گفتوگو با ع. پاشايي دربارهي هايكو و هايكوسرايي در ايران
ع. پاشايي معتقد است: هايكوسرايي مانند كار عكاسي است كه در يك عكس بزرگ بر نقطهاي تمركز ميشود؛ گويي هايكو مانند عكسي است كه در آن بر نقطهاي تمركز شده است. اين مترجم هايكو در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: هايكو شعري ژاپني است؛ اما در همه جاي دنيا هايكو ميگويند. مشخصهي هايكو تنها كوتاه بودن آن نيست؛ بلكه كوتاه بودن يكي از ويژگيهاي آن است. مهمترين ويژگي هايكو اين است كه فضايي دارد كه متن بايد در آن فضا قرار گيرد و آن فضا بايد مجسم شود. اين بايد در مورد هر نوع هايكويي وجود داشته باشد. خواننده اگر هايكويي ايراني هم ميخواند، بايد اين فضا را حس كند. وقتي يك ژاپني هايكويي را ميخواند، آن را وسط يك متن بزرگ نگاه ميكند. او در ادامه دربارهي هجايي بودن هايكوي ژاپني، عنوان كرد: تكنيكي كه در ژاپن و دربارهي هجاها وجود دارد، به فارسي قابل انتقال نيست. در انگليسي نيز قابل اجرا نيست. در فارسي بايد اين ويژگي درنظر گرفته شود كه براي هايكوسرايي بايد متني بزرگ درنظر گرفته شود و روي قسمت خاصي از آن دست گذاشته شود. ع. پاشايي دربارهي كيفيت هايكوهايي كه اكنون توسط شاعران ايراني سروده ميشود، گفت: من هايكوهايي را از كاوه گوهرين و ياشار بيكوردي ديدهام كه به نظرم، كارهاي بسياري خوبي هستند و به هايكو بسيار نزديكاند. بيكوردي كتابي چاپ كرده كه هايكوهاي جبهه را شامل ميشود و آنها را ميتوان هايكوهاي درجه يكي دانست كه فضايي را كه شعرها در آن قرار ميگيرد، دارد و اين فضا جبهه است؛ مانند اين هايكو: ديوار فروريختهي مدرسه / كودكي نوشته است / صدام خر است. اين هايكو، يك هايكوي درجه يك است. فضاي آن جنگ است؛ بيآنكه شاعر به جنگ اشاره كند. من اين هايكو را براي ايرانشناسي ژاپني خواندم و از آن خوشش آمد. اگر كسي بتواند فضاي بزرگي را با نقطهاي روشن هماهنگ كند، هايكو گفته است. او همچنين در ادامه تأكيد كرد: كوتاهسرايي موقعي خوب است كه جزيي از كل را بگوييد كه بسياري از شعرهاي كوتاه اين ويژگي را ندارند. اگر به اين هايكوي بيكوردي توجه كنيد؛ «عراقي هستي يا ايراني / گنجشك آمده به اينسو»، ميبينيد كه اين يك تجربهي واقعي است و اين هايكو آنقدر دقيق در متن است كه شما آن را دريافت ميكنيد. در جبهه هرچه در خط مقدم مقابل شما قرار گرفت، از خود ميپرسيديد ايراني است يا عراقي. اين هايكو هم اين فضا را ترسيم ميكند. اين مترجم و پژوهشگر سپس دربارهي امتزاج هايكو با ديگر شكلهاي ادبي مانند جملههاي قصار و كاريكلماتور، گفت: ما تكبيتها و مصرعهايي داريم كه اخوان ثالث ميگفت هايكوست؛ مانند اين مصرع: «بلبل نگر كه غنچه شده در كمين گل»؛ اما من فكر ميكنم اين مصرع هايكو نيست. ع. پاشايي در ادامه تأكيد كرد: هايكو شعر نيست؛ چون زبان در آن خيلي نقش ندارد. هايكو آموزش داده ميشود و از قديم مراكزي براي آموزش آن بوده كه الآن هم هست. عنصر خط در هايكوي ژاپني بينهايت مهم است؛ اما در شعر فارسي به آن توجه نشده است. برخي كلمات در فارسي اين ويژگي را دارند؛ مانند كلمهي «پيچيده»، «هيچ»، «مرغ» و «طاووس» كه ميتوانند چيزي را القا كنند كه به مفهومشان نزديك است. اما اين براي ايرانيها مطرح نيست. ولي در ژاپني نقش اين واژهنگارهها در هايكو مهم است كه در فارسي چيز از آنها نميماند و در انگليسي كه ديگر هيچ ردپايي نيست. او در پايان دربارهي ويژگيهاي هايكو خاطرنشان كرد: هايكو سوژه ندارد و هر چيزي ميتواند سوژه شود. هايكو بايد تكهاي از پازلي بزرگ باشد؛ مانند اين شعر ديگر از بيكوردي: پس از بمباران / مرغ و خروس به جا ماند / قناري را بردند. اين كاري بود كه در جنگ زياد اتفاق ميافتاد. اين هايكو مخاطب را به متن ميبرد. تكهاي كوچك است از يك كل كه اگر بتواند كل را به ياد بياورد، هايكوست. انتهاي پيام