به گزارش ایسنا، دکتر فاطمه براتلو امروز در جلسه ارائه گزارش آسیبشناسی وضعیت پژوهشی در این پژوهشگاه و همچنین مراسم تقدیر از پژوهشگران برگزیده این پژوهشگاه در خصوص «مدیریت تغییر در سازمانها» گفت: این موضوع، یک امر عادی و جاری است و میتواند به معنای بهبود مستمر در سازمانها گرفته شود. وقتی اسم تغییر میآید برخی نگران میشوند؛ ولی چیزی که اینجا مد نظر مدیریت و ریاست این پژوهشگاه است، بهبود مستمر در فرآیندهایی است که همگی ما مبتلابه آن هستیم.
وی با اشاره به فعالیتهای انجامشده، گفت: کاری که کمیسیون آسیب شناسی وضعیت پژوهشی پژوهشگاه انجام میدهد عبور از مشکلات و صورتبندی مسائلی است که در دورههای زمانی کوتاه یا بلندمدت باید چارهجویی برای آن بشود. خیلی از این چارهجوییها در اختیار پژوهشگاه است و خیلی از آنها نیست. بحث حکمرانی علم یا سیاستگذاری علم را داریم که خیلی از تصمیمات، تصمیمهای ابلاغ شده به پژوهشگاه است.
براتلو با بیان اینکه برای آسیبشناسی موضوع پژوهش، بیش از ۱۰۰ مصاحبه انجام شده است، گفت: این پرسشها با هماهنگی روسای پژوهشکدهها، مراکز و گروهها، انجام گرفته و سه پرسش اصلی در این مصاحبهها مطرح شده است: آسیبهای موجود را در فرآیند اجرایی چگونه میبینید؟ پیشنهادهای اصلاحی شما چیست؟ و آیا راه حل بدیعی در مورد این مشکل به ذهنتان رسیده است یا خیر؟
وی ادامه داد: برای انجام این بررسی، ابتدا تمام اسنادی که مبنای تصمیم بوده از جمله آییننامههای ارتقا، گرنت و ... را بررسی کردیم. در فرآیند تغییر و تحولی که اتفاق افتاده، در جریانهایی که حاکم است بر سیاستهای علمی، چند جریان وجود داشته است.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ضمن بر شمردن جریانهای ایجاد کننده تغییرات، تشریح کرد: جریان اول؛ جریانی است که دغدغه آن کارایی بوده. در این جریان «شمارش» غلبه میکند و محاسبات کمی، جای معادلات کیفی را میگیرد. «حبابسازی» اولین معضل خروجی چنین نگاهی است و افراد از مقالهسازی، کتابسازی و طرحسازی نام میبرند.
وی ادامه داد: جریان دوم؛ جریانی است که مسئله اصلی آن اثربخشی است. در این جریان ما میبینیم که مخاطب پژوهشها به عنوان یک مسئله در نظر گرفته میشود. خیلی از تغییرات ساختاری که ملاحظه میکنیم در این جریان اتفاق افتاده است. خیلی از عباراتی که برای بسیاری از شما تلخ بوده، مثل: «ارتباط پژوهش با جامعه و صنعت»، «بحث طرحهای کارفرمایی» و ... خیلی از این موارد ذیل این نگاه قابل بحث است.
براتلو ضمن بیان انتقاداتی که در این مدت، مطرح شده گفت: خیلی از افراد میگویند پس سرنوشت تحقیقات بنیادین چه میشود؟ مسئله کرامت عالمان علوم انسانی را مطرح کردند. همچنین ایدههایی داشتیم که یک پژوهش موفق و موثر هم تئوری را نیاز دارد و هم میدان عمل را لازم دارد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با اشاره به یافتههایی که از این مصاحبه در خصوص مشکلات پژوهش، استخراج شده، گفت: در گزارشهای تهیه شده از این مصاحبهها، شاید بیشترین مسئله مطرح شده، موضوع «طرحنامهها» باشد. برخی افراد درخواست کردند که تفاوت رشتهها، خروجیها، پژوهشگران و ... دیده شود و خواسته شده تا حد امکان از حالت استانداردشده، خارج شویم و به سمت تکثر طرحنامهای برویم.
وی مشکلاتی از جمله «نبود سازوکار برای کار پژوهشی تیمی»، «بحث کنترل و نظارت بر روی طرحنامهها»، «طرحهای چند بازهای»، «تعدد داوریها»، «مسئله زمان پژوهش»، «مسئلهمندی پژوهشها»، «کمیتانگارانه بودن داوریها»، «نوع مواجهه با هیئتعلمی پژوهشی به صورت شهروند درجه دو»، «حمایتهای حقوقی در طرحهای کارفرمایی»، «ساختارهای بوروکراتیک پیچیده» و ... را از جمله مشکلات پژوهشگران عنوان کرد و گفت: معضل یا بحران پیشآمده، به نوعی از معنا تهی شدن پژوهش و پژوهشگری است.
براتلو در پایان ضمن تشکر و قدردانی، گفت: وقتی میگوییم مدیریت امور پژوهشی، پژوهش را به امر یا امور میکاهیم. به راحتی برای آن شاخصسازی میکنیم و به راحتی فکر میکنیم که مدیریت اتفاق افتاد. نکتهای که وجود دارد، این است که ما باید به سامان نظام دانایی فکر کنیم، نه مدیریت دانش.
در پایان این جلسه از پژوهشگران برگزیده پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تقدیر شد.
انتهای پیام
نظرات