بازديد از خوابگاه مريم دانشگاه بوعلي همدان تمام شده بود كه يكي از دانشجويان خوابگاهي جلو آمد و اصرار داشت كه حرف بزند. صبر كرديم تا بگويد، گفت: بنويسيد كه يادتان نرود، بنويسيد كه رسيدگي شود ...
مكث كردم، نوشتم و فكر كردم: اي كاش يادمان نرود كه در حال حاضر 3 ميليون و 300 هزار دانشجو در دانشگاههاي كشور در حال تحصيل هستند كه 300 هزار نفر آنها دانشجويان روزانهاي هستند كه مطابق وعده داده شده بايد از پوشش خوابگاهي برخوردار باشند، اما تنها 41 درصد آنها تحت پوشش خوابگاهي قرار دارند و ساير دانشجويان نيز اگر شانس ياريشان كنند در خوابگاههاي خودگراني مستقر ميشوند كه گاه تنها نام خوابگاه را يدك ميكشد.
خوابگاه دانشجويي، محيطي است كه بخش عمدهاي از دانشجويان بهترين مقطع زماني زندگي خود را در آن به سر ميبرند، زندگي خوابگاهي فرصتي است براي رشد اجتماعي و فرهنگي دانشجويان، فرصتي است كه نبايد به علل كمبود بودجه و عدم اتخاذ سياستهاي مناسب از دست برود و خوابگاههاي دانشجويي صرفا به هتلهاي بيستاره و محلي براي خوابيدن بدل شوند.
بازديدهاي خوابگاهي و رجوع به برخي از آمار و ارقام نشان مي دهد كه متاسفانه شرايط اسكان در برخي خوابگاهها به علت فرسودگي و قدمت بالا مناسب نيست و در اين خوابگاهها تنها به حفظ شرايط موجود بسنده شده است.
به گفته سرپرست اداره كل طرحهاي عمراني وزارت علوم؛ در حال حاضر وزارت علوم با عدم تناسب اعتبارات تعميرات اساسي دانشگاهها و فرسودگي تعداد بيشتري از خوابگاهها مواجه است، اكنون بالغ بر 460 هزار متر مربع از خوابگاههاي موجود نياز به تعميرات اساسي و يا تخريب و بازسازي دارند و خوابگاههاي استيجاري پراكنده در داخل بافت شهرها كه غالبا با كاربري اوليه مسكوني طراحي و احداث شدهاند، از سرانه به مراتب پايينتر و از كيفيت ضعيفتري برخوردارند.
هرچند بسياري از دانشجويان غيربومي به دليل دوري از شهر و خانواده خود، ناآشنايي با محيط جديد و هزينه بالاي اجاره خانه، حتي به اسكان در اين خوابگاههاي فرسوده و بي كيفيت راضي هستند، باور اين موضوع طي سفرهاي استاني هيات دولت و بازديد از نزديك وضعيت خوابگاهها، سهلتر ميشود.
به گزارش خبرنگار صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در سفر استاني هيات دولت به همدان به همراه ساير مسؤولان آموزش عالي، از خوابگاه دخترانه مريم دانشگاه بوعلي همدان نيز بازيد كرديم، خوابگاهي كه در وراي دانشكده هنر و معماري پنهان شده بود و از تابلوي آن خبري نبود.
ساختمان خوابگاه مريم در پشت و ضلع شرقي اين دانشكده واقع شده بود. ديدار سرزده بود و دانشجويان آمادگي نداشتند لذا چند دقيقهاي معطل شديم تا دانشجويان اجازه ورود دهند.
ساعت نزديك 10 شب بود و ابعاد محوطه به دليل تاريكي و ناكافي بودن تعداد لامپ و پراژكتور، خيلي مشخص نبود، ولي ظاهرا اين خوابگاه در محوطه سرسبزي قرار داشت و امنيتش از طريق نردههاي آهنين پيرامونش تضمين شده بود.
در حال ارزيابي فضاي بيرون بوديم كه اجازه ورود پيدا كرديم. فضاي سالن خوابگاه به نسبت بزرگتر از ساير خوابگاهها به نظر ميرسيد. اين خوابگاه دو طبقه بود و طبقه دوميها مشرف به طبقه پايين. فضاي اين خوابگاه متفاوت خودنمايي ميكرد و ظاهرا پيش از اين كاربري ديگري داشته بود.
تقريبا با ورود هيات وزارت علوم، همه اتاقها خالي شده بود و دانشجويان در سالن پايين و يا از نردههاي بالا نظاره گر هيات بازديد كننده بودند.
بعضي دانشجويان هم با موبايلهايشان فيلم ميگرفتند، شايد هم سندسازي مي كردند كه از قولها و وعدههايي كه داده ميشد...
ظاهرا 350 دانشجوي دختر از دانشكدههاي مختلف دانشگاه بوعلي سينا در اين خوابگاه ساكن هستند. يكي ميگفت: اكثريت ما از دانشجويان معماري و هنر هستيم و ديگري فرياد ميزد كه اكثريت بچههاي علوماند...
آشپزخانهاي با يك يخچال و اجاقهاي بزرگ
در جريان بازديد از اين خوابگاه، وارد آشپزخانه شديم كه به دليل نبود سيستم تهويه، با موج هواي داغ و يك رديف اجاق آهني روبرو شديم كه شعلههايش براي پخت غذاي نذري و ديگهاي بزرگ هياتهاي مذهبي كاربري داشت تا قابلمههاي كوچك دانشجويان.
يكي از بچهها كه گويي نماينده دانشجويان شده بود، ميگويد: شعلهها خيلي نامتناسب و غير استانداردند، اگر كم شود خاموش ميشود و اگر زياد بماند غذا ميسوزد.
در تك آشپزخانه خوابگاه 350 نفري، تنها يك يخچال، ميز و چند تا صندلي وجود داشت!.
وارد سرويس بهداشتي خوابگاه كه شديم، يكي از دانشجويان مدعي شد كه تازه تعمير شده و اي كاش وضعيت قبلي را ميديديد.
دانشجوي نماينده، سقف در آستانه ريزش دستشويي را نشان ميدهد و از چكه كردن آب از دستشويي طبقه بالا و نبود آب گرم در دستشوييها گله مي كند.
ساكنان اتاق 201 ما را براي بازديد از اتاق دعوت كردند، اتاق 4 نفرهاي كه شش نفر در آن ساكن بودند و امكاناتش هم قاعدتا براي 4 نفر طراحي شده بود.
يكي از دانشجويان اين اتاق در حاليكه از شدت بغض گريهاش گرفته بود مدعي ميشود: يكي از دوستان من دانشجوي شبانه و متقاضي خوابگاه است كه پدر و مادرش را در يك سانحه از دست داده بود، دانشگاه به اين دانشجو فقط در صورت انجام كار دانشجويي، خوابگاه ميدهد، اين در حاليست كه اين دانشجو از لحاظ روحي آمادگي كار ندارد، اين در حالي است كه در حال حاضر چند تخت خالي در اين خوابگاه وجود دارد ولي اين دانشجو به دليل شبانه بودن از داشتن سرپناه، محروم است!
خوابگاه فاقد سالن مطالعه است
امكان استفاده دانشجويان از محوطه خوابگاه فراهم شود
با دانشجويان وارد نمازخانه مي شويم، فضاي آن به دليل نبود سيستم تهويه و بسته بودن پنجرههايش نامطبوع است.
در نمازخانه همهمهايي فضا را پر كرده و همه در تلاش بودند كه مشكل خود را جدي تر و بلندتر عنوان كنند. عدهايي از دانشجويان در حد فرياد و با صداي بلند مواردي را تكرار ميكنند تا نماينده دانشجويان بيان كند و فراموش نشود؛ نبود سالن مطالعه مناسب در خوابگاه، لزوم حضور انتظامات در محوطه بيروني خوابگاه براي افزايش امنيت و امكان استفاده دانشجويان از اين محوطه فضاي سبز از جمله اين درخواستها بود كه به كرات تكرار ميشد.
يكي از دانشجويان ميگويد: خوابگاه ما در فضا و محوطه خوبي واقع شده ولي آنقدر به علت تامين امنيت و ... استتار و پوشيده شده كه نور به پوستمان نميخورد.
با اشاره بچهها، به سقف خوابگاه نگاه ميكنم، سقفي متفاوت كه ظاهرا از جنس ايرانيت بود، دانشجويان از پيچيدن صداي برخورد قطرات برف و باران با سقف، در خوابگاه انتقاد ميكردند.
اتاق كانتينر مانند شيشهاي در ابعاد حدودي 10 – 12 متري در وسط طبقه اول توجهم را جلب مي كند. آرم معاونت فرهنگي وزارت علوم بر روي ديوارهاي شيشهايي آن، خودنمايي ميكند. سرك كه مي كشم، يكي دو تا ميز و صندلي تنها دارايي اين كتابخانه و سال مطالعه خوابگاهي هستند.
يكي از دانشجويان ميگويد: دانشجويان هنر و معماري ساكن در اين خوابگاه نه تنها يك ميز طراحي بلكه فضايي هم براي پهن كردن وسايل و انجام كارهايشان ندارند.
فضاي راهروها به بند رختهاي فلزي مزين شده و اين سوال در ذهن شكل ميگيرد كه اين لباسهاي نم دار، اينجا بدون نور و هوا چگونه خشك ميشوند و يكي از دانشجويان در اين باره ميگويد: اين مشكل حتي باعث بروز بيماريهاي پوستي در برخي دانشجويان شده است.
استفاده از اينترنت در خوابگاه تسهيل شود
دانشجوي نماينده، محوطه سبز پيرامون خوابگاه را نشان مي دهد و خواستار اين است كه با حفاظ كشي بين اين محوطه و دانشكده هنر ومعماري، امكان استفاده از اين فضا براي دانشجويان خوابگاهي فراهم شود.
دانشجويان از كمبود امكانات ميگويند: اين خوابگاه 300 نفره فقط 2 سيستم كامپيوتر دارد كه سرعت بسيار پاييني براي دسترسي به اينترنت دارند و به عبارتي اصلا اتصال نمييابند.
نمازخانه مملو از دانشجوياني است كه به اميد رسيدگي به مطالباتشان ميخواهند حرف بزنند، يكي از دانشجويان ميگويد: اين نمازخانه تنهايي فضايي است كه در ايام امتحانات به آن پناه ميآوريم كه در آنجا هم به دليل ازدحام، امكان مطالعه وجود ندارد چون يكي عادت دارد بلند بلند درس بخواند و ديگري دوست دارد در عين حركت و ...
دوستان خوابگاهيمان همچنان ادامه ميدهند: خوابگاه در جمعهها نظافت نميشود و آشغالها تلنبار ميشود و كسي هم پاسخگو نيست.
يكي از دانشجويان هم به نبود بوفه در خوابگاه اعتراض مي كند.
محيطي براي تفريح و سرگرمي درخوابگاه وجود ندارند
دانشجوي ديگري مي گويد: دانشجويان اين جا محيطي براي تفريح و سرگرمي ندارند و حتي بعضي ها هم افسرده شدند به نحوي كه دانشجوي خندان سال اولي بعد از چند ترم به دانشجويي عصبي مزاج و يا افسرده و گوشه گير بدل مي شود.
يكي از بچه ها با بيان اينكه خوابگاه فاقد وسايل خنك كننده است، ميگويد: هوا كه رو به گرمي مي رود، ديگر نمي شود گرماي اين جا را تحمل كرد.
در اين بين، به ياد محل اسكان شب گذشته افتادم. مهمانسراي اساتيد با چندين ساختمان و فضايي سرسبز كه اكثر اتاقهاي آن خالي بود. ظاهرا دانشگاه بوعلي سيناي همدان دو مجموعه به نام مهمانسرا در اختيار دارد كه در موارد خاص از آن استفاده مي شود. جاي اين سوال باقيست كه آيا نمي توان يكي از مجموعهها را در اختيار دانشجويان قرار داد و يا آنكه از درآمد حاصل از فروش و اجاره آنها، نسبت به ساخت خوابگاههاي دانشجويي اقدام نمود.
صداي همهمه دانشجويان دوباره توجه ام را جلب مي كند؛ دانشجويان زمان را غنيمت ميشمارند و به مشكلات خوابگاهي اكتفا نميكنند؛ يكي از دانشجويان تربيت بدني با بيان اينكه دانشگاه بوعلي امسال ميزبان المپياد ورزشي دانشجويي است، از كمبود امكانات ورزشي و نبود سالن براي تمرين ميگويد و ادامه ميدهد: دانشجوي تربيت بدني براي گرفتن كارت تربيت بدني بايد 50 هزار تومان پرداخت كند اين در حاليست كه دانشگاه تنها 40 هزار تومان به ما ميدهد.
به گفته وي، دانشگاه بوعلي سيناي همدان با توجه به حجم دانشجويان خود بايد يك استخر اختصاصي داشته باشد و حتي بايد در منوي غذايي بچههاي تربيت بدني تجديدنظر شود و خرما و عسل در اين برنامهها گنجانده شود.
يك دانشجوي زيست شناسي هم با تكرار مشكلات خوابگاهي كه دوستانش ذكر كرده بودند از آزمايشگاه گروه زيست شناسي و كمبود امكاناتش ميگويد و ادامه ميدهد: دانشجويان زيست شناسي بايد لولههاي آزمايش را به يكديگر قرض دهند.
عدم تخصيص وام خوابگاه و عدم توزيع فرمهاي مربوطه در برخي خوابگاهها هم از موارد مطرح است.
گراني كتب و عدم ارائه وام دانشجويي به دانشجويان
برخي از دانشجويان نيز در حالي از گران بودن كتب خود و عدم ارائه وام دانشجويي توسط دانشگاه انتقاد كردند كه صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم بارها از اعطاي بدون محدوديت وامهاي آموزشي و شهريه به دانشجويان خبر داده بود.
جلسه پرسش و پاسخ رو به اتمام است و هيات وزارت علوم بيشتر شنونده هستند و يادداشت ميكنند.
يكي از دانشجويان فرياد ميزند راستي مشكل اصلي ما خوابگاه نيست، تورم را حل كنيد! دانشجوي ديگري هم ملتمسانه ميگويد: تو رو خدا پذيرش را زياد نكنيد اينجا امكانات ندارد.
بازديد از خوابگاه مريم تمام شده بود، درها باز شده بودند و بچهها به بهانه همراهي ما به حياط آمدند، حياط تاريك است و نور چراغهاي اطراف به سختي به اينجا ميرسد.
مسوول خوابگاه با صداي بلند بچهها را صدا ميزند و بچهها بيتوجه به او با خوشحالي هواي تازه بهاري را استنشاق ميكنند، ولي هنوز چشمشان به تاريكي فضاي محوطه عادت نكرده است كه بايد برگردند در حالي كه اين سوال در ذهنشان باقيست كه آيا خوابگاه تنها محلي براي خوابيدن است با ساختماني با چند اتاق و يك در ورودي براي باز و بسته شدن؟!
خبرنگار: زهرا عدالتي
انتهاي پيام