به گزارش ایسنا، روی سخن در آغاز برای بیان چند پرسش با مخاطبانی است که شمارشان همواره از سوی مسئولان ذیربط میلیونی یاد میشود، مخاطبان صداوسیما، رسانهای با بودجه پیشنهادی ۲۶۱۹ میلیارد تومانی برای سال ۱۴۰۰ (و خاصه تلویزیون). البته به نظر میرسد هرساله تعدادی از مخاطبان این رسانه به مقصد رسانههای دیگر نشستن پای تلویزیون را ترک میکنند. تا کنون در میان تبلیغاتی که هر روز حضور چهرههای مشهور در آنها بیشتر میشود و از طرفی به پخش برنامههای اصلی تلویزیون امان نمیدهد، نشانهای از کتاب دیدهاید؟
در میان هزاران بار تکرار تبلیغ یک نرمافزار خدماتی یا پخش مدام آگهیهای محصولات استارتاپهای دیگر که به نظر صرفا بهواسطه درآمدزایی بیشتر برای صداوسیما این میزان در معرض نمایش قرار میگیرند، نشانی از یک محصول نرمافزاری یا استارتاپی در حوزه کتاب و ادبیات یا حتی فرهنگ توجهتان را به خود جلب کرده است؟
از آگهی مربوط به فلان پفک که بیش از یک دهه از تولیدش میگذرد اما بهعنوان محصولی جدید معرفی میشود گرفته تا تبلیغ فلان کفش، پوشک بچه، ماهیتابه، انواع محصولات خوراکی و غیره، در این همه تا به حال معرفی یک کتاب جدید را دیدهاید؟
اگر از خیل آگهیهایی که تلویزیون را تصرف کردهاند، بگذریم و به برنامههای زنده، ضبطشده، مجموعهها و فیلمها برسیم، در بین مسابقههای صرفا سرگرمکننده، برنامههای طنزی که به گفته کارشناسان اغلب بیمحتوا هستند، سریالهایی که پس از پخش فشرده و فیلمشان باز هم برای بار چندم پخش میشوند، فیلمهایی که از بس به نمایش درآمدهاند، صدا و تصویرشان منقطع پخش میشود و صدها برنامه دیگر که گویا صرفا ساعات پخش این رسانه را پر میکنند، تا کنون چند برنامه ادبی و مرتبط با کتاب را از تلویزیون تماشا کردهاید؟ به جز برخی مسابقهها که در عنوان بر مبنای کتابخوانی و برای جذب مخاطب با اجرای یک هنرمند برپا میشوند و با حاشیهها و اشتباهاتی همراهاند، چه رقابتهای دیگری که از جنس ادبیات و کتاب باشند، تا به حال به صداوسیما رسیدهاند؟ چه تعداد از مجریان این حجم بسیار از برنامههای تلویزیونی تا کنون کتاب خوبی در برنامه خوانده یا معرفی کردهاند؟ حتی از میان خیل فیلمهای اقتباسی ساختهشده از کتابها و آثاری که موضوعی مرتبط با کتاب یا شخصیتهای ادبی دارند، چند اثر در تلویزیون به نمایش درآمده؟ اصلا کتاب و ادبیات کجای صداوسیما است؟
در آن سوی ماجرا اما فعالان حوزه کتاب و ادبیات در جستوجوی یک رسانه برای دیده شدن، مجالی جز فضای مجازی و صفحههای شخصیشان پیدا نمیکنند! بزرگترین اتفاقات در حوزه کتاب و ادبیات در برابر کوچکترین برنامههای تلویزیونی، حادثه مهجوری است که ممکن است فقط در گوشهای از این قاب فضایی به آن داده شود. گاهی هم برنامههایی با محوریت کتاب ساخته میشوند که تعدادشان از انگشتان یک دست هم کمتر است.
بیش از یک سال از شیوع ویروس کرونا در کشور که فرصت در خانه ماندن را برای بسیاری فراهم کرده، میگذرد؛ بسیاری از استادان ادبیات، شاعران و نویسندگان به جای صداوسیما در صفحههای خود دست به کار شده و برای مخاطبان در حد امکاناتشان برنامهسازی میکنند؛ یکی شبانه بیدل میخواند، دیگری مردم را در قرنطینه به شنیدن صفحات طنز دعوت میکند، آن یکی گفتوگوهایی را با چهرههای شاخص ادبی برگزار میکند و هر کس به سهم خود سعی میکند تا رسانهای باشد برای اینکه کتاب و ادبیات در روزهای تعطیل شدن جلسات کوچک و بزرگ ادبی بیش از این به حاشیه نرود.
از طرف دیگر، سالانه کتابهای ارزشمند بسیاری منتشر یا تجدید چاپ میشوند اما اگر نتوانند خودشان را به صفحه کتاب یکی از خبرگزاریها یا مطبوعات برسانند، به جز در صفحه مجازی ناشر و گاهی مولف در جای دیگری خبری از آنها دیده یا شنیده نمیشود.
علاوهبر این، روزگار کرونایی منجر شده تا پای مراسمهای پایانی و آیین برگزاری جشنوارهها و جایزههای ادبی به فضای مجازی باز شود، اگر از جایزههای خصوصی که بنا به دلایل معلوم امکان بازتاب در این رسانه را ندارند بگذریم، مراسم پایانی اندک مواردی از جایزههای دولتی هم یا در گوشهای از تلویزیون و در شبکه چهار بیسر و صدا پخش میشود یا کار به پخش زنده از سرویس اشتراک ویدیو آپارات میرسد و بعضا خبرگزاریها و روزنامهها هم خبری از آن منتشر میکنند. هر چند که نباید فراموش کرد همه اینها در حالی است که شبکههای تلویزیون حتی ساعتها از زمان خود را به پخش مسابقات قدیمی فوتبال دیگر کشورها اختصاص میدهند!
آن وقت سهم کتاب و ادبیات از اخبار شبانهروزی تلویزیون فقط چند دقیقه است که در آن همه رویدادهای فرهنگی و هنری به صورت فشرده با گزارشی تصویری توسط خبرنگار به اتمام میرسد و کمتر برنامهای برای پرداختن به ادبیات یا کتاب به ویژه در شبکههای پرمخاطب صداوسیما (خاصه تلویزیون) تولید میشود تا فعالان این حوزه دست به دامن ساخت پادکست و رادیوهای تخصصی شوند و از دوستان و برخی اهالی این حوزه برای دست به دست کردن و دیده شدن آنها خواهش کنند.
اما با همه این وسعت اندک کتاب و ادبیات در صداوسیما روزگار به هر شکل به کمک فضای مجازی میگذشت تا آنکه چند روز پیش خبری از بهارستان رسید؛ و کمیسیون تلفیق مجلس در مصوبهای مدیریت و نظارت بر محتوای فضای مجازی را به سازمان صداوسیما سپرد. در پی این خبر انتقادات گوناگونی مبنی بر تقابل این سازمان با فضای مجازی مطرح شده است؛ مسئلهای که به نظر نگرانی آن در حوزه کتاب و ادبیات هم قابل احساس است.
آیا رویکرد صداوسیما در نظارت بر این فضا که مجال پرداختن فعالان حوزه فرهنگ و بهویژه کتاب و ادبیات (بیآنکه سهمی از بودجههای میلیاردی داشته باشند) به این حوزه بوده، شبیه عملکرد تلویزیون و دیگر رسانههای این سازمان خواهد بود؟ برای کتاب و ادبیات که تا پیش از این جایگاه چندانی در صداوسیما نداشته، از این پس باید نگرانی مهجوریت در فضای مجازی را نیز داشت؟ صفحات ادبی که این روزها بعضا فعالیت قابل توجهی دارند هم همانند برخی از جلسات ادبی که بنا به دلایل مختلف به تعطیلی کشیده شدند به خاموشی کشیده خواهند شد؟
انتهای پیام
نظرات