به گزارش ایسنا، افسانهای قدیمی در میان مردم گیلان، دیلم، آذربایجان و میناب رایج است که بر این باور است که بانویی زیبا به نام «چهارشنبه خایین یا خاتون» در داخل چاههای آب زندگی میکند و از سرنوشت همهچیز و همهکس آگاه است. اگر کسی در نیمهشب چهارشنبهسوری به نیّت باخبر شدن از سرگذشتش، سر و گردنش را وارد دهانه چاه کند و چندین بار نام چهارشنبه خاتون را بخواند، خاتون از او تقاضا میکند تا گیسویش را بگیرد و او را از چاه بیرون بکشد. اگر شخص جرات بکند و به خواسته او جامه عمل بپوشاند، آرزویش برآورده میشود، ولی اگر بترسد، خاتون از چاه درآمده، سیلیِ محکمی به او میزند و پنهان میشود. «خاتون چهارشنبه» شجاعت افراد را محک میزند و سمبلی زنانه است و بیشباهت به اسطوره آب نیست.
در روایت دیگری از این افسانه، باور بر این است که در یک چاه قدیمی، خاتونی زندگی میکند که چهارشنبه آخر سال بیرون میآید و به خانهها سرکشی میکند. اگر خانهها تمیز باشند، برای آنها برکت میفرستد و اگر کثیف باشند، لعن میکند.
در ایران قدیم، زنان برای دیدار چهارشنبه خاتون و حاجتخواهی از او، در سپیدهدم چهارشنبه آخر سال مدخل، ورودی و در خانهها، کوچهها و گذرها را میرُفتند، بدون اینکه به کسی بگویند. آنها بر این باور بودند که خاتون با جامه سفید و کلامی دلنشین، به دیدارِ آنها میآید. آنها از آنجاییکه بر این باور بودند که خاتون به خانههای کثیف و آلوده نمیآید و اهل خانه را از نعمت و برکت دیدارِ خود بیبهره میکند، برای پذیرایی از چهارشنبه خاتون، خانهها را میرُفتند و از آلودگی و پلیدی پاک میکردند و در چهار گوشه خانه اسفند میسوزاندند. از قضا، فلسفه خانهتکانی عید نوروز هم به بهانه خروجِ خاتون چهارشنبه از چاه و اهمیت خوشیمنیِ قدم اوست. زنان با کوکویی که از هفتگونه سبزی تشکیلشده و چندین نوع خوراکی دیگر که بر سر ایوان خانه و چاهها میگذاشتند، از خاتون پذیرایی میکردند. بعضی از پژوهشگران این شخصیت افسانهای و رسم و آیین خاتون چهارشنبه را بدیل و معادل «بابا نوئل» اروپایی میدانند.
انتهای پیام
نظرات