در تابستان سال 59،«اکبرگودرزی» توسط سپاه پاسداران دستگیر و اولین ضربه به گروهک فرقان وارد شد. پس از این واقعه برخی از افراد مهم این گروه از جمله «محمد متحدی» عامل ساخت بمب جهت ترور رهبر معظم انقلاب در زمان ریاست جمهوری ایشان در مسجد ابوذر تهران، «عبدالله تروریست» طراح ترورهای گروهک فرقان و «عبدالرسول گیاهی» رهبر شاخه ایدئولوژیک فرقان فرار کردند.
در تابستان سال 59،«اکبرگودرزی» توسط سپاه پاسداران دستگیر و اولین ضربه به گروهک فرقان وارد شد. پس از این واقعه برخی از افراد مهم این گروه از جمله «محمد متحدی» عامل ساخت بمب جهت ترور رهبر معظم انقلاب در زمان ریاست جمهوری ایشان در مسجد ابوذر تهران، «عبدالله تروریست» طراح ترورهای گروهک فرقان و «عبدالرسول گیاهی» رهبر شاخه ایدئولوژیک فرقان فرار کردند.
به گزارش سرویس «فرهنگ حماسه» ایسنا،به مناسبت پایان تولید مستند «ضربه دوم» زندگینامه شهید داود عجبگل، انجمن پیشکسوتان سپاس متنی را در رابطه با این شهید در اختیار ایسنا قرار داده است.
تولد
«داوود عجبگل» در سال1341 در روستا «واصفجان» متولد شد. به همراه خانوادهاش در سن 10 سالگی به تهران مهاجرت کرد و در محله شهید سعیدی (غیاثی) ساکن شد. با توجه به شرایط اقتصادی خانواده در کنار تحصیل در کارگاههای مختلفی نیزکار میکرد. در سالهای 1355 و 1356 با توجه به آغاز مبارزات انقلابی و سیاسی به رهبری امام خمینی (ره) علیه رژیم ستمشاهی از مساجد، شهید عجبگل هم مانند دیگر جوانان انقلابی، در مسجد «حضرت موسی ابن جعفر»، در کنار خودسازی، شکل گیری شخصیت و اعتقاداتش وارد اریکه مبارزه شد.در هیئت نوجوانان تحت تربیت و آموزش اخلاقی و اعتقادی ویژهای توسط «شهید سعید کاظمیان» قرارگرفت و به همراه این شهید عضو گروه «توحیدی صف» که شهید محمد بروجردی، نقش اساسی در تشکیل آن داشت شدند.
بیباکی به نام «داوود چریک»
داود با اعضای گروه صف در هاشمآبادِ خاوران محلی را برای ساخت بمبهای دستی و سه راهیهای انفجاری تشکیل دادند. سپس شهید عجبگل به همراه همرزمان انقلابی خود گروهی به نام «تشیع سرخ» تشکیل داد که به فعالیتهای فرهنگی از جمله برگزاری برنامه هفتگی کوهنوردی جهت خودسازی درونی و نظامی، آموزش ورزشهای رزمی و نیز نشر و انتشار اعلامیه میپرداختند. با توجه به بیباکی و شجاعتی که در وجودش موج میزد در میان دوستان و هم سنگران خود به «داوود چریک» معروف شدند و تا پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای سیاسی و نظامی ضدرژیم شاهنشاهی خود را ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شکلگیری نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت آن درآمد و جذب واحد «اطلاعات و امنیت سپاه» شد و در بند 209 اوین که شهید کچویی مسئول آن بود شروع به خدمت کرد.داود جوانی بسیار مستعد و هوشیار بود و با توجه به مهارت بالایی که در تیراندازی و رانندگی داشت وارد جریان شناسایی، تعقیب و دستگیری اعضای گروهک التقاطی و ضدانقلابی «فرقان» شد.
حضور در پروژه دستگیری «گیاهی»
در جریان متلاشی کردن گروهک فرقان در تابستان سال 59، «اکبرگودرزی» توسط سپاه پاسداران دستگیر و اولین ضربه به گروهک فرقان وارد شد. پس از این واقعه برخی از افراد مهم این گروه از جمله «محمد متحدی» عامل ساخت بمب جهت ترور رهبر معظم انقلاب درزمان ریاست جمهوری ایشان در مسجد ابوذر، «عبدالله تروریست» طراح ترورهای گروهک فرقان و «عبدالرسول گیاهی» رهبر شاخه ایدئولوژیک فرقان فرار کردند. در این میان عبدالرسول گیاهی همچنان به فعالیت خود ادامه داد و در جذب نیرو برای گروه فرقان در شهرها نقش اساسی و کلیدی داشت. در این زمان بود که شهید داوود عجبگل در تیم تعقیب و دستگیری قرار گرفت و مدت 6 ماه با دیگر افراد گروه روی پروژه دستگیری «گیاهی» کار کرد.
شهادت
رسول گیاهی آموزشهای نظامی زیادی دیده بود و نیروی زبده و باهوشی بود. این موضوع کار تیم تعقیب و مراقبت را مشکل میکرد. اما سرانجام پس از تعقیب و گریزهای فراوان،رسول گیاهی در روز 20 مرداد ماه سال 1360 در مسافرخانهای در شهر زنجان، نزدیک جاده تبریز به زنجان شناسایی شد. اعضای تیم تعقیب جهت دستگیری او وارد مسافرخانه محل استقرار گیاهی شدند که به درگیری مسلحانه با رسول گیاهی منجر شد. با توجه به شناختی که گیاهی از مسافرخانه داشت، بهترین مکان را برای خود انتخاب کرد و در همان ابتدا «امیرحسین استاد ابراهیم» را به شهادت رساند و پس از آن بلافاصله با «داوود عجبگل» روبرو شد که همزمان هر دو نفربه هم تیراندازی کردند و در نهایت رسول گیاهی به هلاکت رسید و داود هم در سن 19 سالگی به وعده خود نسبت به دستگیری گیاهی عمل کرد و به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
شهید عجبگل همواره به دوستانش در حین عملیاتها این جمله را گفته بود: «بالاخره خودم رسول را دستگیر میکنم حتی اگر به قیمت جانم تمام شود.»
فرزندی که هیچگاه او را ندید
داود عجبگل در سال 1359 طی مراسم ساده ازدواج کرد و تنها 6 ماه طعم زندگی مشترک را چشید. او همواره با منش و رفتار اسلامی و انسانی خود سعی در پرورش اطرافیان و به ویژه افراد خانوادهاش داشت. شهید عجبگل دو روز قبل از شهادتش خبر پدر شدنش را شنید اما تولد فرزندش را هرگز ندید.
روحشان شاد و یادشان گرامی باد.»
انتهای پیام
نظرات