يك كارشناس و منتقد سينمايي گفت: درايران ساخت سريالهايي با داستان عاطفي دربارهي افسانهها و داستانهاي ايراني دور از ذهن است و مجموعههاي تاريخي بايد به موضوعي سياسي يا زندگي شخصيتي بپردازند.
شاپور عظيمي كه با موضوع «ساخت سريال دربارهي داستانهاي ايراني يا خريد مجموعههاي كرهيي؟» با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) سخن ميگفت، افزود: در ايران چنين اهدافي براي ساخت سريالهاي تاريخي در نظر گرفته ميشود و داستانهاي عاطفي ايراني روايت نميشوند تا از نظر مسوولان بودجه صرف شده بههدر نرود. آنان معتقدند كه سريال بايد پيامي داشته باشد. در واقع پيام و پيامداربودن به نوعي هميشه خودش را به ما تحميل ميكند در حالي كه اگر داستان ايراني عاطفي وسادهيي ساخته شود خود داراي پيام است.
اين منتقد سينما و تلويزيون در ادامه گفت: سازندگان سريالهاي تاريخي درايران در جستوجوي مستندات تاريخي هستند، اما جذابيت مجموعهي پرمخاطبي مانند «افسانه جومونگ» از داستان آن نشأت ميگيرد. اين سريال بهطور ويژه به يك واقعهي تاريخي نميپردازد، بلكه در پناه يك رويداد تاريخي، داستان عاشقانهاي را روايت ميكند. اين درحاليست كه صبغهي سياسي مجموعههاي تاريخي ايراني باعث ايجاد دلزدگي در مخاطب ميشود.
وي مثال زد: «روشنتر از خاموشي» از جمله مجموعههاي تاريخي ايراني بود، اما قصه عاطفي در آن مركزيت نداشت.
او با اشاره به سريالهايي كه قصه آنها در دوران معاصر اتفاق ميافتد، گفت: دراين مجموعهها به ماجراهاي عشقي پرداخته ميشود اما حتي يك چهارم چنين قصههايي را در سريالهاي تاريخي نميبينيم.
اين كارشناس سينما با اشاره به «افسانه جومونگ» اظهار كرد: اين سريال نمونهي خوبي است، چون نشان ميدهد كه با دستخالي ميتوان سريال ساخت. اين درحاليست كه باتوجه به ادبيات غني ايراني ميتوان بهعنوان مثال مجموعههايي برگرفته از داستانهاي نظامي ساخت كه قصهاي ساده و عاشقانه داشته باشند و مخاطب آنها را باور كنند.
او با تاكيد بر ضرورت باورپذيري سريالها تصريح كرد: بيننده بايد داستان و شخصيتهاي آن را باور و با آن ها ارتباط برقرار كند. اين درحاليست كه بدون در نظر گرفتن نظرسنجيهاي انجام شده و اشاره به سريالي خاص، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه سريال يا فيلمي تاريخي كه براساس داستانهاي عاطفي ساخته شده باشد و احساسات بيننده را به غليان در بياورد، درايران توليد نشده است، چون بيننده شخصيتهاي آن را باور نميكند.
عظيمي، دربارهي چرايي باورنشدن اين شخصيتها گفت: هميشه روي شخصيتهاي اينگونه سريالها، نوعي نظارت داستاني وجود دارد و آن ها حتما بايد به سمت هدفي خاص در حال حركت باشند.
اين منتقد سينمايي درادامه با اشاره به رويكرد مسوولان سيما نسبت به سريالهاي تاريخي اظهار كرد: براي آنان زرقوبرق صحنه و لباس اهميت بيشتري نسبت به قصه دارد، بنابراين بودجهي زيادي صرف آن ميكنند. اين درحاليست كه در سريالي مانند «افسانه جومونگ» مهمترين عنصر، بازيگري است و بيشتر نماها، درشت هستند و داستان آن وابسته به كنش و واكنش شخصيتها در برابر يكديگر است، علاوه بر آن سازندگان اين مجموعه پول زيادي را خرج دكور آن نكردهاند.
او ادامه داد: لازم نيست كه يك سريال تاريخي مبتني بر افسانهها و داستانهاي ايراني بهگونهاي عظيم و بهعنوان نمونه باچندين هزار سياهي لشگر و طراح صحنه و لباس خاصي ساخته شود اين درحاليست كه در فيلمها و سريالهاي ايراني به خلق و خو و جهانبيني مردمان روزگار قديم كمتر توجه ميشود و مسائلي مانند طراحي صحنه و لباس اولويت بيشتري دارد. دراين شرايط رويكرد عميق به تاريخ، خيالي بيش نيست.
عظيمي در پايان با بيان اين كه بايد به قصه توجه بيشتري شود تاكيد كرد: اگر از اين زرقوبرقها كم و به قصه پرداخته شود، در ساخت سريالهاي تاريخي مبتني بر داستانهاي ايراني به موفقيت ميرسيم؛ اما در صورتي كه همچنان اسير حاشيهها باشيم و «به تعاريف بيفزاييم و از مبلغ كم كنيم، همين آش خواهد بود و همين كاسه.»
انتهاي پيام