صنایع دستی بیانگر هویت مردمان یک منطقه و برگرفته از امکانات طبیعی هر منطقه است که امروزه از بعد منطقهای گام را فراتر نهاده و آوازه و شهرتش نه تنها روستاها و شهرها بلکه گاهی تا آن سوی مرزها نیز رسیده است.
بدون شک یکی از مهمترین بخشهای صنایع دستی، صنایع دستی روستایی است و همیشه روستاها به عنوان یکی از مهمترین مهدهای ظهور صنایع دستی بودهاند اما بنا به دلایلی، این بخش آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است.
در همین زمینه گفت وگویی داشتیم با یک فعال اجتماعی که در سالهای اخیر در زمینه گردشگری و توسعه روستایی اقداماتی انجام داده است.
مسعود نبیدوست که در زمینه گردشگری شهری در مشهد و در قالب سازمان مردم نهاد فعالیت داشته است نزدیک به دو سال است که بنا بر اهداف توسعه روستایی، از شهر به روستا مهاجرت کرده و ساکن روستای حاجی بیگی بخش کدکن تربت حیدریه است و یکی از اقداماتی که در این مدت انجام داده است کمک به برند سازی صنایع دستی روستا بوده است به طوری که عروسکهای دستساز زنان روستایی که هویتشان نشأت گرفته از شخصیتهای واقعی مردم روستا است به برندی برای این روستا تبدیل شده و طرفداران خاص خودش را دارد.
نبیدوست در گفتوگو با ایسنا ضمن توضیح مختصری در رابطه با صنایع دستی روستایی عنوان کرد: یکی از نکات خیلی مهم در حوزه صنایع دستی این است که ما صنایع دستی را یکی از جلوههای خودبسندیدگی روستاها میدانیم.
نبیدوست اظهار کرد: در قدیم امکان ارتباط مکرر روستاها با شهرها میسر نبود، در نتیجه روستاییان تمام نیازهای خودشان را خود و با استفاده از امکاناتی که محیط طبیعی پیرامونشان، در اختیارشان میگذاشت، برآورده میکردند به این صورت که هر فردی برای نیاز خودش چیزی را خلق میکرده؛ به عنوان مثال در منطقه جنوب چون نخل زیاد بوده افراد بر اساس همین امکانات طبیعی، سبدهای حصیری با نخل میساختند و یا در خراسان که کاشت گندم مرسوم بوده، هنر پخلبافی که ساخت سبد با ساقههای گندم است رواج داشته و یا در منطقه طرقبه که گیاه ارغوان وجود دارد ارغوانبافی انجام میشود و انسانها به تناسب امکانات طبیعی نیازهایشان را از طبیعت تآمین میکردند و صنایع دستی به صورتی که ما امروز به عنوان محصولی برای فروش میشناسیم؛ نبوده است.
وی افزود: با توسعه شبکه حمل و نقل و به دنبال آن، توسعه گردشگری، کم کم بازار بزرگتری برای صنایع دستی خلق شده است و دیگر لازم نیست افراد صنایع دستی را صرفا برای تأمین نیاز خودشان تولید کنند بلکه امروزه این صنایع دستی یک بعد فرهنگی هم دارد و صنایع دستی هر منطقه به نوعی معرف هویت و فرهنگ هر منطقه است و این امکان فراهم شده که این تولیدات را به دیگران نیز عرضه کنند و بفروشند.
صنایع دستی روستا، باید راوی داستان روستا باشند
این فعال اجتماعی تأکید کرد: یکی از چالشهای مهم در حوزه صنایع دستی، بحث برند شدن است و یکی از موضوعاتی که در این رابطه بسیار حائز اهمیت است، دانش برند شدن است و متاسفانه در حوزه گردشگری ما آموزش کافی در زمینه فعالسازی توان روستایی انجام ندادیم و روستاییان ما دانش برندسازی را نیاموختهاند و یا کمتر چنین اتفاقی افتاده است.
وی تصریح کرد: صنایع دستی برای برند شدن باید به داستان محلی پیوند بخورند؛ یعنی من با دیدن صنایع دستی یک روستا، قصه روستا را در آن ببینم؛ حال روستا و رایحه روستا را در آن ببینم و این صنایع دستی داستان روستا را برای من روایت کند و به نوعی به کالای تولیدی هویت ببخشد.
وی گفت: مردم وقتی برای صنایع دستی هزینه میکنند صرفا هزینه برای کالا نیست بلکه در واقع بخشی از داستان روستا را میخرند بنابراین برندسازی و داستان داشتن، چالشهایی است که بر سر صنایع دستی روستایی قرار دارد.
دانشگاههای هنر و صنایع دستی با عمومیسازی، اتصال صنایع دستی به بوم را ازبین میبرند
نبی دوست در ادامه تمایز و تفاوت را یکی از مهمترین ویژگیهای صنایع دستی دانست و توضیح داد: صنایع دستی هر منطقه باید متمایز از صنایع دستی سایر مناطق باشد و این تمایز به عنوان یک خصوصیت بارز در آن قابل مشاهده باشد، مثلا وقتی یک صنایع دستی را از روستایی در اصفهان خریداری میکنیم و یا صنایع دستی دیگری را از روستایی در خراسان میخریم این تفاوت کاملا مشخص، پیدا و ملموس باشد و صنایع دستی هر منطقه ارتباط بومی عمیقی با همان منطقه داشته باشد.
وی افزود: سفال میبد با سفال لالجین، سفال شهررضا و سفال مند گناباد زمین تا آسمان فرق دارد و یا سفال کلپورگان سیستان و بلوچستان را در هیچ جای ایران نداریم و این یک مزیت رقابتی است که صنایع دستی هر منطقه حس و حال منطقه خودش را بیان میکند؛ اما اگر قرار باشد مثلا کارگاههای مینا کاری اصفهان را در سایر مناطق هم داشته باشیم و یا سوهان قم، علاوه بر قم در تمامی شهرها ارائه شود این خیلی جذاب نیست و هویت این محصولات را خدشهدار میکند.
این فعال اجتماعی با انتقاد از دانشگاههای هنر و صنایع دستی گفت: دانشگاههای هنر اولین کاری که کردند این تمایز را که یک مزیت رقابتی بود از بین بردند و به نوعی صنایع دستی را عمومی کردند که در حوزه صنایع دستی این یک رویه بسیار مخربی است و اتصال صنایع دستی به بوم را از بین میبرد.
یکی از نقشهای مهم صنایع دستی، توزیع عادلانه درآمد گردشگری است
این فعال حوزه گردشگری با اشاره به این که با توسعه سفر و گردشگری، صنایع وابسته به سفر نیز رشد میکنند، گفت: بدون شک یکی از صنایع جدی وابسته به سفر، سوغات است و صنایع دستی از مهمترین حوزههای صنایع سوغات است و در سالهای اخیر شاهد توسعه گردشگری روستایی بودهایم.
وی ایجاد اقامتگاههای بومگردی را یک رویکرد جدید در زمینه توسعه گردشگری در روستا مطرح کرد و گفت: مشکلی که در حوزه اقامتگاههای بومگردی و مجموعههای اقامتی وجود دارد این است که توزیع ثروت عادلانه و متناسبی در روستا نیست و وقتی یک نفر به عنوان میهمان یا گردشگر وارد روستا میشود تنها منفعتی که به روستا میرساند در حوزه اقامتی است و طبیعتا عوایدی که از این طریق بدست میآید بین تنها چند نفر در روستا توزیع میشود.
نبیدوست افزود: وقتی که حوزه صنایع دستی فعال شود و صنایع دستی اهالی روستا نیز در این اقامتگاههای بومگردی ارائه شود، توزیع درستی از ثروت اتفاق میافتد و بقیه اهالی روستا نیز این امکان برایشان فراهم میشود که در درآمد حاصل از گردشگری مشارکت داشته باشند بنابراین یکی از نقشهای مهم صنایع دستی، توزیع عادلانه درآمد گردشگری است.
باید از ظرفیت خوب شبکههای اجتماعی در جهت معرفی و عرضه صنایع دستی استفاده کنیم
وی در پاسخ به این سوال که آیا در زمینه ایجاد بسترهای مناسب برای معرفی صنایع دستی روستایی اقداماتی انجام شده است، بیان کرد: در حوزه ایجاد بسترهایی برای معرفی صنایع دستی اتفاقاتی افتاده مثلا سامانههای مختلف معرفی محصول ایجاد شده، اما من معتقدم در این زمینه باید از ظرفیت شبکههای اجتماعی هم بهره ببریم.
نبیدوست گفت: شبکههای اجتماعی ظرفیت بسیار خوبی برای معرفی صنایع دستی است و در این زمینه تجربیات موفقی نیز بوده است که یکی از نمونههای آن روستای سیدبار جدگال سیستان و بلوچستان است که دختران روستا از طریق فروش صنایع دستی سوزندوزی روستا در شبکههای اجتماعی توانستند در دو سال به فروش خوبی برسند و از طریق درآمد حاصل از آن یکی از مدرنترین مدارس ایران را در روستا ساختند.
وی یادآور شد: هنوز صفحات روستایی قوی و غنی مربوط به روستاها خیلی کم داریم و باید فرصتی ایجاد شود که از این ظرفیت شبکههای اجتماعی در زمینه فروش صنایع دستی و جذب کمکهای اجتماعی بیشتر بهره ببریم و روستاها از این امکان برای بیان روایت خود استفاده کنند.
حوزه صنایع دستی روستایی یکی از ظرفیتهای بالقوه هر روستا برای توسعه گردشگری و رونق اقتصادی است اما این حوزه نیز همچون بسیاری از حوزههای دیگر برای رشد و بالندگی نیازمند توجه مسئولان و همت بالای روستاییان است تا با بهرهگیری از آموزشهای لازم و ایجاد بستر مناسب، در جهت و مسیر درست خود قرار بگیرد.
انتهای پیام
نظرات