کرد
در ادامه این مراسم جمال الدین منبری ـ خواننده و آهنگساز ایرانی ـ درباره ی نقش و جایگاه زنده یاد شجریان با آثاری چون مثنوی افشاری و ربنا گفت: آثار استاد شجریان به چند دسته تقسیم می شود؛ تعدادی از آثار ایشان فقط آوازی است که در دستگاهای مختلف موسیقی ایرانی اجرا شده است. برخی از آنها همراهی ساز دارد و برخی مثل مثنوی افشاری همراهی ساز ندارد. در این دو اثر خاص ربنا و مثنوی افشاری اینها صرفا حالت مناجات گونه داشته. ربنا که جایگاه و کلام خدا بود و ایشان پلی زدند به مقام های موسیقی عربی و ایرانی و جذابیت کار به همین دلیل است و این خود یک خلاقیت و آفرینش بود. درست است که از الحان عربی استفاده شده ولی جالب است که ما در موسیقی مقامی و دستگاهی مان هم از آن الحان و موسیقی ها استفاده می کنیم. حقیقتا استاد شجریان در ربنا کار را تمام کرد. با وجود اینکه شاید آن چیزی که خودشان نقل می کردند به قصد اینکه جدی بروند و در استودیو بنشینند و کار را ضبط کنند، نبوده و قصدشان این بوده که بیشتر برای هنرجویان و شاگردانی که در آنجا بودند الگو و نمونه ای را اجرا کنند، ربنا را می خوانند.
نکاتی درباره ی صبغه مذهبی برخی هنرمندان موسیقی
این هنرمند درباره ی اینکه آیا این صبغه مذهبی و هنری در بین اهالی موسیقی از قبل وجود داشته یا محمدرضا شجریان در میان هنرمندان استثناست؟ اظهار کرد: قبل از برنامه هنر جشن شیراز که استاد شجریان آن را با مرحوم لطفی و مرحوم فرهنگ فر اجرا کردند، در سال های قبل از آن هم ایشان در جشن هنر شرکت داشت. در کنار آقایان مرحوم لطف الله مجد، حسن ناهید و تعداد دیگری از هنرمندان که جوان تر بودند. منتهی آن جشن یک شاخصه می شود. خیلی از خوانندگانی که ما در آن دوره داشتیم، رگه های مذهبی داشتند و از خانواده مذهبی بودند. آقای گلپا، آقای جمال وفایی، استاد شجریان و نسل های بعد، خود بنده به همین گونه بودیم. از چنین احوالات، حال و شور و ذهنیتی است که این حس تراوش می کند و ربنا به وجود می آید، به هر حال پشتوانه ای دارد. یک جوشش درونی است اینها یک رگه هایی از اعتقادات مذهبی بوده است. آن آفرینش و خلاقیت و آن آنی که آرزوست درون هنرمند ایجاد شود، قدر و مرتبه دیگری دارد و از همان جاست که هنر ایجاد می شود.
مخالفتی از اهالی هنر برای ربنای شجریان وجود نداشت
منبری در پاسخ به اینکه آیا آن سالها نسبت به خواندن ربنای شجریان اعتراض هایی از سوی اهالی هنر و موسیقی صورت گرفت؟ اظهار کرد: من در تمام این سالها مخالفت و یا رگه هایی که برای اهالی موسیقی سوال برانگیز باشد نشنیدم. هر آنچه که شنیدم جنبه ی تحسین آمیز داشت. استاد شجریان هم در دوره ای این اثر را به جا گذاشتند که هیچ تزویر و ریایی در آن دوره وجود نداشت و هر آنچه بوده خالصانه بود. دو اثر مثنوی و ربنا هیچ گونه ایرادی به آنها وارد نیست. مطابق این ربنا را نداریم خیلی ها سعی کردند مشابه آن را در بیاورند اما نتوانستند.
سراغ آرشیوها بروید!
در ادامه امین رسولی، هنرمند رادیو نیز در سخنانی درباره ی صداهای ماندگار از جمله از اردبیل که به عنوان دیار صداهای ماندگار یاد می شود، گفت: کسانی که از این خطه برخاستند هنرمندان صاحب نامی هستند که شهره هستند. به ویژه خاندان شریف موذن زاده که از سال ۱۳۲۲ و سه سال بعد از افتتاح رادیو اولین موذنی که به طور زنده اذان می گفتند، مرحوم شیخ عبدالکریم موذن زاده اردبیلی بودند. ایشان سال ها اذان گفتند و برنامه سحری را در ایام رمضان داشتند. سال ۲۶ ایشان بیمار می شود و فرزندشان رحیم موذن زاده این وظیفه را بر عهده می گیرند. اذانی که ما از مرحوم رحیم موذن زاده می شنویم و در شیوه آوازی دستگاه بیات ترک آن را می شناسیم و مرحوم شجریان هم از ایشان به نیکی یاد کرده اند و فرمودند که ۶۰ سال این اذان را می شنیدند، در سال ۱۳۳۴ ضبط شده که در ۳۰ سالگی مرحوم رحیم موذن زاده اردبیلی بوده است. این اذان در رادیو ضبط شد. نسخه دیگری از ایشان ما در آرشیو رادیو داریم که ضبط شده و در سنین بالاتر بود. مرحوم سلیم موذن زاده هم که در مناجات خوانی، ادعیه خوانی و مداحی ید طولایی دارند. کارهایی که آقای صبحدل بعد از انقلاب آغاز کردند، چند کار مهم از مرحوم سلیم موذن زاده ضبط کردند که یکی اذان و دیگری ربنا بود که سبک و سیاق خودش را دارد و متفاوت از کار استاد شجریان است و در رادیو اردبیل زیاد پخش می شود.
وی در ادامه گفت: متاسفیم علیرغم اینکه این مناجات ها و اشعار شنیدنی و ماندگار در آرشیو وجود دارد، اما متاسفانه خیلی خیلی کم از شبکه های سراسری پخش می شود. خوب است که مسئولان سراغ آرشیوها بروند.
گوشه چشمی به مرحوم ذبیحی در حوزه آواز مذهبی
در بخش دیگری داوود جمشیدی ـ از پیشکسوتان رادیو ـ در سخنانی گفت:
من سال ۵۲ به رادیو وارد شدم؛ ۵۰ سال پیش. نیم قرنی در رادیو بودم. مدتی به عنوان دستیار تهیه دو انتخاب شدم و بعد نمونه برنامه من را پخش کردند و من را به گروه دین و ادب معرفی کردند. یاد می کنم از استادی که از او بسیار آموختم. من در رادیو از همه آموختم ولی زنده یاد استاد ابراهیم ستوده معلم اخلاق من بود و هم راه و رسم برنامه سازی را به من یاد دادند.
وی از سید جواد ذبیحی یاد کرد و گفت: بدون تردید هر کسی که می خواست در حوزه آواز مذهبی، دعا و نیایش و دعای سحر کار کند، حتی استاد شجریان گوشه چشمی به مرحوم استاد ذبیحی داشت. زنده یاد ذبیحی بسیار فروتن بود. ذبیحی تا آنجایی که می دانم استاد خاصی نداشت مگر پدرش. چندین ویژگی داشت که می تواند الگو باشد. اولا مقلد کسی نبود و مبدع بود. با اینکه گوشه های دستگاهای موسیقی ایرانی را خوب می شناخت، این تعصب را داشت که با ساز نخواند در توانش بود بخواند و در جوانی هم خوانده بود ولی بعدها این کار را نکرد. ذوق شعری ایشان هم زبانزد خاص و عام بود.
یاد کردن از این شخصیت ها بعد از ۴۳ !
در پایان ناصر عابدینی- تهیه کننده و سردبیر و پژوهشگر رادیو ـ در سخنانی از راشد خراسانی و مرحوم ذبیحی یاد کرد و گفت: از دوره نوجوانی پنجشنبه شب ها و جمعه شب ها علاقه مند بودیم که ندای گوینده رادیو بلند شود و بگوید که به سخنرانی دانشمند محترم آقای راشد توجه کنید. ایشان خیلی فصیح و روان سخن می گفتند. به خاطر شخصیت والای ایشان نگاهی به زندگی ایشان داشتم. در جایی مستند هست که آقای دکتر شهیدی که رئیس لغت نامه دهخدا بودند سال ها می گفتند که با آقای راشد رفت و آمد داشتند و هفته ای دو سه بار ایشان را می دیدند. مردی با اخلاق که دل به دنیا نبسته بودند. آقای راشد به آقای دکتر شهیدی نقل کرده بودند که پدرشان همواره یاد داده است که دل به دنیا نبندند و زخارف دنیا را همچون مار بدانید و از آن پرهیز کنید.
وی همچنین از مرحوم ذبیحی اینگونه روایت کرد: برخی شخصیت ها یک سرمایه ملی برای جامعه و ملت هستند. با تلاش فردی خودشان و شرایط اجتماعی خودشان همین شدند که ما در صحنه تاریخ و فرهنگ خودمان می بینیم. بارها با دوستان متعدد گفت و گو کردیم که می گویند رادیو رسانه ای است که به هر جهت می تواند محملی برای موسیقی و آواز و خیال انگیزتر از آن می تواند محفلی برای نمایشنامه باشد. به نظرم برنامه «گلها» که ماندگارترین برنامه موسیقایی ایران است و الان هم در شبکه های مختلف وجود دارد محصول این تلاش های فرهنگی است. آقای ذبیحی در برنامه های برگ سبز آن شرکت می کردند و با آواز دل نشینی که داشتند تاثیرگذاری خود را داشتند. همین که بعد از ۴۳ سال از اینگونه شخصیت ها یاد می شود، نشانه این است که آنها دلی پاک و هنری آسمانی داشتند.
به گزارش ایسنا، مراسم گرامیداشت تولد هشتاد و دومین سال تولد رادیو در ایران به صورت مجازی در صفحه ی اینستاگرام سرزمین هنر برگزار شد.
انتهای پیام
نظرات