این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره ظرفیتهای موجود برای خلق داستان و رمان از زندگی افراد و ضرورتهای پرداختن به ژانر زندگینامه (بیوگرافی) در ادبیات اظهار کرد: اخیرا در ایران موضوعی تحت عنوان مستندداستان باب شده است. وقتی وارد مستند میشویم، مسائل و مواد کار باید شخصیتهای واقعی باشند و این شاید چندان در قالب بیوگرافی نگنجد چون خاطرهمانند میشود اما داستان آن شخصیت را محور قرار میدهد و پیرامون آن ماجراییهایی را هم اضافه میکند؛ اگر بتوانیم این را به عنوان یک ژانر جا بیندازیم، چیز بدی نیست، شاید زمینه لازم برای خلق آن هم وجود داشته باشد چون شخصیتهای زیادی در تاریخ معاصر وجود دارند که در قالب تاریخ معرفی شدهاند اما هنوز در قالب ادبیات معرفی نشدهاند.
او با اشاره به اینکه ادبیات خیلی با تاریخ متفاوت است، گفت: ادبیات واقعیت صرف نیست، فراز و فرودهایی دارد و چیزهایی را اضافه و کم میکند اما شخصیتها در ادبیات مانا میشوند ولی تاریخ افقهای محدودی دارد و در مورد امر واقع بحث میکند و شخصیت را در همان قالبی که هست، نشان میدهد.
زمانی با بیان توضیح بیشتری در خصوص کار ادبیات در پرداختن به زندگی افراد افزود: ادبیات ابتدا آشناییزدایی میکند و آنچه شناختهشده است و لایههای زیرین شخصیت را کنار میزند. به نظرم این چیز مطلوبی است و از حالت بیوگرافی هم که یک گزارش صرف میدهد، خارج میشود. منتها نثری که برای خلق چنین آثاری استفاده میشود، خیلی مهم است و اینجاست که کار کمی سخت میشود.
این نویسنده سپس با اشاره به تفاوتهای نثر مورد استفاده برای بیوگرافی با داستان گفت: بیوگرافی نثر خاصی دارد، نثر آن تقریبا گزارشی است اما ادبیات باید کمی تعلیق داشته باشد و اگر نویسنده به نثری که بین گزارش و داستان است برسد، مطلوب است اما دیگر نباید اسم بیوگرافی بر روی آن گذاشت چون اصلا متفاوت میشود.
شهریار زمانی همچنین درخصوص میزان استفاده داستان زندگی افراد در ادبیات در سالهای اخیر بیان کرد: شاید این موضوع بیشتر در سینما اتفاق افتاده باشد تا ادبیات. اما ما جامعهای هستیم که هنوز هم قهرمانپروریم و هنوز هم قهرمانها را دوست داریم، حتی خیلی از افسانهها را به اسم قهرمانانشان میشناسیم. هنوز هم جامعه ما جامعهای اسطورهای است و هرچند سعی شده از آن فاصله گرفته شود اما هنوز وجود دارد.
او در ادامه گفت: ژانری که در حال حاضر به عنوان تاریخ شفاهی در جامعه مطرح میشود یا بحثهای خاطرات مستند خیلی طرفدار دارد چون شخصیتها به ویژه شخصیتهای موثر در انقلاب و دفاع مقدس به این شکل معرفی میشوند. اما کار در ادبیات متفاوت است و دیگر از قالب خاطره و تاریخ شفاهی بیرون میآید و کمی پیچیده و فنی میشود. اما به نظر من این یکی از بخشهایی است که در آینده به عنوان یک ژانر خوب جای کار دارد تا شخصیتها را فراتر از آنچه اکنون مطرح هستند، واکاوی کنیم و از آن قالب معمول بیرون بیاوریم؛ این کار ادبیات است.
زمانی این شیوه پرداختن به زندگی افراد در قالب ادبیات و داستان را کمکی به معرفی بهتر آنها دانست و بیان کرد: این کار به آن شخصیت کمک میکند تا زوایای پنهانش را هم بشناسیم چون صرفا زندگی او نیست بلکه از این طریق میتوانیم اندیشه او را هم بشناسیم که تحت چه اتمسفری تربیت شده و این چقدر تاثیرگذار بوده است. بهنظرم یکی از کارهای ادبیات باید این باشد و زمینهای است که میشود در آینده بیشتر به آن بپردازیم.
او در پایان گفت: اما اینکه بخواهیم وارد حوزه قضاوت و ارزشیابی شویم، کار ادبیات را سخیف میکند و اصلا از آن فاصله میگیرد؛ اگر نویسنده بتواند به این امر وفادار باشد، این موضوع خیلی جای کار دارد.
انتهای پیام
نظرات