به گزارش ایسنا، نام امید نوروزی یادآور افتخارآفرینی تیم ملی کشتی فرنگی ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن است؛ جاییکه او به همراه حمید سوریان و قاسم رضایی با ایستادن بر سکوی نخست المپیک، نتیجه ای تاریخی و غیر قابل انتظار را کشتی فرنگی ایران رقم زدند.
اما شاگردان طلایی محمد بنا در المپیک بعد هر گز نتوانستند در حد و اندازه های خود ظاهر شوند؛ سوریان با هزار مصیبت سهمیه المپیک گرفت و در اولین مصاف خود برابر کشتی گیر ژاپنی تن به شکست داد، نوروزی هم نمایشی ضعیف و دور از انتظار داشت، او در مبارزه نخست به سختی حریف خود از ونزوئلا را برد اما در کشتی دوم مقابل گرجستان شکست خورد و حذف شد، قاسم رضایی نیز در نهایت مانند سعید عبدولی به سختی به مدال برنز بسنده کرد تا ریو بر خلاف لندن برای کشتی فرنگی ایران کابوس وار به پایان برسد.
حال با گذشت ۶ سال از ناکامی کشتی فرنگی در المپیک ریو، امید نوروزی، تمرینات اشتباه و پرفشار ۱۱ ماهه را مهمترین عامل شکست در برزیل می داند و می گوید: "به حدی بدن هایمان خراب بود که دوست داشتیم زودتر ببازیم و به خانه برگردیم."
او ادامه می دهد: "پیش از المپیک ریو و در جریان جام جهانی شیراز به بنا هشدار دادم و گفتم برای المپیک لندن که خیرآبادی و نوربخش در کادر فنی بودند روز به روز پیشرفت میکردیم اما الان پسرفت داریم که بنا در جواب گفت اعتماد کن"
امید نوروزی طی سال ها حضور در سطح اول کشتی ایران، بر خلاف بسیاری دیگر بی توجه به برخی موارد که شاید ریشه در منافع شخصی داشته باشد، همیشه رک و بی پرده حرف زده و انتقاد کرده است که نمونه بارز دیدار جنجالی وزیر ورزش وقت از اردوی تیم ملی پیش از اعزام به المپیک ریو بوده است.
"یک روز وزیر و همراهانش به اردوی تیم ملی آمدند، یک چای خورد اما نه یک صحبتی، نه تشکری، نه شاخه گلی و چیزی. آمد برود گفتم "وایسا، شما می دانید این بچه ها ۱۰ ماه شبانه روزی بدون حق و حقوق و پاداش زحمت کشیده اند؟" در جواب گفت "خب چکار کنم؟" گفتم "آقای دکتر از شما بعید است به عنوان یک وزیر این حرف را بزنید. پاداشی هم اگر نمیخواستید بدهید حداقل یک شاخه گل که می توانستی به بچه ها بدهی." او در جواب به من گفت "تو کی هستی که این حرف را به من می زنی؟" من هم گفتم "کار به جایی رسیده امثال شما که ما را وسیله می کنید و به همه چیز می رسید، به قهرمان المپیک و جهان می گویی تو کی هستی؟" وزیر هم در جواب گفت "بیا این کلید خزانه مال تو، هر چه هست برو بردار." گفتم "این چه طرز حرف زدن است؟" محافظش رو به من کرد و گفت حرف نزن. من هم گفتم مودب باش، وقتی دو تا بزرگتر حرف می زنند تو ساکت باش. در همین حین یکی از بچه ها وزنه ۵ کیلویی را برداشت و می خواست به سمت محافظ وزیر پرتاب کند که من نگذاشتم!
اما رابطه شاگردان پرافتخار بنا با او هیچ نشانی از دوران قهرمانیشان ندارد. انتقادات صریح نوروزی، رضایی و عبدولی از نحوه رویکرد بنا در انتخاب ملی پوشان حواشی زیادی را به دنبال داشت، انتقاداتی که نوروزی آن ها را فنی و عادلانه می داند و معتقد است انتقاد از شیوه بنا را نباید بیاحترامی به او بدانیم.
امید نوروزی دارنده مدال های طلای المپیک ۲۰۱۲، طلا و نقره جهان ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴، طلای بازی های آسیایی ۲۰۱۰ و ۵ طلای آسیا با حضور در خبرگزاری ایسنا، از پشت پرده ناکامی در المپیک ریو، درگیری با رسول خادم رییس وقت فدراسیون کشتی در انتخابی تیم ملی، جدال لفظی با وزیر ورزش، رابطه با محمد بنا، استعفا از فدراسیون علیرضا دبیر و ... مثل همیشه رک و بیپرده، صحبت های جذاب و شنیدنی را مطرح کرد که در ادامه می خوانید:
* ۸ سال در کشتی آزاد فعالیت داشتم
متولد سال ۶۴، صادره از شیراز و دانشجوی مدیریت راهبردی تربیت بدنی در مقطع دکترا هستم. از سال ۷۴ کشتی آزاد را زیر نظر الیاس کانون پور شروع کردم اما بعد از ۸ سال به کشتی فرنگی رفتم و کارم را در این رشته دنبال کردم. 8 سال کشتی آزاد کار کردم اما در شیراز کسی را نداشتیم که علم تمرین کشتی آزاد را داشته باشد و بتواند به ما کمک کند. در کل هم پتانسیل کشتی فرنگی در شیراز بالاتر بود و دیدم میتوانم موفق تر باشم و شکر خدا در این رشته موفق شدم.
* در زمان سرمربیگری بنا دو سال به مسابقات جوانان اعزام نشدم
سپس بعد از یک سال در انتخابی تیم ملی در سالن ۷ تیر سوم شدم و به اردو دعوت شدم. سال بعد از آن در رده جوانان نفر اول شدم اما متاسفانه گفتند مشکل خروج از کشور داری و به همین دلیل دو سال اول من را به مسابقات جهانی و آسیایی در زمان سرمربیگری بنا در تیم ملی جوانان اعزام نکردند.
* میتوانستند مشکل خروجی ام را حل کنند اما نخواستند
هیچکس نمی تواند قبول کند که وقتی نماینده ایران می خواهد به یک رویداد اعزام شود مشکل خروجی اش حل نشدنی باشد. من هنوز هم نمی توانم قبول کنم این ها نتوانستند مشکل خروجی ام را حل کنند. یعنی فد نمی توانست برای من وثیقه بگذارد تا بروم و برگردم؟ این ها قطعا به هر دلیلی نخواستند من بروم.
*اگر بنا می خواست مشکلم حل می شد
این موضوع بیشتر از طرف سرمربی بود. چون اگر او می گفت من را می خواهد مشکل حل می شد. من در ۳ مرحله انتخابی کشتی گرفته بودم و انتخاب شدم حتی در اردو هم با فاصله حریفانم را برده بودم.
* در اولین رویداد خارجی مدال طلا گرفتم
بعد از ۲ سال سربازی رفتم و ۲۱ ماه در پادگان خدمت سربازی کردم. بعد از آن برگشتم و در انتخابی بزرگسالان در سالن ۷ تیر دوم شدم، بعد به اردوی تیم ملی رفتم و عازم تورنمنت آزوماش اوکراین شدم. در این مسابقات فنیترین کشتیگیر شدم و به مدال طلا رسیدم.
* فنی ترین کشتی مسابقات جهانی ۲۰۱۱ شدم
بعد از آن به مسابقات جهانی ۲۰۰۹ دانمارک رفتم، یک میدان بزرگ که اولین رویداد مهم برای من بود که در نهایت با حق خوری و ناداوری به رواز لاشخی گرجستانی باختم و هشتم شدم. بعد از آن، سال ۲۰۱۰ عازم بازی های آسیایی شدم و به مدال طلا رسیدم. سپس در مسابقات جهانی ۲۰۱۱ استانبول مدال طلا گرفتم و فنی ترین کشتی گیر این مسابقات شدم. سال بعد از آن هم توانستم این موفقیت ها را ادامه بدهم و در المپیک ۲۰۱۲ لندن که نتیجه تاریخی برای کشتی فرنگی ایران بدست آمد، به مدال طلا رسیدم.
* تیم ملی بعد از المپیک لندن گرفتار حاشیه شد
بعد از المپیک لندن و با رفتن بنا یکسری حاشیه ها برای تیم ملی بوجود آمد که به ضرر من تمام شد و باعث شد سال ۲۰۱۳ کشتی نگیرم. در سال ۲۰۱۴ به یک وزن بالاتر رفتم و شرایط خوبی هم داشتم اما کشاله پایم پاره شد و با شرایط خیلی بدی به مسابقات جهانی ۲۰۱۴ ازبکستان اعزام شدم، هم تغییر وزن داده بودم و هم آسیب دیدگی داشتم اما با این وجود به فینال رسیدم و مقابل استفانک صرب که هموطن لالوویچ رییس اتحادیه جهانی کشتی بود خیلی واضح حق خوری شد و شکست خوردم.
* خادم اصرار کرد به بازی های آسیایی بروم اما قبول نکردم
بعد از مسابقات جهانی، رسول خادم اصرار داشت که در بازی های آسیایی ۲۰۱۴ کشتی بگیرم اما اصلا در وضعیت خوبی نبودم و آسیب دیدگی داشتم، به همین دلیل از اردو رفتم و تلفن همراهم را خاموش کردم. در نهایت افشین بیابانگرد به جای من اعزام شد.
*فدراسیون ۷ ماه هیچ سراغی از من نگرفت
این اتفاق گذشت و حتی از فدراسیون یک تماس هم با من نگرفتند، تا اینکه بعد از ۷ ماه زنگ زدند و گفتند اگر می خواهی به مسابقات جهانی ۲۰۱۵ لاس وگاس آمریکا بروی باید در انتخابی تیم ملی در مشهد کشتی بگیری. من هم آسیب دیدگی داشتم و قبول نکردم اما با اصرار آن ها مواجه شدم و گفتند فقط وزن کشی کن. آمدم و وزن کشی کردم. یک روز قبل از آغاز مسابقات حین تمرین باز هم دچار آسیب دیدگی شدم و اینبار لثه ام ۲۷ بخیه خورد. با این حال که از قبل آسیب دیدگی داشتم و باز هم از ناحیه لثه دچار آسیب دیدگی جدید شده بودم، فردایش من را اجبار کردند با همین حال حداقل یک کشتی بگیرم. در کشتی مقابل زیدوند کشتی را من بردم اما دست های پشت پرده و برای گرفتن انتقام اتفاقات گذشته نتیجه را ۲ بر یک به نفع او دادند.
* تصویر درگیری من را پخش کردند
بعد از این اتفاق خیلی ناراحت شدم و واقعا تحت فشار زیادی بودم، کار زشتی که کردند این بود که با هماهنگی تصویر من را گرفتند و همان روز بیست و سی تصویر درگیری من را پخش کرد که نشان می داد هماهنگ شده بود.
* میخواستم به خادم بگویم چه مشکلی با من دارد
من می خواستم سمت رسول خادم بروم و ببینم مشکلش با من چیست که دنبال تسویه حساب است. این کارهایی که می کردند خیلی زشت بود. خراب کردن یک قهرمان المپیک یعنی خراب کردن کشتی. به همین دلیل هیچوقت آن ها را نمی بخشم و حلال نمی کنم و همچنین کسانی که این سناریوی کثیف را چیدند. این درگیری ها به هر حال بارها در کشتی و ورزش رخ داده است. سایتیاف هم تشک کشتی را رینگ بوکس کرد، خیلی از قهرمانان همینطور، وقتی ضربان بالای ۲۲۰ می رود این رفتارها رخ می دهد، بالاخره انسان هم ظرفیتی دارد.
* از بی توجهی رییس فدراسیون عصبانی بودم
وقتی قهرمان جهان و المپیک باشی، آسیب دیدگی شدید داشته باشی و ۷ ماه هم خانه نشین شوی اما کسی سراغت را نگیرد معلوم است که ناراحت و عصبانی می شوی. رییس فدراسیون وظیفه اش بود که احوال قهرمانش را بپرسد. من برای کشتی آسیب دیده بودم. باید یک مسئول می گذاشتند تا روند درمان من را پیگیری کند اما دریغ از یک تماس و احوالپرسی. این پیش زمینه عصبانیت من بود. بعد با هماهنگی حسن بابک و رییس فدراسیون وزن کم کردم و وزن کشی کردم تا در انتخابی کشتی بگیرم، باز هم در کشتی فن زدم اما پوئن من را ندادند. در چنین شرایطی توقع داشتید چه برخوردی می کردم؟
*نمیخواستند کشتی فرنگی بزرگتر شود
به نظر این اتفاقات تسویه حساب فدراسیون بود و همه هم این را فهمیدند که نمی خواستند کشتی فرنگی بیشتر از این بزرگتر شود، البته اشتباه فکر می کردند. همان سال(۲۰۱۴) کشتی فرنگی با سرمربیگری پازاج قهرمان جهان شد و راه خود را پیدا کرده بود.
* از درگیری در مشهد ناراحت بودم
البته از این اتفاق و درگیری های بوجود آمده ناراحت شدم، بالاخره مردم از قهرمانانشان توقع دارند که این توقع بجا هم هست اما با خیلی ها وقتی صحبت کردم مردم حق را به من دادند اما در کل نباید این اتفاق رخ می داد. رییس فدراسیون، سرمربی و مدیر تیم ملی باید این بستر را فراهم می کردند تا این اتفاق رخ ندهد، این ها بهشان به این خاطر بر خورده بود و ناراحت بودند که بازی های آسیایی 2014 نرفتم و تلفن همراهم را خاموش کرده بودم و بخاطر همان موضوع تسویه حساب کردند.
* المپیک توکیو و جهانی نروژ سطح پایینی داشت
رقابت های المپیک و جهانی سال پیش سطح پایینی داشت، مخصوصا در المپیک توکیو، کشتی ها خیلی سطح کیفی پایینی داشت، نیمی از قهرمانان جهان در این رویداد غایب بودند و آن هایی هم که آمده بودند آمادگی صد در صدی نداشتند. بخاطر اینکه تمام کشورها دو سال درگیر کرونا بودند، خارجی ها بر خلاف ما برای حفظ سلامتشان خیلی درگیر تمرین نبودند و به همین دلیل با شرایط نسبی در المپیک حاضر شدند.
* المپیک لندن از نظر سطح کیفی بی نظیر بود
المپیک لندن یکی از بهترین های تاریخ به لحاظ سطح فنی بود. کشتی اول من که سبکترین مبارزه ام بود، مقابل حریف چینی بود که ۳ طلای آسیا داشت یا کشتی گیران ژاپن و بلغار و کبیسپایف قزاق که قهرمان جهان بود. در فینال هم با قهرمان جهان مبارزه کردم.
* قاسم رضایی نزدیک بود در کشتی اول حذف شود
کشتی قاسم رضایی انقدر حساس بود که در همان کشتی اول نزدیک بود مقابل ترکیه حذف شود. پوئن خیلی کم رد و بدل می شد. در جهانی استانبول هم سطح مسابقات واقعا خیلی بالاتر از الان بود. کیم کره ای قهرمان المپیک آتن بود، با کبیسپایف قهرمان جهان با ژاپن و روس که قهرمان جهان بودند مبارزه کردم و قهرمان شدم. مسابقات خیلی سخت تر از حال حاضر بود.
* هیچکس در کشتی به من کمک نکرد
در کشتی هیچکس به من کمک نکرد و هیچکس نمی تواند مدعی کمک به من شود. من خودم را ثابت کردم و با زحمت و تلاش قهرمان جهان و المپیک شدم.
* اگر کشتی گیری در حد من داشتند قطعا من را اعزام نمی کردند
من هر بار با ۱۳ کیلو وزن کم کردن قهرمان جهان و المپیک شدم، آن هم در سبک وزن که درصد چربی بدن خیلی پایین است. این یعنی من ثابت کردم که خوب هستم و البته بهتر از من هم نداشتند، اگر کسی را داشتند که حتی نزدیک من بود، او را انتخاب می کردند. من برای این موفقیت ها مدیون محبت خدا و بعد هم دعای مردم هستم که توانستم تنها فرنگی کاری باشم که قهرمان جهان و المپیک و بازی های آسیایی شده است. من ۵ سال در جام جهانی حاضر شدم و هر سال ۴ یا ۵ کشتی سنگین می گرفتم، به جز یک مرتبه که در تهران بود، همه را بردم و طلا گرفتم. این سکو رفتن ها دیگر برای کشتی فرنگی ایران خاطره شده است، نسل خیلی خوبی آمد و مدیریت هم شد تا کشتی فرنگی زنده شود و قطب کشتی فرنگی جهان بشویم.
* برای المپیک لندن در ۲۰ روز ۱۳ کیلو وزن کم کردم
وقتی در جهانی استانبول قهرمان شدم گفتم اگر آسیب نبینم و مشکلی پیش نیاید صد درصد در المپیک لندن طلا می گیرم و خدارا شکر به هدفم رسیدم. برای لندن در ۲۰ روز ۱۳ کیلو وزن کم کردم، خیلی عذاب کشیدم. با درصد چربی ۴ باید از عضله هایم می سوزاندم تا وزن کم کنم. خدا را شکر روز مسابقه بدنم برگشت و خیلی آماده بودم. اگر قانون الان وزن کشی(صبح روز مسابقه) بود به وزن بالاتر می رفتم تا مجبور نباشم انقدر وزن کم کنم.
* کادر فنی و فدراسیون همراهم نبودند
لورینچ مجار در اوج خود در جهانی ۵ بر ۲ به من باخت آمد، بعد به وزن بالاتر رفت و چند ماه پیش در وزن ۷۷ کیلوگرم المپیک توکیو مدال طلا گرفت یا استابلر که برنز المپیک گرفت. یکی مثل امید نوروزی هم قطعا می توانست ۱۰ مدال جهانی و المپیک داشته باشد و به این زودی از کشتی نرود اما کادر فنی و فدراسیون همراه من نبودند و حاشیه هایی هم برای من درست شد که باعث شد نتوانم بیشتر در دنیای قهرمانی بمانم و مدال کسب کنم.
*قبل از المپیک ریو به بنا هشدار دادم اما گفت "اعتماد کن"
قبل از المپیک ۲۰۱۶ ریو و در جام جهانی شیراز درباره وضعیت تیم ملی با بنا صحبت کردم و به او گفتم سال های قبل که نوربخش و خیرآبادی طراح تمرینات تیم ملی بودند هر روز یک پله بالاتر می رفتیم و آماده تر می شدیم اما امسال روز به روز از لحاظ بدنی بدتر می شویم. به بنا گفتم احساس می کنم تمریناتمان یک جایش ایراد دارد که او گفت "مثل سال های گذشته اعتماد کن." ما هم سرباز تیم ملی بودیم و باید اعتماد می کردیم تا حاشیه درست نشود.
* تمرینات غلط عامل ناکامی در المپیک ریو بود
روزی که عازم ریو شدیم این احساس را داشتم که بدنم خوب و آماده نیست، همانطور هم شد، کشتی اول را با بدبختی بردم، کشتی دوم بدنم مقابل حریف گرج قفل شد و خالی کرد. اصلا توان مبارزه نداشتم و نتوانستم کشتی بگیرم. همه این ها به تمرینات اشتباه برمی گشت. بدن همه بچه ها داغون شده بود و نتیجه اش را هم دیدیم.
* اعزام سوریان به ۳ مرحله کسب سهمیه المپیک اشتباه بود
سوریان مدام به گزینشی المپیک اعزام می شد، بعد تمرین و تکرار در یک فضای بسته و خسته کننده. مثلا باید گزینشی اول که سوریان رفته بود در گزینشی دوم استراحت می کرد و مجددا به گزینشی سوم می رفت. او در این مسیر داغون شد، ۳ مرحله وزن کم کرد تا آخر سهمیه المپیک گرفت.
* کادر فنی می ترسید در سبک وزن سهمیه نگیریم
اینکه فقط به سوریان برای کسب سهمیه اعتماد داشتند به ترس کادر فنی برمی گشت که نکند نفر دیگری را بفرستیم و سهمیه نگیریم. نفر دوم سوریان در آن سال سامان عبدولی بود. البته شاید هم نگرانی کادر فنی به حق بود. خب اگر در وزنی که سال ها طلای جهان و المپیک می گرفتیم نمی توانستیم به سهمیه برسیم قطعا یک شکست تلخ بود و بر کل تیم اثر بد می گذاشت. آن استرس و ترس باعث شده بود سوریان را به هر ۳ مرحله کسب سهمیه اعزام کنند. من خودم اگر سرمربی بودم او را به گزینشی دوم می بردم چرا که در مرحله اول که همه خوب های جهان حضور داشتند، کار برای گرفتن سهمیه خیلی سخت بود.
*فکر می کردم پای چوبه دار می روم!
خود من در قزاقستان که سهمیه گرفتم خیلی سختی کشیدم، شب تا صبح قبل از مسابقه در اتاق راه می رفتم و صبح مثل آن هایی که می خواهند پای چوبه دار بروند و اعدام شوند استرس داشتم تا حدی که چند جای صورتم از فشار و استرس تاس شده بود. خدا را شکر بر این شرایط غلبه کردم و سهمیه المپیک را گرفتم.
* در این جامعه حرف حق بزنی دشمنت می شوند
از چیزی پشیمان نیستم، همیشه هر حرفی زدم حقیقت بوده است. متاسفانه در جامعه ما اینطور جا افتاده وقتی واقعیت ها را می گویی دشمن پیدا می کنی چرا که منافع خیلی ها با گفتن حقایق به خطر می افتد. همیشه با صداقت با مردم و جامعه کشتی حرف زدم و سعی کردم همیشه آنچه درست است را بگویم. فقط یک پشیمانی یا بدشانسی داشتم که میتوانستم تا ۱۰ مدال جهان و المپیک بگیرم اما بخاطر یکسری افراد که من را نمی خواستند مدال هایم سوخت شد.
* بعد از لندن احساس می کردم همدلی سابق در تیم نیست
طبیعی است وقتی یک کادر چند سال شبانه روز زحمت می کشد شاید برای ۴ سال بعد این انگیزه را نداشته باشد که به همان شکل کار کند، این به مدیریت فدراسیون برمی گشت که اقدام درست را در چنین شرایطی انجام دهد اما من احساس می کردم دیگر آن هماهنگی و همدلی سابق در تیم وجود نداشت.
* افتخارات کشتی فرنگی برای همه است نه یک نفر
از همان ابتدای کار همه در رشد و افتخارآفرینی کشتی فرنگی شریک و سهیم بودند و کسی نمی تواند بگوید فقط من بودم که این افتخارات بدست آمد. همه مربیان، قهرمانان، مربیان سازنده و فدراسیون، همه زحمت کشیدند. این نیست که همه این افتخارات متعلق به یک نفر باشد.
* نمیتوانیم بگوییم بنا سهمی در افتخارات کشتی فرنگی نداشت
نمی توانیم بگوییم محمد بنا سهمی در افتخارات کشتی فرنگی نداشته است. قطعا او خیلی تلاش کرد و زحمت کشید و خیلی وقت گذاشت اما کار به تنهایی نبود. فرض کنید من، سوریان، قاسم یا بنا نبودیم این کار نمی شد. همه این مهره ها سر جای خودشان بودند و اقبال و حمایت خوبی هم از سمت مردم صورت گرفت، آقای یزدانی خرم خدابیامرز هم خیلی حمایت کرد و ثمره انضباط اردویی و زحمات شبانه روزی مربیان و قهرمانان و مربیان سازنده به نتایج درخشان المپیک لندن ختم شد.
* کشتی فرنگی همطراز کشتی آزاد شده است
از قدیم چیزی به اسم کشتی فرنگی مد نبود و حرف همه کشتی آزاد بود که تا ۹۰ درصد توجهات را داشت. ما از شروع افتخارات کشتی فرنگی در سال ۲۰۰۵ یا ۲۰۰۶ و نقطه اوج آن در المپیک لندن همه با کمک هم به این نتیجه رسیدیم که کشتی فرنگی شایسته توجه بیشتر است، از سوی دیگر حمایت و هزینه هم شد که شکر خدا نتیجه اش را هم دیدیم. دیگر کشتی فرنگی هم طراز کشتی آزاد شده و سهم زیادی در افتخارآفرینی های کشتی دارد.
*با پیروزی یزدانی مقابل تیلور انگار خودم قهرمان جهان شده ام
همیشه این را گفته ام که نباید فرنگی و آزاد بگوییم چرا که مردم در نهایت می گویند کشتی چکار کرد؟ آزادکاران هم همه رفیق و دوست ما هستند و با پیروزی آن ها خوشحال می شویم. من خودم در جهانی ۲۰۱۴ برای مسعود اسماعیل پور کنار تشک انقدر فریاد زدم که دیگر صدایم در نمی آمد یا برد شیرین حسن یزدانی مقابل دیوید تیلور به اندازه مدال طلای جهانی خودم من را خوشحال کرد.
*خوشحالم بعد از من موفقیت های کشتی شیراز ادامه پیدا کرد
کاری به شخص خاصی در کشتی شیراز ندارم، فقط خوشحالم بعد از پایان کشتی من، مردم و کارشناسان میدانند با تلاش و دلسوزی امید نوروزی و هیات کشتی فارس، کشتیگیران این استان در ۴ سال گذشته آمدند و توانستند قهرمان المپیک و جهانی در ردههای مختلف تیم های ملی شوند. خوشحالم که بعد از من این موفقیت ها ادامه دار بود و پایان نگرفت. شاید برای خیلی ها مهم نباشد که برای پیشرفت شهرشان کمک کنند اما من هم مالی و هم معنوی همه جوره در خدمت کشتی فارس بودم. کل استان یک سالن و یک شیفت بود اما الان خودم ۱۴ یا ۱۵ شیفت تمرینی هماهنگ کردم و همه فعال شده اند. خدا را شکر شرایط کشتی شیراز ایده آل است و قطعا این افتخارآفرینی ها ادامه خواهد داشت.
*پول آب و برق و نظافت سالن دولتی را خودم می دهم
با هزینه شخصی آکادمی کشتی زدم و ۴ یا ۵ مربی با حدود ۳۰۰ کشتی گیر در حال کار هستند. البته در ابتدا با خواهش و تمنا از وزیر سابق ورزش و اداره کل ورزش و جوانان وقت، سالن کشتی راه اندازی شد و قرار هم بود حمایت مادی و معنوی کنند اما فقط یک سالن دولتی در اختیار من گذاشتند و هیچ حمایت دیگری هم نکردند، حتی پول آب و برق سالن و تجهیزات و تعمیر سالن تا نظافت آن را هم خودم دادم با اینکه سالن دولتی است و وظیفه من این کارها نیست.
*مجوز وارد کردن خودرو را ۱۰۰ میلیون فروختم
به شخصه در این ۱۰ یا ۱۲ سال که در تیم های ملی بودم و خدا را شکر افتخار کسب کردیم نه زمین گرفتم نه خانه و نه صادرات و واردات راه انداختم. کل پاداش هایی که من از دولت در این سال ها گرفتم مجوز واردات خوردو بود که آن را هم چون پول نداشتم ماشین وارد کنم، صد میلیون تومان فروختم. اما خیلی ها داشتند و ماشین وارد کردند. شاید خیلی ها فکر میکنند من امید نوروزی با قهرمانی جهان و المپیک صد میلیارد از کشتی پول درآوردم اما همه پول هایی که من گرفتم به ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون تومان می رسد که همان زمان هم یک آپارتمان هم با آن نمی دادند.
*هیچ وقت اهل زد و بند نبودم
هیچوقت اهل زد و بند و پارتی بازی نبودم، همیشه با صداقت حرف زدم که البته به مذاق خیلی ها خوش نمی آمد و با من حال نمی کردند که بیشتر پاداش ندادند.
*برای سوریان کاری نکردند
یک قهرمان مثل سوریان لیاقت این را دارد که بزرگترین کمپانی ها یا مجموعه های ورزشی را داشته باشد و بهترین ماشین ها را سوار شود. در جمهوری آذربایجان کل کشور از یک قهرمان جهان و المپیک حمایت مالی می کند اما برای یکی مثل سوریان با این حجم از افتخارات مگر چکار کردند؟ مجوز واردات یک ماشین را به او دادند که کلی هم حاشیه برایش درست کردند و در آخر هم پلاک نشد و فکر کنم برگشت خورد.
* ماهیانه ۲ میلیون تومان حقوق از صندوق حمایت میگیرم
صندوق حمایت از قهرمانان به من ماهی ۲ میلیون تومان می دهد که به والله آن را خودم نمی گیرم و کارت بانکی ام را به یک خانواده که مرد خانواده خانه نشین شده و سخت نیازمند کمک هستند داده ام تا ماهانه این مبلغ را دریافت کنند اما این مبلغ را هم ۵ یا ۶ ماه یکبار واریز می کنند و من خجالت زده آن ها میشوم.
*برای وزرای سابق نفت و ورزش متاسفم که هیچ کاری برای قهرمانان نکردند
دوستان در هیات دولت مصوب می کنند که قهرمانان استخدام شوند اما در عمل هیچ کاری انجام نمی شود. برای یکی مثل زنگنه وزیر نفت سابق واقعا متاسفم که خیلی ها از جمله من را پس زد و استخدام نکرد. وزارت ورزش هم همینطور. خب دلمان به چه چیزی خوش باشد؟ کاری که نکردند هیچ، بارها هم بی احترامی کردند، خب ما هم دیگر کاری با هیچ کدامشان نداریم. تازه از سال ۲۰۱۶ وارد بازار کار شده ام و به جای اینکه بعد از دوران قهرمانی مثل دیگر کشورها استراحت کنم باید دغدغه آینده ام را داشته باشم. این برای همه مسئولان مایه تاسف است که بعد از سال ها قهرمانی، یک ورزشکار تازه باید به فکر آینده خودش باشد.
*مسئولان با بدقولی هایشان ما را مقابل مردم قرار می دهند
من نمی دانم چه سیاستی پشت این داستان است. ما هم دنبال افتخار برای کشور بودیم اما وقتی در حرف از پاداش و استخدام می گویید و عمل نمی کنید، با این کار ما را مقابل مردم قرار می دهید. مردم نمی دانند یک قهرمان چیزی از این مسئولان نگرفته است.
*مهاجرت ورزشکاران بخاطر بی توجهی مسئولان است
مهاجرت ورزشکاران واقعا از سر ناچاری و بی توجهی است. مثلا سامان طهماسبی رفت آذربایجان و کشتی گرفت. الان شکرخدا زندگی خوبی دارد یا جمشید خیرآبادی قدرش را ندانستند و او هم رفت و پول خوبی گرفت. کشور ما که فقیر نیست و در همه منابع حرف اول جهان را می زنیم خب مبلغی هم برای جوانان خرج کنید. مگر این کشور را چه کسانی قرار است نگه دارند؟ همین جوانانی که افتخارآفرینی کردند یا مرزهای مملکت را نگه داشتند. باید برای هنر، ورزش و در کل نخبه ها هزینه شود، دلخوشی مردم همین موفقیت هاست. کسانی در مملکت ما با زد و بند و لابی پول هایی جابجا می کنند که خیلی از ما بزرگتر ها به عمرشان هم این پول ها را ندیده اند. واقعا دیگر حرف راست هم نمی شود زد چرا که دشمنت می شوند، البته برای من مهم نیست چون من نه زد و بندی با کسی دارم و به جز امام حسین زیر پرچم کسی نیستم. من همیشه برای مردم صادقانه حرف هایم را زده ام.
*به توانایی خیرآبادی و نوربخش اعتقاد قلبی دارم
همه مربیانی که بالاخره در تیم ملی بودند توانمندی هایی داشتند و این نبود که چیزی برای عرضه نداشته باشند، همه آن ها در حدی خوب بودند اما من خودم اعتقاد قلبی به جمشید خیرآبادی داشتم. ناصر نوربخش را هم قبول دارم. مهدی محمدی، حسن رنگرز، حسن حسین زاده و میکاییلی را هم به لحاظ فنی قبول دارم.
*مدیریت بنا خوب است
بنا هم واقعا خارج از بحث فنی، مدیریتش در تیم ملی خوب بود. خداوکیلی مدیریت خوبی داشت و تیم را خوب جمع و هدایت می کرد. کار او مهم بود چرا که مدیریت بچه ها در آن سطح واقعا کار سختی بود و نمی شود زحمت های او را نادیده گرفت. او برای کشتی خیلی زحمت کشید اما موفقیت های کشتی فرنگی متعلق به همه است.
*ولاسوف و سوریان کشتیگیران مورد علاقه من هستند
کشتی گیر مورد علاقه من در جهان به لحاظ فنی رومن ولاسوف روس است. او را خیلی قبول دارم، باهوش و شش دانگ کشتی می گیرد و واقعا کشتی گیر فنی و خوبی است. برای المپیک بعد هم مطمئنم که مدال طلا می گیرد. در میان کشتی گیران داخلی هم سوریان و رنگرز را قبول داشتم. در سنگین وزن یک کشتی گیر نمی تواند صد در صد فنی باشد چرا که بیشتر با استفاده از زور پیروز می شوند، به همین خاطر باید برای انتخاب فنی ترین کشتیگیران به سراغ سبک وزن ها برویم. سوریان کشتی گیر ریز نقش و خوبی بود و خیلی ها سر در نمی آوردند که چه فنونی می زند. او خیلی باهوش کشتی می گرفت.
*انتخابی نباشد انگیزهها از بین میرود
خیلیها میگویند برخی ها زمانی که کشتی میگرفتند اعتقادی به انتخابی نداشتند اما وقتی مسئول یا مربی شدند گفتند انتخابی مهم است. شاید این شرایط در آن زمان اینطور ایجاب می کرد و سیستم پدرسالاری و بر اساس تشخیص سرمربی بود. اینطور نمی شود قضاوت کرد. من خودم شاید برای المپیک برزیل فقط بدون انتخابی رفتم چون بنا می گفت نظر من این است هیچکس بهتر از نوروزی نمی تواند کشتی بگیرد، وگرنه ۸۰ درصد انتخابی ها را شرکت کردم و به دوبنده تیم ملی رسیدم. الان که می خواهیم کار مدیریتی یا فنی کنیم میگوییم انتخابی خوب است چرا که اگر حذف شود کشتی ما پژمرده و بیروح می شود و انگیزه ها از بین می رود. حالا ممکن است یک نفر در ایران همه رقبای خود را شکست دهد اما در میدان خارجی ببازد، خب اینجا سرمربی حق دارد بگوید نفر دوم برود بهتر است که البته این موارد استثناست و نباید ملاک اصلی کار یک مربی باشد.
*مسیرمان برای المپیک ۲۰۱۶ غلط بود
برای المپیک ریو یکی کسی مثل من ۱۱ ماه در یک سوله و یک محیط تکراری و خسته کننده زندگی کرد. صبح و شب تمرین داشتم. چقدر باید یک آدم از همه چیز خود بگذرد و زجر بکشد؟ طبیعی است ۱۱ ماه راه را آمدیم اما مسیرمان اشتباه بود.
* در اردو حتی چای نپتون هم نداشتیم!
آن موقع شرایط تغذیه ما واقعا مزخرف بود. باورتان می شود ما عدس پلو می خوردیم؟ به ما حتی میوه خوب هم نمی دادند. مثلا در چای خانه زمان یزدانی خرم برای المپیک لندن ۱۰ مدل تغذیه بود و همه جوره امکانات پذیرایی مهیا بود اما برای المپیک ریو کار به جایی رسیده بود یک نپتون هم نبود که یک چایی بخوریم. بعد در برزیل هم اتاق های دو متر در دو متر را به دو نفر داده بودند که واقعا سخت می گذشت. در مجموع شرایط بد و تمرینات بد همه چیز دست به دست هم داد تا کشتی فرنگی نتایج بدی کسب کند. آقای بنا هم بخاطر تعصبی که داشت آن گریه ها را پس از ناکامی تیم از او دیدیم.
*بعد از شکست در المپیک از بنا انتقاد کردم
بعد از شکست در المپیک و در خود ریو از بنا انتقاد کردم و به او گفتم من در شیراز به شما گفتم که تمرینات اشتباه است اما شما گفتید اعتماد داشته باش. این هم نتیجه اعتماد. بنا هم چیز خاصی در جواب نگفت.
* همه بچهها فقط میخواستند ببازند تا سریع به خانه برگردند!
بدن همه دم کرده بود و خالی بود. همه فقط می خواستند کشتی ها زود تمام شود و به خانه برگردند تا از این فشار خلاص شوند. انقدر بد بودیم دوست داشتیم زود ببازیم و سریع به خانه برگردیم. دیگر برد و باخت برایمان مهم نبود انقدر به ما فشار آورده بودند که فقط می خواستیم زودتر از آن شرایط خلاص شویم.
*باز هم به عقب برگردم کشتیگیر می شوم
از اینکه کشتی گیر شدم هیچوقت پشیمان نیستم چرا که هر چه دارم از کشتی دارم. الان هم دینم به کشتی را دارم ادا میکنم. اگر به عقب برگردم باز هم کشتیگیر میشوم. کشتی برای مردم قابل احترام است و خیلی از مردم ما کشتی را دوست دارند.
* رفقای صمیمی در کشتی؟
کلا با ۳ یا ۴ نفر خیلی صمیمی بودم و هستم. یکی حمید سوریان، یکی علی محمدی که مثل داداش بودیم. یکی قاسم رضایی که از معرفت و رفاقت کم نمی گذاشت. آقای طالب نعمت پور هم خوب بود و رفیق هستیم.
*بیشتر از همه به نعمت پور و عبدولی در کشتی ظلم شد
نعمت پور، عبدولی و محمدی که باید در المپیک سوم میشد به حقشان در کشتی نرسیدند. پرویز زیدوند و مسعود هاشم زاده و سجاد برزی هم باید سوم المپیک می شدند. بیشتر از همه به نعمت پور و عبدولی در کشتی ظلم شد. عبدولی هم می توانست در المپیک لندن طلا بگیرد.
* انتقاد ما از انتخابی حرف درستی بود
من، قاسم رضایی و عبدولی نظر شخصی مان را درباره لزوم انتخاب ملی پوشان بر اساس برگزاری رقابت انتخابی عادلانه دادیم. نظر شخصی دادن هم نه جرم است و نه بی ادبی. ما گفتیم انتخابی بگذارید تا جوانان و جامعه کشتی راضی باشند. به نظرم انتقاد بجایی بود و بی احترامی نبود. قاسم رضایی هم چیز بدی نگفت و گفت یک جوابی به ما بدهید. من و سوریان داداشیم و احترامش بر ما واجب است و بزرگ کشتی ماست. به او گفتم حمید جان با بنا صحبت کن ببین تکلیف انتخابی چه میشود. ما در شیراز ۱۰ تا جوان داریم که میخواهند بیایند و برای دوبنده تیم ملی عرض اندام کنند، این ها حق دارند که این فرصت را داشته باشند. در رده امیدها هم انتخابی برگزار نشد و بی توجهی به انتخابی به نفع کشتی نخواهد بود.
*عیار کشتی ما در جهانی قبل از المپیک پاریس مشخص می شود
عیار کشتی فرنگی ما در مسابقات جهانی 2023 قبل از المپیک پاریس مشخص می شود. آنجا نشان می دهیم چه کارهایی کرده ایم. عملکرد کشتی فرنگی در تیم دوم نشان داده می شود. ببینید تیم دوم ما رفت آسیایی اما چندم شدیم؟ تیم سوم و چهارم ما قبل از المپیک لندن می رفت آسیایی و قهرمان می شد اما الان تیم دوم ما با آجان کشی دوم آسیا می شود، این برای کشتی ما خوب نیست. وضعیت خوب یعنی اینکه تیم سوم ما برود آسیایی و قهرمان شود. عملکرد ما زمانی خوب است که پشتوانه سازی کنیم. ما بزرگترین لطمه را سال های بعد میخوریم چون پشتوانه نداریم، چهرههای خوبی داریم اما کافی نیستند. ما باید ۳ یا ۴ تیم خوب داشته باشیم که بیایند و تیم ملی را پر کنند. کشتی ما سرشار از استعداد و پتانسیل است اما باید دیده شوند.
*در بحث ساختن مربی هم کار نشده است
چه در ساختن کشتیگیر یا مربی اگر کار شده بود الان چهره هایی داشتیم که بتوانیم به آن ها اعتماد کنیم. ما مربیان خوبی داریم اما نمی شود صد در صد به آن ها اعتماد کرد چون کنترل بزرگسالان و بردن تیم به مسابقات جهانی و المپیک کار سختی است. باید پشتوانه سازی می شد. همانطور که در کشتی نیاز به پشتوانه داریم درباره مربیان هم این کار باید انجام شود. باید چند مربی خوب را بیاوریم به مسابقات خارجی بفرستیم تا آزموده شوند.
*کارهای زیرساختی دبیر تا صد سال دیگر هم تکرار نمیشود
بهترین رییس فدراسیون کشتی مرحوم یزدانی خرم بود. الان شاید از سوریان، بنا و دبیر انتقاد فنی داشته باشم اما از حق نمی شود گذشت، کاری که دبیر برای زیرساخت های کشتی کرده تا صد سال دیگر هم کسی نمی تواند این کارها را بکند. هیچوقت شان و جایگاه کشتی انقدر بالا نبود. بودجه خوب جذب می کند و زیر ساخت های خوبی مهیا کرده است، دمش گرم و از او ممنونیم. انتقاد فنی داریم اما او جزو موفق ترین و توانمندترین روسای فدراسیون هاست. حد او وزیر شدن است چون واقعا صبح تا شب پای کار است و توانمند و باسواد است. از همه دوستان و مسئولان فدراسیون کشتی که برای رشد و افتخارآفرینی این رشته تلاش می کننند، تشکر می کنم. علیرضا دبیر با امکانات و زیرساخت هایی که برای کشتی فراهم کرده واقعا دست به کار بزرگی زده و شان و جایگاه کشتی را بالا برده است.
*انتظار داشتم نظراتم در فدراسیون پیگیری شود
با دعوت دبیر و سوریان پیشنهادهای مختلفی همچون سرمربیگری جوانان و امیدها و حتی نایب رییسی دوم فدراسیون کشتی به من داده شد اما من دنبال پست و مقام نیستم تا اینکه بالاخره پیشنهاد دادند که مشاور عالی رییس فدراسیون باشم و من هم قبول کردم. یکسری اختلاف سلیقه وجود داشت اما مشکل شخصی نداشتم و ندارم. در برخی موارد انتقادهایی داشتم که حداقل توقع داشتم این انتقادها تا ۵۰ درصد مورد توجه قرار بگیرد. استعفا دادم اما دبیر قبول نکرد و همین الان هم نظرش این است کنار کشتی باشم. دوستی من با دبیر و سوریان بخاطر پست و مقام نیست، همه ما دلسوز کشتی هستیم. به او هم گفتم بیرون می ایستم و هر کمکی بتوانم انجام می دهم. تا الان هم دو مرتبه هر بار یک هفته رفتم سیستان و بلوچستان و با بچه های کشتی گیر کار کردم. به اردوی تیم های ملی نوجوانان و جوانان رفتم و هر کاری بتوانم برای کمک به کشتی می کنم. کشتی سیستان و بلوچستان واقعا در مسیر خوبی قرار گرفته و رییس هیات کشتی این استان برای کشتی زحمت می کشد و از جیب خود برای ساخت سالن و تجهیزات هزینه کرده است که باید به او خسته نباشید بگویم.
*بنا بخاطر کشتی از خانواده اش گذشته است
نمی شود حقوق دیگران را نادیده بگیریم. بنا در این سن زحمت زیادی برای تیم ملی می کشد و برای این کار از زن و بچه اش گذشته است. نمی شود ناحق حرف زد. ما فقط می توانیم آرزوی موفقیت برای تیم ملی داشته باشیم تا انشاءالله در رقابت های قهرمانی جهان و بازی های آسیایی موفق باشد.
*تحت هر شرایطی پست و سمت قبول نمی کنم
آدمی هستم که یا پای کار نمی آیم اما اگر بیایم صفر تا صد کار را در دست می گیرم و پاسخگو هم خواهم بود. اگر روزی بخواهم بیایم کار کنم مستقل کار می کنم. شاید خیلی ها بدانند اخلاق و توانمندی من چیست. من مستقل کار می کنم و آدمی هم نیستم که قانون را رعایت نکنم، بر اساس شرایط قانونی، اخلاقی و فنی کار میکنم و قانونمداری سرلوحه کارم خواهد بود. نه زد و بند می کنم و نه رفیق بازی.
*ماجرای جدال لفظی با وزیر ورزش پیش از اعزام به المپیک
پیش از اعزام به المپیک ۲۰۱۶ ریو ما ۱۰ ماه شبانه روز در اردوهای مداوم تیم ملی بودیم و در فشار روانی و بدنی و آسیب دیدگی قرار داشتیم. ما حریف تمرینی داشتیم که به والله پول رفت و آمد به اردو را نداشت و خودمان به آن ها کمک می کردیم. در چنین شرایطی وزیر ورزش (محمود گودرزی) به اردوی تیم ملی آمد، یک چای خورد اما نه یک صحبتی، نه تشکری، نه شاخه گلی و چیزی. آمد برود گفتم "وایسا، شما می دانید این بچه ها ۱۰ ماه شبانه روزی بدون حق و حقوق و پاداش زحمت کشیده اند؟" در جواب گفت "خب چکار کنم؟" گفتم "آقای دکتر از شما بعید است به عنوان یک وزیر این حرف را بزنید. پاداشی هم اگر نمیخواستید بدهید حداقل یک شاخه گل که می توانستی به بچه ها بدهی." او در جواب به من گفت "تو کی هستی که این حرف را به من می زنی؟" من هم گفتم "کار به جایی رسیده امثال شما که ما را وسیله می کنید و به همه چیز می رسید، به قهرمان المپیک و جهان می گویی تو کی هستی؟" وزیر هم در جواب گفت "بیا این کلید خزانه مال تو، هر چه هست برو بردار." گفتم "این چه طرز حرف زدن است؟" محافظش رو به من کرد و گفت حرف نزن. من هم گفتم مودب باش، وقتی دو تا بزرگتر حرف می زنند تو ساکت باش. در همین حین یکی از بچه ها وزنه ۵ کیلویی را برداشت و می خواست به سمت محافظ وزیر پرتاب کند که من نگذاشتم! دم رسول خادم(رییس وقت فدراسیون کشتی) گرم که از من حمایت کرد. بعد از این ماجرا وزیر به او گفته بود من را از اردو بیرون کند اما خادم قبول نکرده بود و گفته بود این کار را نمی کنم، نوروزی قهرمان المپیک ماست.
*ملاقاسمی پیشکسوت با اخلاق کشتی ایران بود
مرحوم حسین ملاقاسمی هم هنرمند و هم قهرمان و پیشکسوت با اخلاق کشتی فرنگی ایران بود. فقدان او را به خانواده و جامعه کشتی تسلیت می گویم.
انتهای پیام