فردین اسفندیاری در گفتوگو با ایسنا با اشاره به مجسمهها و المانهای شهری مشهد، اظهار کرد: مشهد از سالهایی که طرح استقبال از بهار را آغاز کرده است، در واقع حرکت نوینی در زمینه تبدیل شدن به قطب المان شهری کشور را آغاز کرده است. به طوری که حتی در مواقعی از تهران -که به عنوان مرجع شناخته میشود- فراتر عمل کرده است. در سالهای اخیر نیز کسب تجربه تیم اجرایی و هنرمندانی که در این حوزه فعالیت دارند، قطعاً تأثیر بهسزایی در عملکرد المانها و مجسمههای شهری ایجاد کرده است. همچنین عناوین انتخابشده به ویژه در یک یا دو سال اخیر، بیشتر با موضوعات فرهنگی و تاریخی مشهد عجین شده و اتفاقات بسیار مؤثری را رقم زده است.
وی ادامه داد: موضوعات مختلف انتخاب شده در زمینه مجسمهها و المانها نیز در راستای تاریخ و معنویت مشهد بوده است و این مجسمهها حرفهای جدیدی بیان کردهاند. اتفاق بهتری که در این زمینه روی داده، این است که در کنار کارهای دائمی که توسط افراد صاحب سبک ارائه میشد، به افرادی که ایدهها و ابداعات جدیدی ارائه دادند نیز فرصت حضور داده شد. این رویکرد علاوه بر این که سبب جذابیت بیشتر المانها و مجسمههای شهری برای عموم مردم شده، رنگ و بوی جدیدی به شهر بخشیده است.
این هنرمند مجسمهساز در خصوص موضوعات المانها و مجسمههای شهری، بیان کرد: نمیتوان گفت که درخصوص تمام جوانب و موضوعات ممکن، المان و مجسمه ساخته شده است. قطعاً هر چقدر کارها به صورت کامل و جامع انجام شده باشد، نواقص و اتفاقاتی وجود دارد که به آنها پرداخته نشده است. در مجموع اقدامات صورت گرفته و موضوعات انتخاب شده درست و متناسب بوده است، به شکلی که علاوه بر موضوع هویتی مشهد و معنویت مشهد، اسطورههای ملی نیز کشور کار شده است.
اسفندیاری خاطرنشان کرد: در راستای این اهداف نیز مجسمه ابوریحان بیرونی -به عنوان دانشمندی ایرانی که همتراز گالیله بوده است- ساخته شد و این توفیق برای من ایجاد شد تا بتوانم این کار را انجام دهم. در این زمینه شهرداری مشهد نیز مسیر را برای اجرای این پروژه هموار کرد.
وی با اشاره به اینکه «المانها و مجسمههای شهری در هویتبخشی به شهر مشهد مؤثر بودهاند»، تصریح کرد: هنرمندان به سبب علاقه خود در این حوزه فعالیت میکنند. بخشی از چنین اقداماتی به این دلیل است که هنرمندان قلباً انجام چنین کارهایی را دوست دارند و در بخش دیگر نیز به دلیل پاسخگویی به نیازهای موجود در جامعه صورت میگیرد. در شرایطی که این نیازها با دل هنرمند یکسان باشند، اتفاق خوبی رقم خواهد خورد همانطور که در یک یا دو سال اخیر این همسویی روی داده است.
این هنرمند مجسمهساز اضافه کرد: به عنوان اجرای مجسمه رستم و رخش در سهراه فردوسی یکی از آرزوهای قلبی من از کودکی بوده است. همانطور که در جلوخوان آرامگاه فردوسی و بولوار شاهنامه، کارها و آثار بسیار ارزندهای نصب شده است که هنرمندان نیز به چنین رویکرد و اقداماتی علاقهمند هستند و به عبارتی حرکت ارزشمندی در جهت هویت تاریخی و ملی مشهد محسوب میشود.
اسفندیاری در خصوص ساخت و اجرای المانهایی مختص به مشهد، عنوان کرد: معتقدم مدیریت شهری شهر مشهد رویکرد درستی را در پیش گرفته است. در این رویکرد موضوع -حدود ۳۰ یا ۴۰ درصد از مجسمهها و المانهای شهری- صرفاً مربوط به مشهد است، زیرا از طرفی دیگر مشهد کلانشهر و پایتخت معنوی ایران است، بنابراین باید دیدگاه ملی را نیز در نظر داشته باشیم و به اقتضا آن کارهای فراتر از شهر مشهد نیز انجام شود.
وی عنوان کرد: همانطور که میدانید میزان زائرپذیری و ورود گردشگران از شهرهای مختلف به مشهد بسیار زیاد است. به این ترتیب باید تمام شهرها و اساطیر کشور مورد توجه قرار گیرند، زیرا مشهد از نظر شهری و ملی در جایگاه بسیار بالایی قرار دارد. به عنوان مثال مسافرانی که از جنوب و یا غرب کشور به مشهد سفر میکنند علاقه دارند المانهایی در ارتباط با هویت و منطقه خود در شهر مشهد ببیند و به نوعی احساس نزدیکی در آنها ایجاد شود.
این هنرمند مجسمهساز اضافه کرد: البته توجه به هویت مشهد نیز بسیار لازم است. همانطور که کارهای شایستهای نیز در خصوص امام رضا(ع)، فردوسی، شاهنامه و... انجام شده است. با وجود اینکه کارهای بسیار خوبی در زمینه هنر مجسمهسازی صورت گرفته است، اما این حوزه حمایتهای بهتر و بیشتری را میطلبد، زیرا این هنر وظیفهای سنگین بر عهده دارد. به شکلی که آثاری که ساخته میشوند و در مکانهایی قرار میگیرند، میتواند پیامهایی را نگهداری کرده و به نسلهای بعد منتقل کند. به این ترتیب چنانچه حمایت حرفهایتر و ویژهتری از این بخش صورت بگیرد، میتواند اثرگذاری و نتیجهبخشی بیشتری برای نسلهای آینده داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات