رضا شکراللهی در پاسخ به پیشنهاد کوروش صفوی مبنی بر استفاده از خط رومیایی بهجای خط کنونی فارسی، میگوید، دلیل پیشنهاد صفوی که زبانشناس صاحبنظری است، این است که از جامعهی مصرفکنندهی خط فارسی شناخت کافی ندارد.
این ویراستار در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی مشکلات خط فارسی، گفت: مشکلی که ما در خط فارسی داریم، اما هنوز به معضل تبدیل نشده، مشکل رسمالخط و تشتتی است که به آن دچار هستیم؛ در حدی که امروز دامن بچههای ما را هم گرفته است.
او افزود: من حتا اخیرا با اختلافنظرهایی در آموزش به بچههای ابتدایی مواجه شدهام؛ مثلا در پایهی دوم به بچه یاد میدهند که کلمهای را فلان جور بنویسد و بعد در پایهی چهارم همان را برای او غلط دیکتهیی میگیرند. این دیگر اوج تشتت در رسمالخط فارسی است.
شکراللهی اظهار کرد: یکی از مشکلات خط فارسی همین جنبهی رسمالخطش است که ایجاد تشتت میکند و اجماع پیدا کردن بر سر آن هم بسیار دشوار است؛ چون به گمان من، یک حرکت رو به جلو دارد؛ اگر زمانی کلمات دائما به هم چسبیده خوانده میشد، مثال اغراقشدهاش هم پیوسته نوشتن «من مشتعل عشق علیام چه کنم؟» بود و سواد نوشتن مختص به طبقهی خاصی بود، امروز اوضاع تغییر کرده و سواد فراگیر شده و خصوصا با توجه به اینکه امکانات رسانهیی از جمله استفاده از ایمیل، وبلاگ و موبایل و ... زیاد شده است، مشکلات خط خود را بیشتر نشان میدهد.
او در ادامه گفت: وقتی همهی افراد درگیر نوشتن میشوند، تازه دو موضوع آشکار میشود؛ یکی سطح سواد املایی کاربران فارسی که نشان میدهد ما خیلی در جامعهمان مشکل داریم و دیگر بحث رسمالخط. هر دو اینها میتوانند نشاندهندهی مشکلات خط فارسی باشند. در اینباره من صاحبنظر نیستم و صاحبنظران میتوانند نظر بدهند.
این ویراستار همچنین عنوان کرد: من صحبتهای دکتر صفوی را خواندم و از مصاحبه و خصوصا عکسهای ایشان بسیار لذت بردم. ایشان استاد بسیار نازنینی هستند و من متأسفانه حتا افتخار شاگردی ایشان را هم نداشتهام. زبانشناس هم نیستم، اما آنچه ایشان به عنوان راه حل ارائه میکنند، یک حلقهی مفقوده دارد. ایشان بر اساس یک ناآشنایی این پیشنهاد را میدهند.
او اضافه کرد: من هیچ تعصبی بر سر خط فارسی و اینکه باید به شکلی دیگر درآید یا نه، ندارم. شغل من ویراستاری است و باید بیشتر از هر کسی تعصب داشته باشم، اما ندارم؛ ولی شناختی که من از جامعهی مصرفکنندهی خط فارسی دارم، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در صحبتهای جناب صفوی دیدم.
رضا شکراللهی در ادامه اظهار کرد: تنها معیاری که دکتر صفوی در آن مصاحبه مطرح و بر اساس آن استدلال میکنند، این است که قشری از نسل جوان هستند که به اصطلاح خودشان «پینگلیش» یا به قول دکتر صفوی «رومیایی» مینویسند و در آن دچار تشتت هستند. حال میگویند حداقل بیاییم شیوهنامهای برای آن ارائه دهیم، اما من چون در فضای وب فعالیت میکنم، با رسانههای دیجیتال خیلی سروکار دارم و سنم هم کمی کمتر از دکتر صفوی است و بیشتر بین جوانها میچرخم، این رویکرد را غالب نمیدانم.
او سپس گفت: در آغاز گسترش فضای وب در ایران، ما دچار کمبود پردازش در زبان فارسی بودیم، اما به مرور این اتفاق شکل معکوس گرفته است. از وقتی گوشیهای هوشمند و نسخههای جدیدی از ویندوز و سیستمهای عامل، آمده، اینها به مرور توانستهاند به زبان فارسی رسمیت ببخشند. حتا در خدمات سایتها و سیستمهای خدماتی بزرگ دنیا که بر پایهی وب هستند، در چند سال اخیر زبان فارسی به رسمیت شناخته شده است و خود من از نزدیک شاهد چرخش مشتاقانهی کاربر زبان فارسی خصوصا نسل جوان از فینگلیش و رومیایی نوشتن به خط فارسی بودهام و این را میبینم.
شکراللهی در ادامه اظهار کرد: این خلاف تصور و شناخت ناقصی است که آقای صفوی از این قضیه دارند و بر اساس آن استدلال میکنند و پیشنهاد قطعی میدهند. من اشتیاق زیادی در کاربران میبینم که مایل هستند به جای پینگلیش یا رومیایی نوشتن، فارسی بنویسند.
او همچنین متذکر شد: من فکر میکنم هر قدر هم که یک زبانشناس آگاه، مسلط و دانشمند باشد که جناب صفوی هستند، باید شناختش از جامعه هم زیاد باشد. لزوما زبانشناس بودن به مفهوم جامعهشناس بودن هم نیست. این دو تخصص و این دو طبقه از صاحبنظران باید در کنار هم قرار بگیرند. آنگاه میشود با شکل درستتر و بر پایهی علمیتری در اینباره نظر داد.
شکراللهی همچنین با اشاره به اینکه خودش نه زبانشناس است و نه جامعهشناس، گفت: شاید حرفهای من هم خیلی پایهی علمی نداشته باشد، اما دست کم، شناختی که از جامعهی مصرفکنندهی خط فارسی دارم، خیلی بیشتر است و آنچه دیدم، واقعبینانه نیست. اگر صاحبنظران به این نتیجه برسند که باید خط فارسی را تغییر داد، این تصمیم باید بر مبنای شناختشان از جامعهی مصرفکننده باشد.
او سپس عنوان کرد: در عین حال من نظرات متعصبانهای مثل قطع شدن پیوند آیندگان با متون قدیم را به خاطر تغییر خط خیلی قبول ندارم و در اینباره تعصب ندارم. همین حالا خط ما فارسی است، اما پیوندی که بین نسل جدید با ادبیات کهن وجود دارد، لزوما فقط به خاطر خط فارسی نیست، بلکه به خاطر اشتیاق بخش خاصی از آدمهاست. اگر بنا بر بریدن از ادبیات مکتوب و کهن ما باشد، همین الآن میتوانیم بگوییم 95 درصد بریدهاند. صِرف فارسی یا عربی ماندن خط باعث تداوم این پیوند نبوده و نیست. من فکر میکنم روی هیچکدام از اینها نباید تعصبی باشد، اما طرح بحث خیلی خوب است.
او همچنین گفت: زبانشناسان در مخالفت با ادیبان میگویند که اینقدر باید و نباید برای زبان نکنید و برای جامعهی مخاطب خطکش نگذارید؛ خصلت زبان پویایی و زنده بودن است و اگر نیازمند اصلاح باشد، خودش این کار را در جامعهی مصرفکنندهاش انجام میدهد و خود را اصلاح میکند. به همین نسبت و قیاس، از این طرف هم من این حرف را میزنم که نمیتوان گفت، ما باید خط فارسی را عوض کنیم.
شکراللهی در ادامه اضافه کرد: اگر آقای صفوی معتقدند ما چه بخواهیم، چه نخواهیم، نسل جوان دارند این کار را میکنند، پس بگذارند خودشان این کار را بکنند. این اتفاق خواهد افتاد و به باید ما نیازی ندارد، به بخشنامه هم نیازی ندارد. اما من فراتر از این، ادعا میکنم که اینطور نیست. بخشی از نسل جوان که در آغاز راه نوشتن قرار میگیرند، از پینگیلیش استفاده میکنند، اما مقداری زمان که میگذرد، رویکرد مخالف در پیش میگیرند. این موضوع هم زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
دکتر کوروش صفوی، استاد زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و نایبرییس انجمن زبانشناسی ایران، چندی پیش در گفتوگو با ایسنا، مشکلات خط کنونی فارسی را قابل تصحیح نداشت و پیشنهاد استفاده از خط رومیایی را مطرح کرد.
انتهای پیام