میگوید «دولتِ گذشته مصوبه «میدان مشق» را لغو کرد ... در دولت جدید بار دیگر از آقای سلطانیفر خواستم این مصوبه اجرایی شود...»
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، این صحبت سیدمحمد بهشتی است، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس ایکوم ایران. کسی که درخواست برای تبدیل «میدان مشق» به عنوان یک مکان موزهای را یکی از تنها اقداماتی میداند که برای موزهها انجام داده است.
وی اظهار کرده بود، «توانستم یک مصوبه از دولت در سالهای گذشته بگیرم تا تمام مجموعه میدان مشق در اختیار موزه ملی ایران قرار گیرد، اما متاسفانه این مصوبه در دولت گذشته لغو شد. البته بار دیگر در جلساتی که با آقای سلطانیفر داشتم به وی پیشنهاد دادم تا این مصوبه توسط این دولت و رئیس سازمان میراث فرهنگی اجرایی شود.»
این صحبتها که 13 اردیبهشت در نشست خبری هشتمین دوره انتخاب «موزههای برتر» توسط بهشتی مطرح شد، برداشتهای متفاوتی میتواند داشته باشد. و مهمترین آن به برنامهریزی و اقدامی که احمد مسجد جامعی، رئیس سابق شورای شهر تهران در برنامههای تهرانگردی خود داشت، برمیگردد.
وی در27 دیماه 1392 در یکی از تهرانگردیهای خود و البته پس از گذشت 10 سال از تصویب این مصوبه برای میدان مشق، همچنان به اجرای آن خوشبین بود و قول داد این موضوع را از نظر مدیریت شهری پیگیری کند تا میدان مشق به فضایی عمومی تبدیل شود.
او که به گفتهی خودش یکی از کسانی بوده که در سال 1382 سند این مصوبه را تهیه کرده، بهمن سال 92 به خبرنگار ایسنا گفته بود: از زمانی که آن مصوبه صادر شد، کم و بیش برخی ساختمانهای پیرامونی میدان مشق مانند ادارهی پست یا ثبت احوال به موزه تبدیل شدهاند؛ اما برخی هم آن مصوبه را اجرا نکردهاند، مثلا قرار بود ساختمان وزارت امور خارجه به موزهی دیپلماسی تبدیل شود. البته تبدیل این ساختمانها به موزه، زمانبر است.
مسجد جامعی پروژه اجرائی شدن این مصوبه را تا حد کاربری برای هر ساختمان به جلو برده بود، اما در این میان نمیتوان از یک مطلب گذشت. چرا زمانیکه مسجدجامعی به این میدان پا گذاشت و حتی حرفها و قول و قرارهای زیادی را مطرح کرد، بهشتی یا حتی دیگر مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این قضیه را متذکر نشدند؟
بحث به همین جا ختم نمیشود، حتی قبل از ورود مسجدجامعی به این میدان، حرف و حدیثهای زیادی دربارهی اقدامات در حال انجام در این میدان مطرح و حتی کارهایی انجام شد، یعنی نیروهای انسانی در کنار زمانی که برای این اقدام گذاشت، هزینههایی هم برای آن صرف کرد! حالا چرا باید این پروژه با وجود اقداماتی که در زیر میخوانید به این راحتی لغو شود؟ یا حتی میتوان بنا را بر این فرض گذاشت که مسئولان میراث فرهنگی از لغو مصوبه آگاه بودند، اما با خوشبینی اجرایی شدن دوبارهی این مصوبه کارها را ادامه دادند.
«در مردادماه 1386 محمدرضا کارگر - مدیر وقت موزهی ملی ایران - دربارهی طرح ساماندهی میدان مشق اعلام کرد: مطالعات کامل این پروژه در قالب یک کتاب چهار جلدی در سال 1383 تهیه و به هیئت دولت تقدیم شد؛ اما متأسفانه این موضوع در دولت به فراموشی سپرده شد و تا کنون هیچ اقدامی در ارتباط با عملیاتی کردن این موزه اتفاق نیفتاده است.
چهار سال پس از تصویب این طرح (سال 1386) اسفندیار رحیممشایی - رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - نیز از آغاز دوبارهی اجرای مصوبهی دولت برای ساماندهی میدان مشق خبر داد.
او این خبر را با توجه به اختصاص اعتبارات ویژه به سازمان میراث فرهنگی داد، حتی در همان زمان اعلام کرد کارهای مطالعاتی ساماندهی میدان مشق برای تأمین اعتبار بهمنظور تملک ساختمانهای تاریخی این محدوده در حال انجام است.
گستردگی محوطهی میدان مشق و طرح ساماندهی آن، نیازمند اختصاص اعتبار ویژهای بود. به همین دلیل، به گزارشی از وضعیت میدان مشق نیاز داشت تا اعتبارات لازم برای تملک بناهای قرارگرفته در محدودهی آن مانند موزهی ملی، وزارت امور خارجه، عمارت قزاقخانه و موزهی بانک سپه تأمین شود.
قرار شد این گزارش را محمدرضا مهراندیش - مدیرکل وقت موزهی ملی ایران - تهیه کند. او اسفندماه 1386 گزارشی تهیه کرد و آن گزارش با امضای رییس وقت سازمان میراث فرهنگی به رییسجمهور داده شد.
با وجود این اقدامات، در اردیبهشت 1387 اسفندیاررحیممشایی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد که رییسجمهور برای ساماندهی این میدان اعتباری را اختصاص نداده است و افزود: اعتبارات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سال جاری اعتبارات خوبی است و میتوان از محل آن، برای ساماندهی میدان مشق استفاده کرد.
هر روز حرفی دربارهی این محوطه مطرح میشد، اما هیچکدام به اجرا نمیرسید، تا اینکه بخش کوچکی از این مصوبه یعنی انتقال دانشگاه هنر بهعنوان مرکزی فرهنگی حدود هشت سال پیش محقق و این دانشگاه در عمارت قزاقخانه مستقر شد، اما هنوز راه دراز انتقال بخشهای اداری - سیاسی از این مکان و ایجاد مرکزی فرهنگی پیش رو بود،راهی که مسئولان میراث فرهنگی انگار میدانستند تا برنداشتن یک قدم دیگر در حد تائید مجدد این مصوبه، قابل اجرائی شدن نیست!
در اسفندماه سال 1391 نیز اسدالله محمدپور - مدیر وقت موزهی ملی ایران - درباره این میدان تاریخی به خبرنگار ایسنا گفت: برای اجرایی کردن مصوبهی هیئت دولت با هدف تبدیل محوطهی میدان مشق به مجموعهی موزهی ملی ایران، مطالعات توسط یک مشاور داخلی انجام شده است، این قضیه هنوز قابل پیگیری است.
حتی محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در هشتم شهریور ماه سال گذشته بر لزوم پیگیری مصوبهی هیئت دولت برای تبدیل محدودهی میدان مشق به یک منطقهی فرهنگی - موزهیی تأکید کرد.
البته شاید از این اتفاق، یعنی لغو مصوبهی دولتی فقط سید محمد بهشتی اطلاع داشته است نه کس دیگری!
از کنار بیتوجهی و شاید مخالفت وزارت امور خارجه به عنوان یکی از دستگاههای دولتی مستقر در این محوطهی تاریخی که بگذریم، محوطهی میدان مشق، پس از گذشت حدود 12 سال از نخستین حرفهایی که برای ساماندهیاش مطرح شد، نه حریم مشخصی دارد و نه جلوی رفتوآمد ماشینهای سنگین در فضای باز آن گرفته شده، حتی نیمی از مصوبات سال 1382 اجرایی نشد.»
به حدی که در چند متریاش در میدان توپخانه برای ساخت «بلدیه طهران» حالا شبانهروز گودبرداری میکنند...
اما اصل مصوبه در این برنامهی سرکاری چه بود؟
سال 1382 نخستین حرفها دربارهی ساماندهی این محوطه مطرح و حتی هیئت دولت، طرح «ساماندهی میدان مشق» و تبدیل آن به قطب تاریخی - فرهنگی تهران آن هم در قالب طرح گسترش موزهی ملی را به تصویب رساند و بلافاصله طرح مطالعاتی آن توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تهیه و به دولت ارائه شد.
طرحی که با استناد به اصل 138 قانون اساسی و به منظور نگهداری صحیح از آثار تاریخی منطقه، همهی نهادهای دولتی مستقر در میدان مشق بین خیابانهای امام خمینی، فردوسی، سی تیر و سرهنگ سخایی را موظف کرد تا ساختمانهای خود را برای گسترش موزهی ملی به این موزه واگذار کنند، تا حضور نیروهای فرهنگی و ایجاد فضاهای پیوستهی فرهنگی - آموزشی مانند دانشگاه هنر، جایگزین فضاهای نظامی موجود در این محوطهی تاریخی شود.
محوطهای که موزههای «ملی ایران»، «علوم ارتباطات»، «پست»، «عبرت»، «سکه»ی بانک سپه، «علوم و فناوری»، «ملک»، موزهی تازه منتقلشدهی «صنعت چاپ در ایران» و موزهی متروکهی «13 آبان» را در اطراف خود دارد. موزههایی که فاصلهی پیادهی آنها با یکدیگر نیم ساعت بیشتر نیست. جایی که اگر از 10 سال پیش که فقط حرف شنید، حرکتی اجرایی به چشم دیده بود، حالا میتوانست گردشگرپذیرترین منطقه در پایتخت باشد.
انتهای پیام