آشنایی با زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی/۴

هجمه‌هایی که زبان اصلی خراسان را از بین برد

برخلاف این‌که «پارتی» در دوره‌ای زبان یکی از اقوام شمال شرقی ایران بوده، هیچ یک از لهجه‌های موجود در ایران را نمی‌توان دنبالۀ مستقیم این زبان شمرد. لهجه‌های امروزی خراسان عموماً لهجه‌های زبان فارسی‌اند و زبان اصلی این نواحی در برابر هجوم اقوام مختلف و نفوذ زبان رسمی دورۀ ساسانی از میان رفته است.

به گزارش ایسنا، از زبان‌های میانۀ ایران آن‌ها که اثری به‌جا گذاشته‌اند، بدین قرارند:

زبان پارتی: زبان قوم پارت از اقوام شمال شرقی ایران است و زبانی است که از جمله معمول اشکانیان بوده است. از این زبان دو دسته آثار موجود است: یکی آثاری که به خط پارتی که خطی مقتبس از خط آرامی است، نوشته شده؛ دیگر آثار مانوی است به‌خط مانوی که مقتبس از خط سریانی است، ضبط شده. 

قسمت عمدۀ نوع اول کتیبه‌های شاهان متقدم ساسانی است که علاوه‌بر زبان فارسی میانه به زبان پارتی هم نوشته شده (و گاه نیز به یونانی). قدیمی‌ترینِ این نوع آثار، اسنادی‌ است که در اورامان کردستان به دست آمده. (کتیبۀ «کال‌جنگال» نزدیکِ بیرجند نیز به احتمال قوی متعلق به دورۀ ساسانی است). از مهم‌ترین این آثار، روایت پارتی کتیبۀ شاپور اول بر دیوار «کعبۀ زرتشت» (نقش رستم) و کتیبۀ نرسی در «پایکولی» و کتیبۀ شاپور اول در حاجی‌آباد فارس است. 

در این کتیبه‌ها مانند کتیبه‌های پهلوی عدۀ زیادی «هزوارش» آرامی به کار رفته که عموماً با هزوارهای خط پهلوی متفاوت است. 

اسناد سفالی که در اکتشافات اخیر «نسا»، شهر قدیمی پارتی، که محتملاً مقبرۀ شاهان اشکانی در آن قرار داشته، به دست آمده به‌خط آرامی (نزدیک به‌خط نسخۀ اورامان) است. اکنون مسلم است زبان این اسناد پارتی است، نه آرامی. 

آثار مانوی پارتی از جمله آثاری است که در اکتشافات اخیر آسیای مرکزی (تورفان) به دست آمد. این آثار همه به‌خطی که معمول مانویان بوده و مقتبس از خط سریانی است نوشته شده و برخلاف خط پارتی هزوارش ندارد؛ و نیز برخلاف خط کتیبه‌های پارتی که صورت تاریخی دارد؛ یعنی تلفظ قدیمی‌تری از تلفظ زمان تحریر را می‌نمایاند، حاکی از تلفظ زمان تحریر است. 

این آثار را دو قسمت می‌توان شمرد: یکی آن‌هایی که در قرن سوم و چهارم میلادی نوشته شده و زبان پارتی اصیل است، دیگر آثاری که از قرن ششم به بعد نوشته شده و محتملاٌ پس از متروک شدن زبان پارتی برای رعایت سنت مذهبی به‌وجود آمده (هنوز اثری که قطعاً بتوان به فاصلۀ میان قرن چهارم و ششم منسوب دانست به دست نیامده). 

نسخی که از آثار مانوی به دست آمده، عموماً متأخر از تاریخ تألیف و متعلق به قرن هشتم و نهم میلادی است. در خط مانوی حرکات و حروف مصوت به صورت ناقص ادا شده است.

گذشته از این، کلمات پارتی که در زبان ارمنی باقی مانده، بخصوص از این جهت که با حرکات ضبط شده، برای تحقیق این زبان اهمیت بسیار دارد. 

انحطاط زبان پارتی را می‌توان به بعد از قرن چهارم میلادی، یعنی پس از جای‌گیر شدن سپاهیان ساسانی در مشرق ایران برای مقابله با حملات اقوام شمالی منسوب دانست. 

از لهجه‌های موجود ایران هیچ یک را نمی‌توان دنبالۀ مستقیم زبان پارتی شمرد. لهجه‌های امروزی خراسان عموماً لهجه‌های زبان فارسی‌اند و زبان اصلی این نواحی در برابر هجوم اقوام مختلف و نفوذ زبان رسمی دورۀ ساسانی از میان رفته است. ولی زبان پارتی در دورۀ حکومت اشکانیان، و نیز پس از آن، به نوبۀ خود در زبان فارسی میانه (پهلوی) تأثیر کرده و این تأثیر را در زبان فارسی امروز نیز می‌توان دید. 

فارسی میانه: از این زبان که صورت میانۀ فارسی باستان و فارسی کنونی است، و زبان رسمی ایران در دورۀ ساسانی بوده، آثار مختلف به‌جا مانده است که آن‌ها را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد: ۱- کتیبه‌های دورۀ ساسانی که به خطی مقتبس از خط آرامی، ولی جدا از خط پارتی، نوشته شده. ۲- کتاب‌های پهلوی که بیشتر آن‌ها آثار زرتشتی است. خط این آثار دنبالۀ خط کتیبه‌های پهلوی و صورت تحریری آن است. ۳- عباراتی که بر سکه و مهر و نگین و ظروف و سفال و جز آن‌ها به جا مانده است. ۴- آثار مانوی که به خط مانوی نوشته شده و همه از کشفیات اخیر آسیای مرکزی است. هم‌چنین باید کتیبه‌های منقوشی را که در کنیسۀ «دورا Dura» یافت شده، و نیز مخطوطات پهلوی را که به خط تحریری «شکسته» بر روی پاپیروس به دست افتاده در شمار آورد. 

در همۀ این آثار به‌جز آثار مانوی، هزوارش‌های آرامی به‌کار رفته است. خط کتیبه‌ها و خط کتاب‌ها و همچنین خط سکه‌ها و مهرها و نگین‌ها و ظروف خطوط تاریخی است، یعنی حاکی از تلفظ قدیمی‌تر زبان است ولی خط مانوی تلفظ معمول زمان را منعکس می‌سازد. 

آثار موجود زبان پهلوی مفصل‌ترین جزء ادبیات پیش از اسلام است، و از این میان سهم عمده خاص آثار زرتشتی است. بیشتر نزدیک به تمام کتاب‌های پهلوی آثار زرتشتی است که غالباً در حدود قرن سوم هجری تدوین شده، هر چند اصل بعضی از آن‌ها به دورۀ ساسانی می‌رسد. 

مهم‌ترین کتیبۀ زبان پهلوی کتیبۀ شاپور اول در کعبۀ زردشت (در نقش رستم) است. از کتیبه‌های دیگر، کتیبه‌های (کر تیر) موبد ساسانی را در «کعبۀ زردشت» و «نقش رستم» و «سر مشهد» و «نقش رجب» و کتیبۀ نرسی را در «پایکولی» می‌توان نام برد. 

از کتاب‌های پهلوی که خاص ادبیات زرتشتی است «دینکرد» و «بندهش» و «دادستان دینیگ» و «مادیگان هزار دادستان» و «ارداویراف نامه» و «مینوگ خرد» و «نامه‌های منوچهر» و «پندنامۀ آذر باد مارسپندان» و همچنین تفسیر پهلوی بعضی اجزاء اوستا یعنی «زند» را نام باید برد. از آثاری که جنبۀ دینی بر آن‌ها غالب نیست «یادگار زریران» و «کارنامۀ اردشیر بابکان» و «درخت آسوریگ» و «خسرو کوانان» و «ریذک» و «مادیگان شترنگ» در خور ذکر است. 

زبان فارسی کنونی دنبالۀ زبان پهلوی است. اما عدۀ زیادی لغات پارتی از زمان تسلط اشکانیان در پهلوی (فارسی میانه) راه یافت. در فارسی دری نیز بسیاری لغات پارتی دیده می‌شود. از این قبیل است کلمات «فرشته»، «جاوید»، «اندام»، «افراشتن»، «خاست» و... است. همچنین «پور» و «چهر» و «مهر» و «شاهپور» و «فرزانه» و «پهلوان» را باید طبق قواعد زبان‌شناسی از کلمات پارتی محسوب داشت. (باید توجه داشت که لهجۀ آثار تورفان با پهلوی کتابی بعضی تفاوت‌ها دارد.)

برای آن‌که میزان نزدیکی و دوری پارتی با فارسی میانه تا حدی به دست آید می‌توان به لغات ذیل که ضمناً مثالی برای تفاوت‌های صوتی دو زبان است توجه کرد: 

از جملۀ تفاوت‌های آشکار پارتی و فارسی میانه بین مضاف و مضاف‌الیه و میان صفت و موصوف عموماً (i , g) که صورت قدیم‌تر کسرۀ اضافۀ فارسی است به کار می‌رود.

منبع: «زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی» نوشتۀ احسان یارشاطر (دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال پنجم، مهر و دی ۱۳۳۶، شماره ۱ و ۲ (پیاپی ۱۷ و ۱۸))

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۴ آبان ۱۴۰۱ / ۰۵:۴۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401080302103
  • خبرنگار : 71626