• یکشنبه / ۱۳ تیر ۱۴۰۰ / ۰۸:۳۷
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 1400041308750
  • خبرنگار : 71451

لحظات دیرگذر در تونل مرگ

لحظات دیرگذر  در  تونل مرگ

هر اسیر باید از باید از میان آن کانال می‌گذشت. سربازها هم هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته و با مشت و لگد و کابل و باتوم و میله‌های آهنی از ما پذیرایی جانانه‌ای کردند.»

به گزارش ایسنا، کتاب «غربت باران»، خاطرات خودنگاشت کوروش اسکندری معلم آزاده بهبهانی است. آنچه در کتاب غربت باران قابل تأمل است زبان ساده و صمیمی اسکندری است که موجب همراهی خواننده تا پایان خاطرات می‌شود.

کوروش اسکندری، آزاده و جانباز بهبهانی، در۱۸ بهمن ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت  درآمد و سال‌های اسارت خود را در اردوگاه‌های موصل سپری کرد.

در بخشی از این اثر آمده است: «همه این افکار با اولین مشت و ضربه افسر بداخلاق عراقی پاره شد. وقتی می‌خواستیم از جلوی او رد شویم، با تمام قدرت با مشت و لگد پرتمان کرد پایین تا وارد تونل مرگ شویم؛ این اولین آشنایی ما با این تونل بود! از پای اتوبوس تا محل استقرار ما، که یک سوله بود و فاصله زیادی هم داشت، سربازها در دو ردیف ایستاده و مسیری کانال مانند درست کرده بودند.

هر اسیر باید از باید از میان آن کانال می‌گذشت. سربازها هم هر آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته و با مشت و لگد و کابل و باتوم و میله‌های آهنی از ما پذیرایی جانانه‌ای کردند.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha