يك كارشناس ارتباطات درباره مطبوعات حرفهيي گفت: اصولا زماني مطبوعات حرفهيي تلقي ميشوند كه اولا به شكل شغل بتوان به آن نگاه كرد و ثانيا مباحث از جنبه شخصي به حالت عمومي تبديل شود.
دكتر حميد عبداللهيان در گفتوگو با خبرنگار رسانهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به درگير بودن روزنامهنگاري حرفهيي با مسائل عمومي جامعه، گفت: اگر مبناي تعريف حرفهيي بودن را بر مبناي شغلي روزنامهنگاري بدانيم، با اين حساب انواع روزنامهنگاري از قبيل روزنامهنگاري آنلاين هم حرفهيي به حساب خواهد آمد و اين سوال در اذهان به وجود ميآيد كه آيا مطالب وبلاگ هم نوعي روزنامهنگاري است يا خير؟
او خاطر نشان كرد: روزنامهنگاري با ورودش از كشورهاي غربي به ايران دچار مشكل شد، زيرا در غرب معني ژورناليست يعني هر فعاليتي ژورنالي كه انجام و پخش شود در صورتي كه در ايران فقط منحصرا روزنامهنگاري معني شده است و به همين خاطر چيزي كه ما از روزنامهنگاري ميفهميم معناي اصيل آن نيست.
عبداللهيان درباره شاخصها و معيارهاي حرفهيي بودن مطبوعات ابراز كرد: شغل محسوب شدن، دريافت پول بابت انتشار، خصوصي نبودن مطالب نشريه از معيارهاي حرفهيي بودن مطبوعات است، هرچند معنايي كه از روزنامهنگاري در ايران شده به ضرورت شيوا نيست.
اين كارشناس ارتباطات ابراز كرد: دو نوع مطبوعات از منظر دولتي و مستقل بودن داريم كه در حال حاضر تغييراتي برروي قانون قديمي مطبوعات در دست انجام است كه درصدد طراحي قانون در راستاي سياستهاي كلان جامعه هستند.
وي افزود: اگر طراحي قانون مطبوعات به من سپرده ميشد به آزادي مطبوعات بيشتر بها ميدادم زيرا مطبوعات دولتي به دنبال حمايت از سياستهاي دولتي هستند و بنابراين چندان ديد مطبوعاتي را در جامعه رونق نميدهند و منتقدان كمتر در آن وارد ميشوند و بيشتر بحثهاي مربوط به دولت ابتر باقي خواهد ماند.
او با بيان اينكه اگر مطبوعات چشم و گوش دولت باشند، ميتوانند در جهت اصلاح تصميمات دولتي گام بردارند، تصريح كرد: ولي اگر در جامعه تنها رسانه دولتي فعال باشد، جامعه دچار بيسوادي رسانهيي خواهد شد.
اين كارشناس مطبوعاتي بيان كرد: اگر جاي قانونگذاران بودم قانون را به گونهاي مينوشتم كه بهاي بيشتري به رويكرد اقتصادي مطبوعات داده شود به نحوي كه 60 درصد مربوط به رويكردهاي انتقادي و 40 درصد هم مربوط به مطالب خنثي تشكيل دهنده مطبوعات باشد. بايد دانست اگر مطبوعات رويكرد انتقادي نداشته باشد پاي خيلي از افراد و مقلات مفيد به عرصه مطبوعات باز نخواهد شد.
اين دانشيار گروه علوم ارتباطات دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران افزود: تاريخ شكلگيري افكار عمومي و يا حوزه عمومي شكلگيري رسانهها انتقادي برميگردد و وجود روزنامهها به معنايي است كه اطلاعاتي در مكاني اتفاق افتاده كه مردم براي آگاهي از آنها نيازمند رجوع به روزنامهها هستند.
وي درباره اينكه چرا برخي منتقدان محافظهكار ميشوند خاطر نشان كرد: منتقدان بايد ساختارهاي سياسي را بشناسند و مطابق آن عمل كنند و بايد دانست كه دوران نامدرنيستي به پايان رسيده است.
او افزود: دوره جهتگيريهاي سخت مطبوعات مربوط به قبل از انقلاب اسلامي است و حضور مطبوعات به مثابه كانالي است كه روشن فكران جامعه را در ارتباط با دولت قرار ميدهد.
عبداللهيان با بيان اينكه نگاه من به مطبوعات سيستمي است، عنوان كرد: نگاه سيستمي يك جريان لوپ تقويتكننده و يك لوپ تضعيفكننده دارد و هر چند كه جايگاه منتقدان در اين جريان توسط بخشهاي سياسي مشخص ميشود اما خود آنها هم بايد جايگاه خودشان را در اين لوپها تشخيص دهند.
وي گفت: در نگاه سيستمي دولت روشنفكران و مردم در ارتباط با يكديگرند نه تضاد با هم و روشنفكران حلقه واسطه بين مردم و دولت هستند.
اين كارشناس مطبوعات درباره لزوم وجود روحيه نقدپذيري در مسوولان كشور اذعان كرد: روحيه پايين نقدپذيري يك سابقه تاريخي دارد و چندين قرن است با اين طرز تفكر زندگي ميكنيم و نبايد انتظار داشت همه چيز در يك مدت زمان كوتاه درست شود.
او گفت: روشنفكران و دولت بايد با هم وارد يك تعامل شوند تا اعتماد بين آنها شكل گيرد و موجب كاهش برخوردهاي فرسايشي بين آنها شود.
وي با تاكيد براينكه جايگاه نقد در مطبوعات ايران بايد بهبود يابد و نگاه دولتها در اين حوزه بسيار تاثيرگذار است، گفت: تجارب نشان دادند كه دولتهاي پدرحاكمي موفقتر بودهاند.
عبداللهيان در پايان ابراز كرد: ذهن بشر پويا است و هيچ گاه ثبت نميماند و وجود چند نفر در كنار هم ميتواند موجب ايجاد فكر شود و به همين منظور بايد فضاي مطبوعات را آزادانهتر گذاشت.
انتهاي پيام