ميزگردي دانشجويي با عنوان «نقش دانشگاهيان در فضاي سياسي بعد از انتخابات نهم» با حضور نمايندگان چند تشكل دانشجويي در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، برگزار شد.
در اين نشست «آرمين زارعيان» دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس، «ميرسرابي» مسؤول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه علامه طباطبايي، «وحيد عابديني» دبير سياسي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهرانوعلوم پزشكي و «بلوكات» دبير سياسي اتحاديهي انجمنهاي اسلامي مستقل دانشگاهها حضور داشتند.
به نظر بلوكات، «مهمترين جايگاه دانشگاهيان، جايگاه نقد عملكرد تمام مديران جامعه در تمام سطوح است».
زارعيان نيز با ابراز تأسف از اينكه «بدنهي مردمي از فضاي دانشگاهي جدا شده، بايد به مردم نزديك شويم»، معتقد است: «بسياري از پيشرفتهاي اصلاحطلبي مديون حضور دانشگاهيان است».
همچنين ميرسرابي، وظيفهي دانشگاهيان را حمايت همهجانبه از دولت دانست؛ «دولت بايد موانع حضور دانشگاهيان را بردارد».
عابديني نيز معتقد است: «متأسفانه روشنفكران و دانشگاهيان ارتباط منطقي با توده نداشتند، بايد آسيب شناسي كرد».
مشروح اين ميزگرد در پي ميآيد:
«بلوكات» در ابتداي ميزگرد، انتخابات اخير را تبلور ارادهي مردم خواند و گفت: عليرغم كارشكني خارجيها، مشاركت مردم در انتخابات نشان داد كه مردم به حاكميت انتقادي ندارند و همچنين مشاهده شد كه از احزاب نيز حرف شنوي ندارند.
به گزارش ايسنا، وي افزود: البته ما بايد حساب جريانهاي دانشجويي را از احزاب جدا كنيم، زيرا بر خلاف احزاب، جنبش دانشجويي و نخبگان دانشگاهي به دليل دو ويژگي غناي علمي بالا و استقلال از قدرت و ثروت، مهمترين جايگاهي كه ميتوان براي آنها در نظر گرفت نقد عملكرد تمام مديران جامعه در تمام سطوح است و نخبگان دانشگاهي ميتوانند با تخصصهاي مختلفشان به دولت مشورت دهند، همچنين ميتوانند از عوامل مؤثر و قدرتمندي كه قدرت را در جهت پيشبرد اهدافش ياري ميكند، باشند.
«ميرسرابي» نيز در اين باره اظهار داشت: بر خلاف بسياري از نظريههاي موجود در علوم سياسي كه فرآيند گردش نخبگان را توأم با خشونت ميدانند اما مشاهده شد كه اين اتفاق بدون هرگونه خشونت در فضايي كاملا مردمسالار اتفاق افتاد و اين به خوبي كارآمدي نظام مردمسالار ديني را نمايان ساخت. از طرفي، وجود ارتباط دو جانبهي دانشگاهيان و دولت را پس از انتخابات نبايد از نظر دور داشت؛ از يك طرف وظيفه و نقش دولت در برابر دانشگاهيان و از طرف ديگر وظايف دانشگاهيان در برابر حاكميت.
وي توضيح داد: دولت وظيفهي حمايت همهجانبه از اين قشر و همهي كساني را دارد كه پيام مردم در اين انتخابات را به خوبي درك كردهاند، همچنين بايد فضاي مناسب و بازي ايجاد كند كه همه بتوانند در اين فضا نقش داشته باشند و نيز موانع حضور دانشگاهيان كه در گذشته نتوانستند مردم را از ثمر انديشهي خود بهرهمند كنند، را بردارند و نيز جناحيگري نبايد در نگاه به دانشگاهيان باشد. از طرف ديگر دانشجويان و دانشگاهيان نيز وظايفي در برابر دولت دارند از جمله حمايت همهجانبه از دولت بر خلاف تفكر برخي كه كاركرد نخبگان دانشگاهي را تخريب حاكميت ميدانند و بعضا تحت واژههايي به نام «نقد» آن را مطرح ميكنند.
ميرسرابي افزود: پس از انتخابات، مسلما عدهاي از نخبگان وارد جريانات اجرايي خواهند شد كه بايد تلاش كنند در راستاي مطالبات مردم گام بردارند و گروهي ديگر كه وارد ساختار نشدند بايد نظارت دقيقي به عملكرد دولت داشته باشند و با هدايت و حمايت در كنار هم به وظايف خود عمل كنند. نكته مهم ديگر، لزوم تعريف دقيق نخبگان است كه بعضا معيارها و ملاكهايي كه از صاحبان انديشه ارائه ميشود علمي نيست و لزوم تعريف دقيق اين معيارها از وظايف حاكميت است.
«زارعيان» در ادامهي ميزگرد گفت: متأسفانه مهمترين نقطهي ضعف در اين انتخابات، جدايي نخبگان دانشگاهي از مطالبات مردم بود و مهمترين مشكل، صحبتهايي بود كه از طرف اين قشر ايراد ميشد ولي با هدف مردم متفاوت بود. در خرداد 76، دانشگاهيان نقش بسيار مؤثري در انتخاب مردم داشتند، لذا اصلاحات مديون نخبگان و دانشگاهيان است.
وي افزود: در حال حاضر بدنهي مردم از فضاي دانشجويي جدا شده و مطالبات مردمي و دغدغههاي آنها فعلا مسائلي مانند فقر و مشكلات مادي است، اگرچه من اعتقاد ندارم كه تمام آراي رييس جمهور مديون اين صحبتهاست، بلكه آراي واقعي همان آرايي بود كه در مرحلهي اول از صندوقها بيرون آمد و در مرحلهي دوم، تمام آراء در واقع «نه» به طرف مقابل بود. در واقع الان نخبگان دانشگاهي بايد در اهداف و ايدهآلها و آرمانهايشان بازنگري كرده و درك كنند كه جامعه تا چه حدي پتانسيل و فهم مفاهيم چون حقوق بشر، مردمسالاري به معناي خاص كلمه را دارند.
اگر رييس جمهوري به ادعاهاي خود عمل كند، نخبگان بايد به دنبال آن باشند كه گفتمان دانشگاهي را وارد جامعه كرده و به توده بفهمانند كه اگر دم از دموكراسي، مردمسالاري حقوق بشر و غيره ميزنند، اين مقولات چگونه به وضع معيشتي آنها كمك ميكند.
زارعيان ادامه داد: بر خلاف اين دوستان، معتقدم وجود احزاب، نهادينه كردن يك جريان خاص است و اينكه به مردم بگوييم اين تفكر وجود دارد، انتخاب با شماست، مشكلي كه در حال حاضر وجود دارد همين است. گروهي به آقاي هاشمي با پيش فرض اين كه آزاديهاي اجتماعي و مدني را محدود خواهد كرد انتقاد ميكردند، ولي از طرفي به كانديداي ديگري رأي دادند كه هيچ معلوم نيست آيا در دولت او آزاديهاي مدني دچار تهديد و تحديد ميشوند؟ پس يكي از نقصانهايي كه بايد رفع شود شكاف بين نخبگان و مردم است.
در ادامهي ميزگرد «نقش دانشگاهيان در فضاي سياسي بعد از انتخابات نهم» در ايسنا، «وحيد عابديني» گفت: اگر جامعه را به طيف روشنفكران، طبقات مياني و عوام (توده) دستهبندي كنيم، دانشگاهيان با قرار گرفتن در طبقهي مياني، نقش بسيار چشمگيري تاكنون داشتند اما در مقايسهي انتخابات خرداد 76 با تير 84، ميبينيم كه به غير از دو هفتهي آخر، فضاي دانشگاه اصلا انتخاباتي نبود و متأسفانه هيچ حساسيتي نسبت به اين انتخابات وجود نداشت، در حالي كه بايد جدي ميبود و مهمترين پيام اين انتخابات نبودن رابطهي منطقي بين نخبگان دانشگاهي و توده بود.
به گزارش ايسنا، وي ادامه داد: به نظر من انتخابات اخير دموكراتيك نبود، چراكه اصولا در دموكراسي حزب مطرح است در حالي كه رييس جمهوري آمده كه مورد حمايت هيچ حزبي نبود و تا سه روز قبل از انتخابات در نظرسنجيها نفر آخر يا يكي مانده به آخر بود و در روز انتخابات در صندوق كوي دانشگاه با توجه به اينكه عدهاي هم از بيرون آمدند، از 2000 رأي اخذشده 980 رأي به آقاي معين، 336 رأي به هاشمي و 305 رأي به احمدينژاد بود. با اين حساب اين دموكراسي نيست كه فقط رأي اكثريت يا ديكتاتوري اكثريت مطرح باشد، در اين مرحله دانشگاهيان و نخبگان دانشگاهي در فضاي ديگري بودند و انتظار چنين پيامدي را نداشتند. به هر حال جناحي كه به حاكميت رسيده، رويكردش در آينده مشخص خواهد شد.
ميرسرابي در نقد آنچه عابديني به عنوان آراي كوي دانشگاه عنوان كرده بود، اظهار داشت: من با اين نظر مخالفم كه نظر دانشجويان با نظر تودهي مردم متفاوت بوده؛ دليلش هم صندوق راي كوي دانشگاه است، اما اين از نظر علمي خيلي اشكال دارد و شبيه به نظرسنجيهايي بود كه در دانشگاهها پيش از انتخابات انجام شده اما با واقعيت متفاوت بود، از نظر علمي در روش تحقيق، تعميم دادن جامعهي آماري كوي دانشگاه به دانشجويان، غيرعلمي است، به ويژه كساني هم بودند كه از بيرون ميآمدند و رأي ميدادند.
در ادامهي ميزگرد ايسنا، بلوكات گفت: بخشي از بدنهي جنبش دانشجويي به ويژه بدنهاي كه بعد از دوم خرداد پيگير اين مسائل بودند در اين انتخابات با يك چالش اساسي روبرو شدند كه آيا دموكراسي فقط شعار است يا بايد در رفتار هم نهادينه شود؟ ما بسيار شاهد بوديم كه در فضاي سياسي ايران همواره از مشروطه به بعد دموكراسي شعار دلچسبي بود اما عملا ميديديم كه حق حاكميت مردم فقط در انتخابات بوده است، اما بعد از رأي آوردن اساسا تا زماني كه در مركزيت قدرت بودند به دموكراسي پايبند بودند و همين كه از مركزيت قدرت كنار گذاشته شدند ديگر پايبندي به آن نداشتند و ميگفتند مثلا رأي رقيب ما تشكيلاتي يا سازمانيافته است.
وي افزود: در انتخابات اخير بدنهي جنبش دانشجويي بايد پيگير نهادينه شدن دموكراسي در روابط حاكمان باشد و گروهي كه تحريم كردند ولي در لحظههاي آخر تصميمشان عوض شد نبايد فراموش كنند كه اگر نقش جنبش دانشجويي، آرمانگرا بودن است پس مصلحتگرايياش در چيست؟
زارعيان پرسيد: آرمانگرايي چه منافاتي دارد با مصلحتگرايي؟
بلوكات در پاسخ به اين سؤال زارعيان، گفت: اگر امكان داشته باشد جواب شما را در پايان جلسه ميدهم، من هم به شما انتقادي دارم كه خواهم گفت.
ميرسرابي در ادامه با برجسته خواندن نقش دانشگاهيان در فضاي سياسي كشور، افزود: در انتخابات اخير رويكرد سياسي برخي از جريانات در عمل به شدت با مخالفت مردم روبرو شد، مثل ادوار تحكيم وحدت كه با اتخاذ موضع تحريم عملا ديدند كه موضعشان بسيار دور از مطالبات و خواستههاي مردم و واقعيتهاي عيني جامعه بود و جا دارد كه اين افراد بروند و رويكردشان را بازنگري كنند اما بدنهي جنبش دانشجويي را من بر خلاف برخي تحليلهايي كه مطرح شد، جدا از جريان انتخابات نديدم. حتي ستادهاي تبيين انتخابات در برخي دانشگاهها با حضور تمام تشكلها از جمله شوراي صنفي، جهاد دانشگاهي، بسيج، نهاد رهبري و بسياري از دانشجويان و دانشگاهيان تشكيل شد، لذا با اين رويكرد كه دانشگاهيان در انتخابات فعاليت نكردند، موافق نيستم، البته آن حضور و نقش مورد انتظار از دانشگاهيان در اين انتخابات ديده نشد، شايد به علت امتحانات دانشگاه يا تبليغات مخرب هم باشد.
زارعيان در اين باره ابراز عقيده كرد: از دو نظر ميتوان حضور دانشگاهيان را در انتخابات بررسي كرد: 1- كمي، 2- كيفي. به نظر من در هيچكدام از اين دو مورد حضور پررنگ نبود، البته نقشي ايفا كردند اما اين نقش انفعالي بود، مثلا گروهي مثل دفتر تحكيم(علامه)، به دلايلي كه خودشان داشتند بحث تحريم را مطرح كردند، عدهاي نيز از جمله دانشگاه تربيت مدرس با صدور بيانيههايي تصميم به شركت در انتخابات گرفتند البته با شرط پيگيري آرمانها و اهدافشان، و به اين نتيجه رسيديم كه بحث تحريم، در ميان تودهها عملياتي نشده و در واقع توده معني واقعي تحريم را نميدانند. من معتقدم كه بحث تحريم هم جاي خود را دارد و به هر حال ديدگاهي پشت آن خوابيده كه اگر فضاي مناسبي در آحاد جامعه پيدا كند ميتواند عملياتي شود.
وي افزود: اما برگرديم به بحث دانشگاهيان، دانشگاه در اين انتخابات دچار نوعي تضاد شده بود، از طرفي آرمانهاي 8 سالهي خود را با ركودي مواجه ميديد و از طرف ديگر ميخواست تنور انتخابات را گرم كند، در نتيجه دانشگاهيان نه از لحاظ كيفي و نه كمي، نتوانستند شركت جدي كنند و حتي بخش اندكي از دانشگاهياني كه وارد عرصهي انتخابات شدند نتوانستند تأثير مثبتي داشته باشند، البته اين عدم موفقيت ما، گامي به جلو بود نه نقطهي پسرفت.
عابديني نيز در تأييد گفتههاي زارعيان با تأكيد بر وجود سه فضاي انفعالي، تحريم و مشاركت احساسي در دانشگاهها در زمان انتخابات، گفت: درصد عمدهاي از دانشجويان شركت نكردند و از گروهي كه شركت كردند 50 درصد به آقاي دكتر معين رأي دادند، و اكثرا عنوان ميكردند كه در اين كشور رييس جمهور نقش مهمي بر عهده ندارد، مثالي كه ميآورند 8 سال گذشته است.
در ادامهي ميزگرد ايسنا، «بلوكات» اظهار داشت: از نظر من جنبش دانشجويي كه پيگير مطالبات دانشجويان باشد وجود دارد و الان در شرايطي هستيم كه وجود همدلي و وفاق بين تشكلها و جنبشهاي دانشجويي بايد وجود داشته باشد. پتانسيل جنبش دانشجويي بايد به سمت و سوي منافع ملي ايران راهبري شود، و چنانچه دانشجويان به غناي تئوريك خود بپردازند و خود را از لحاظ دروني تقويت كنند چه از لحاظ تشكيلاتي چه از لحاظ اجرايي، اين اهداف محقق خواهند شد.
وي افزود: يكي از عللي كه در سالهاي اخير به صورت ديگري به جنبش دانشجويي نگاه ميشود، سياسي كاري جنبش است، چنانچه برخي اعتقاد دارند كه جنبش دانشجويي پياده نظام احزاب است. به نظر من يكي از راههاي شفافسازي، نقد علمي و منصفانه به كساني است كه در بخش مديريتي قرار دارد يا قرار خواهند داشت تا اعادهي حيثيتي به بخش صدمهخوردهي جنبش شود.
به گزارش ايسنا، سپس ميرسرابي تصريح كرد: بر خلاف اعتقاد برخي، جريانات و جنبشهاي دانشجويي نه تنها در تناقض با حركت مردم نيستند بلكه با هم تطبيق دارند، چنانچه عدالتخواهي، مبارزه با فقر، فساد و تبعيض، تعويض ديد قيممآبانه و ... را در جنبشهاي دانشگاهي و جمع زيادي از نخبگان پيگيري كرده و ميكنند، البته بايد تشكلها بيشتر سازماندهي شوند و حركتهاي دولت را نقد كرده و بر آن نظارت كنند، من به شدت با ايجاد تشكلها و كانونها در دانشگاهها كه مثل قارچ رشد ميكنند، مخالفم.
زارعيان در ادامهي گفتهي ميرسرابي اظهار داشت: شايد لزومي نداشته باشد كه اساسا جنبش جديدي به وجود بيايد، جنبشهاي فعلي پتانسيل لازم را دارند اما بايد از حالت بالقوه به بالفعل تبديل شوند و يكي از بركات اين انتخابات به ويژه در مرحلهي دوم، اين بود كه ائتلافي صورت گرفت و جمع پراكندهاي را دور هم گرد آورد، از راديكالترين طيف اصلاحطلبان گرفته تا خود آقاي هاشمي.
وي ادامه داد: البته من تأكيد ميكنم بايد ديد كه دولت آينده چه رويكردي خواهد داشت و اميدواريم كه شعارهاي آقاي احمدينژاد تحقق پيدا كند و دولت آينده امكان و اجازهي برگزاري جلساتمان را به ما بدهند و مشكلاتي كه در گذشته با آنها مواجه بوديم مانند عدم صدور مجوز از سوي هيأت نظارت حل شود.
زارعيان در نقد سخنان بلوكات دربارهي تصور برخي مبني بر پياده نظام بودن دانشجويان براي احزاب، افزود: ما ديدگاههايي را دنبال ميكنيم كه با اصلاحطلبان مشترك است و ما خودمان را ملزم به پيگيري آرمانهايمان ميدانيم، كه اگر اين آرمانها با آرمانهاي برخي از احزاب مشترك باشند اين به معناي پيادهنظام بودن احزاب نيست.
عابديني نيز به دليل داشتن مشتركات فكري با زارعيان، در ادامهي سخنان وي، گفت: آنچه در جنبش امروزي مشاهده ميكنيم در اولويتهاي اصلي نه عدالتخواهي بلكه دموكراسي است، خواست اصلي جنبش، دموكراسي است و نقش اصلي جنبش دانشجويي آگاهيبخشي است. همانطور كه در دانشگاه تهران در سال گذشته با برگزاري سمينارهاي متعدد، سعي در انجام اين مهم داشتيم و چنانچه فضاي دولت آينده بسته نشود جنبش دانشجويي به هويت اصلي خود كه آگاهيبخشي و روشنگري است بازميگردد.
وي همچنين ادامه داد: من با نظر آقاي ميرسرابي دربارهي اينكه تشكلهاي جديد نبايد به وجود بيايد، مخالفم. بلكه ميگويم با اينكه تشكلهاي كنوني جوابگوي خواستهاي دانشجويان هستند اما اگر به تشكلهاي متفاوت فكري حتي غير اسلامي هم مجوز فعاليت داده شود، انجمن اسلامي ضربهي كمتر خواهد خورد، به اين دليل كه چون انجمنهاي اسلامي، به صورت دموكراتيك عمل ميكنند عدهاي كه داراي عقايد مختلفي هستند، (عدهاي از اپوزيسيون و حتي عدهاي از بسيج) وارد اين سيستم شده و در صدد دنبال كردن خواستههاي خود، ضربههاي اساسي وارد ميكنند.
ميرسرابي با بيان انتقاد خود دربارهي اين گفته، اظهار داشت: دربارهي مجوز براي فعاليت انجمنهاي غيراسلامي، چنين مسألهاي در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست كه بر خلاف ارزشهاي حاكم بر آن كشور عمل شود و چنين چيزي غيرمنطقي و غيرعقلاني و مخالف خواست مردم و آرمانهاي انقلاب است و بر خلاف گفتهي برخي كه ميگفتند اصلاحات يك پروژه نيست بلكه پروسهي برگشتناپذير است، دقيقا در مورد انقلاب اسلامي هم همين است و مردم ما در هيچ زمان از هيچ فداكارياي دريغ نكردند. جا دارد كه خارجيها بدانند و ببينند كه ما [با ديدگاههاي متفاوت] ميتوانيم در چنين فضاهايي در كنار هم بنشينيم، گفتوگو كنيم و تصميم بگيريم.
بلوكات در ادامهي ميزگرد ايسنا، گفت: با توجه به طراحي جنبش نرمافزاري با توجه به بوميت، مليت و سنت خودمان، كه بخشي ايراني و بخشي ديگر اسلامي است، بايد فرهنگ اسلامي و ايراني خود را پوشش دهيم.
وي در ادامه از مبارزه با فقر، فساد و تبعيض به عنوان نسخهي كوتاهمدت و از جنبش نرمافزاري به عنوان دواي درازمدت ياد كرد و تبلور عدالت سياسي را در كابينهي احمدينژاد دانست و افزود: بر خلاف نظر دوستان، من معتقدم كسي كه هيچ حزبي از او حمايت نكرد، وقتي بدون هيچ پشتوانهي ملي مورد اقبال قرار گرفت، اين عين آزاديخواهي است، و فكر ميكنم دانشگاهيان هم از لحاظ كيفي و هم كمي تأثير مثبت داشتند.
ميرسرابي نيز در اين باره اظهار داشت: در جامعهي ما دانشگاهيان از جايگاه بسيار والايي برخوردارند و اين يكي از عوامل مؤثر براي ايجاد همدلي و قدرت براي جريانات دانشگاهي است، يعني برخي از جريانات نظر خود را نظر همه ندانند و من با اين گفتهي برخي كه تودهي دانشگاهي مرجيت خود را از دست دادند موافق نيستم.
سپس زارعيان دربارهي مرجعيت دانشگاهيان گفت: در دانشگاه دو تشكل عمده داريم: بسيج و انجمن اسلامي، و براي بررسي اينكه نقش مرجعيت به عهدهي كداميك است بايد به پايگاه اين جنبشها نگاه كرد. متأسفانه بايد گفت كه انجمنهاي اسلامي نقش خود را در مقام مرجعيت توده، به خوبي ايفا نكردند و از نگاه به معيشت مردم غافل بودند. چنانچه اين قضايا را هرموار بررسي كنيم خواهيم ديد كه نگاه دانشگاهيان در طبقهي سوم هرم و نگاه عامه در طبقهي اول هرم است، به نظرم توده در سطح زيرين ماندهاند. بر خلاف نظر آقاي ميرسرابي من معتقدم كه مردم از ما جلوتر نرفتند بلكه ما بايد پايين بياييم و معيشت مردم را در اصول دموكراتيك تعريف كنيم.
ميرسرابي با لبخندي مزاحگونه گفت: انشاءالله پايين ميآييد و به هم ميرسيم چون ما همين پايين و در طبقهي اول هستيم، شما هم تشريف بياوريد به هم ميرسيم!
عابديني نيز خاطرنشان كرد: مرجعيت دانشگاهيان در انتخابات اخير خدشهدار شد، حرف اين است كه مردم به فكر نان شبشان هستند و سعي ما اين است كه براي مردم تبيين كنيم چنانچه دموكراسي، امنيت، سرمايهگذاري خارجي و ... نباشد اقتصاد خوب نخواهد شد، دانشگاهيان بايد اهداف خود را عينيتر كنند.
وي ادامه داد: مثلا اين طرحي كه عدهاي در ميادين شهر حضور پيدا كردند و با مردم صحبت كردند خيلي قشنگ بود، من يك بار در اين ميادين آقاي خشايار ديهمي را ديدم كه در ميدان انقلاب با يك كارگر بحث ميكرد و بسيار جذاب بود، بايد اين كارها تكرار شود تا دانشگاهيان بتوانند به عنوان مرجعيت تأثيرگذار باشند.
در ادامهي ميزگرد ايسنا با عنوان «نقش دانشگاهيان در فضاي سياسي بعد از انتخابات نهم»، مدعوين اين ميزگرد به نقد و بررسي نظرات يكديگر پرداختند.
به گزارش ايسنا، بلوكات ابتدا با طرح اين پرسش از عابديني كه طبق اظهارنظر شما دربارهي نامعلوم بودن كابينهي آقاي احمدينژاد، آيا آگر آقاي معين رييس جمهور ميشد كابينهاش مشخص بود؟
عابديني در پاسخ اظهار داشت: بله، اگر آقاي معين رييس جمهور بود كابينهاش مشخص بود و ميتوان كابينهاش را حدس زد.
بلوكات پرسيد: در زمان آقاي خاتمي مشخص بود؟
عابديني پاسخ داد: من رأي آقاي خاتمي را رأي تودهاي نميدانم، اگر اطرافيان آقاي خاتمي به ايشان ميگفتند چنين و چنان، ايشان ميگفتند به شما ربطي ندارد، من با رأي شما نيامدم.
بلوكات گفت: اينطور نبود.
عابديني در پاسخ گفت: اتفاقا دقيقا همينطور بود و رييس جمهور بايد رويكرد حزبي داشته باشد.
بلوكات سپس با بيان اين پرسش كه «طبق گفتههاي شما رييس جمهور بايد تداركاتچي باشد؟» گفت: به نظرم رييس جمهور بايد رويكرد مردمي داشته باشد.
عابديني در پاسخ كمي خنديد و ادامه داد: منظور شما كدام مردم است؟
زارعيان در ادامهي گفتههاي عابديني اظهارنظر كرد: مردم بايد به شناسنامهي طرف رأي دهند و چنانچه فردي جريانهاي حزبياش را لحاظ كند، مردم ايرادي به ايشان نخواهند گرفت، متأسفانه اشكال عمده در اين است كه احزاب فعال در ايران هيأتي عمل كنند نه حزبي.
ميرسرابي با مخاطب قرار دادن زارعيان در نقد آنچه گفته بود «مردم به فكر نان شبشان هستند» گفت: درست است كه مردم فكر نان شبشان هستند اما اين اولويت آنها نيست، اگر بود به شعارهاي 50 هزار توماني رأي ميدادند ولي در عمل مردم به عدالت، حفظ عزت نفس و توسعهي همهجانبهي كشور و كرامت انساني رأي دادند.
وي همچنين از نظر عابديني دربارهي نامعلوم بودن كابينهي احمدينژاد انتقاد كرد و گفت: به نظرم كابينهي ايشان كاملا معلوم است، در كابينهي ايشان، ديدگاههاي اصوگراي مردمي جاي دارند و كساني كه نظرات آنها را نميدانند از تودهي مردم عقبتر هستند. اينكه بگوييم حركت مشاركت 17 ميليوني حركتي توأم با جهالت و ناداني است توهين به مردم است، لذا خواهشمندم كه طوري صحبت نشود كه اين شائبه پيش بيايد.
ميرسرابي ادامه داد: مسألهي ديگر، مسألهي حقوق بشر و دموكراسي است كه امروزه در فلسطين ميبينيم كه حقوق مسلمانان اين كشور پايمال ميشود و كسي در اين مورد دم از حقوق بشر نميزند، شيعيان در بسياري از كشورها حق استفاده از مهر را ندارند، مقبرههاي ائمه تخريب ميشود، و اينكه بگوييم در ايران حقوق بشر و دموكراسي قابل تبيين نيست بيانصافي و نوعي توهين به مردم است چراكه مردم ايران بارها نشان دادند كه خود ميتوانند مصلحت خود را تشخيص دهند و با اينكه آقاي عابديني اشاره كردند كه اين انتخابات، درست نبوده و نتيجهي آن قابل حدس نبود، مخالف هستم.
ميرسرابي پس از اندكي درنگ، با خنده ادامه داد: اينكه شما نميتوانيد نتيجه را حدس بزنيد دليل بر نادرستي انتخابات نيست بلكه اتفاقا انتخابات بسيار باشكوه بود.
زارعيان با بيان اين كه «اين حرفها و تحليلها منظر علمي دارد»، افزود: ما نه مستقيم و نه غيرمستقيم به مردم توهين نكرديم و گفتم كه اين ما هستيم كه بايد به مردم نزديك شويم نه آنها به ما.
وي در ادامه اظهار داشت: به هر حال ما به رأي مردم و نتيجهي انتخابات احترام ميگذاريم، حتي اگر هم 3، 4 ميليون تقلب شده باشد بازهم تفاوتي ندارد.
زارعيان همچنين به نقد دربارهي شعارهاي احمدينژاد پرداخت و خاطرنشان كرد: اينكه حقوق بشر در ديگر جاها، رعايت ميشود يا خير بحث ديگري است و اگر خانمي در اروپا با حجاب نميتواند وارد دانشگاه شود، در ايران خانم بيحجابي را حتي از بدو ورود به ايران، مانع ميشوند.
بلوكات به جمعبندي كلي بحث پرداخته و گفت: آزادي بيان، سياست، انديشه، تفكر ما نسبت به مردم، نقش مردم در حاكميت و ... ، همه و همه در سايهي اسلام تحقق مييابد و بايد از هرگونه حب و بغض و كينه و از محكوم كردن يكديگر با عنوان اصلاحطلبي يا اصولگرايي دوري كنيم و فضا بايد باز باشد.
بلوكات با بيان اين كه «فضاي دانشجويي بهترين پتانسيل را دارد»، گفت: اين ميزگردها، مواضع را شفافتر ميكند. اين بسترها را بيشتر فراهم كنيد تا چالشها مطرح شده و مردم هم بفهمند كه اختلاف ما از كجاست و انشاءالله با اين گفتوگوها مشكلات حل خواهند شد.
زارعيان نيز به جمعبندي كلي از مسائل مورد بحث پرداخته و گفت: بيشترين تلاش ما نيز بر اين خواهد بود كه از پلههاي بالايي كه احيانا قرار داريم پايين بياييم و با مردم از پلهها بالا برويم و بحثهاي معيشتي را در قالب مباحث دموكراتيك مطرح كنيم، گرچه ممكن است نياز به زمان طولاني داشته باشد.
در پايان جلسه، هر دو طرف گفتوگو وجود اين نشستها را مثبت ارزيابي كردند.
زارعيان با بيان اين كه اين چنين گفتوگوهايي بسيار موفقيتآميز خواهد بود، افزود: اگر اين جلسات ادامه يابند بهتر است، چون هر دو طرف از رقبايمان غولي (به معناي منفي) ميساختيم ولي در اين فضاها، ميتوانيم اين تصورات خود را واقعي كنيم.
گزارش از خبرنگار ايسنا: «سالومه سعيد»
انتهاي پيام