به گزارش ایسنا، انگار دانشنامه آزاد ویکیپدیا هم در تاریخ پایان سرایش «شاهنامه» کاربران را دچار اشتباه میکند؛ در حالی که در این منبع روز ۲۴ اسفندماه به عنوان زمان پایان سرایش این اثر ذکر شده اما براساس اسنادی تاریخ درست روز ۲۵ اسفند است. در اینجا نوشتاری پژوهشی از جلال خالقی مطلق با عنوان «تاریخ روز پایان نظم شاهنامه» را میخوانیم: «در پایان بیشتر دستنویسهای کامل شاهنامه، روز پایان نظم پادشاهی یزدگرد سوم، روز «ارد» از «اسفندارمذ» یاد شده است. از آنجایی که این تاریخ روز در اکثر دستنویسها در ارتباط با تاریخ سال پایان نظم شاهنامه آمده است، پس به احتمال بسیار تاریخ روز پایان نظم شاهنامه نیز هست. ولی از سوی دیگر، چون در دستنویسهای شاهنامه برای تاریخ سال پایان نظم کتاب دو تاریخ آمده، یکی سال ۳۸۴ هجری و دیگر سال ۴۰۰ هجری(۱)، از این رو روشن نیست که تاریخ روز ارد اسفندارمذ، یعنی ۲۵ اسفند، در اصل مربوط به سال پایان نخستین نظم شاهنامه، یعنی سال ۳۸۴ بوده، یا مربوط به سال پایان نهایی آن که سال ۴۰۰ هجری باشد. پاسخ به این پرسش موضوع این گفتار است. نخست نگاهی به دستنویسها میاندازیم:
از میان پانزده دستنویس اساس تصحیح نگارنده، در ۱۰ دستنویس تاریخ ۲۵ اسفند با سال ۴۰۰ هجری مرتبط است. این دستنویسها(۲) عبارتند از: ل (مورخ ۶۷۵ هجری)، س (۷۳۱)، لن (۷۲۳)، ق (۷۴۱)، ک (۷۵۲)، لی (۸۴۰)، و (۸۴۸)، لن(۲) (۸۴۹)، آ (۸۵۲) و ل(۲) (۸۹۱). ولی در و میان دو بیتی که به ترتیب تاریخ روز و تاریخ سال را دارند، ۴۴ بیت فاصله افتاده است که در نتیجه ارتباط آنها از هم گسسته و از اعتبار گزارش آن کاسته شده است. متن این دو بیت در این دستنویسها چنین است:
سر آمد (س، لی: به سر شد) کنون قصه یزدگرد/ به ماه سفندارمذ روز ارد(۳)
ز هجرت شده پنج هشتاد بار/ به نام جهانداور کردگار
در مقابل در ۴ دستنویس تاریخ روز ۲۵ اسفند با سال ۳۸۴ هجری مرتبط است. این دستنویسها عبارتند از: ق(۲) (۷۹۶)، ل(۳) (۸۴۱)، ب (۸۹۴)، و س (۲) (۹۰۳). ولی در اینجا نیز در ق (۲) میان این دو بیت ۲۱ بیت فاصله افتاده و در نتیجه ارتباط آنها از هم بریده شده است. همچنین در ل (۳) بیت دوم دارای ضبطی به کلی متفاوت است:
سر آمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سفندارمذ (ل(۳): مه) روز ارد
ز هجرت سه صد سال و هشتاد و چار/ به نام جهانداور کردگار
ل(۳): ز هجرت شده سیصد از روزگار/ چو هشتاد و چار از برش برشمار
باقی میماند دستنویس پ (۸۴۴) که بیت نخستین را اصلا ندارد و در بیت دوم تاریخ ۳۸۴ (: ز هجرت سه صد سال و هشتاد و چهار...) دارد. همچنین در ترجمه عربی بنداری از مضمون بیت نخستین اثری نیست و او نیز تاریخ پایان شاهنامه را ۳۸۴ گزارش کرده است.
اکنون با در نظر گرفتن اینکه نه تنها اکثریت بزرگ دستنویسهای اساس تصحیح ما، بلکه کهنترین و به نسبت معتبرترین آنها، تاریخ ۲۵ اسفند را در ارتباط با سال ۴۰۰ آوردهاند، میتوان گفت که به احتمال بسیار روز ۲۵ اسفند تاریخ پایان نهایی سرایش شاهنامه است. همچنین از آن جایی که بنداری قاعدتا نباید بیت نخستین را که شامل گزارش تاریخ روز است، در ترجمه حذف کرده باشد، پس محتمل است که دستنویس اساس او نیز مانند دستنویس پ بیت نخستین را اصلا نداشته بود که این خود میتواند تاییدی بر این باشد که شاعر بیت مربوط به تاریخ روز را در ارتباط با سال ۴۰۰ گفته بود و نه ارتباط با سال ۳۸۴.
از سوی دیگر، اگر در این پژوهش به سراغ دستنویسهای دیگری نیز برویم، ممکن است که حساب ما از نگاه شمار دستنویسهایی که یکی از دو تاریخ سال را دارند به هم بخورد. چنان که برای مثال از میان دستنویسهای دیگری که نگارنده معرفی کرده است، (۴) در ۱۰ دستنویس تاریخ ۲۵ اسفند در ارتباط با سال ۳۸۴ آمده است و در ۶ دستنویس در ارتباط با سال ۴۰۰. ولی با در نظر گرفتن این که این دستنویسها از اعتبار کمتری برخوردارند و بیت دوم را نیز به چند ضبط گزارش کردهاند، (۵) تغییری در نتیجهگیری ما نمیدهد. در هر حال نظر تقیزاده که بیت گزارش تاریخ روز را با سال ۳۸۴ مرتبط میداند، (۶) به سبب عدم دسترسی او در آن زمان به دستنویسهای ما و در نتیجه عدم شناخت درجه اعتبار آنها محتمل نیست.
در اینجا به این نکته نیز باید توجه بدهم که نه در اصالت بیت گزارش تاریخ روز جای گمانی است و نه در اصالت دو بیتی که در گزارش تاریخ سال آمدهاند، جز اینکه در بیت گزارش تاریخ ۳۸۴، چنان که پیش از این اشاره شد، زیاد دست بردهاند و در برخی از دستنویسها بیت را (نه تاریخ را) به کلی عوض کردهاند. همچنین در برخی از دستنویسها در این بخش پایان کتاب، بیتهای الحاقی بسیاری چه از جاهای دیگر شاهنامه، چه از هجونامه و چه از ساختههای بیگانه افزودهاند. در اصالت بیت گزارش تاریخ روز، این نکته را نیز اضافه کنم که بیت عینا به همین گونه در لغت فرس در گواه ارد آمده است.
با این حال تقیزاده که گویا توجهی به لغت فرس نداشته، به ویژه بیت گزارش تاریخ روز را، یکی هم به این دلیل که مصراع دوم آن دو بار دیگر هم عینا در شاهنامه آمده است «مشکوک» (۷) میداند. ولی در شاهنامه موارد دیگری نیز که تمامی یک مصراع و گاه یک بیت چند بار در کتاب تکرار شده باشد باز هم هست، هر چند موارد اصیل آن که کار قلمهای بیگانه نیست، بسیار اندک و در یک اثر پنجاه هزار بیتی اجتنابناپذیر است. از سوی دیگر، ایراد تقیزاده پرسش دیگری را مطرح میکند و آن این که آیا تکرار مصراع «به ماه سفندارمذ روز ارد» در سه جای مختلف کتاب، دلیلی بر این نیست که ما در اینجا با ضرورت وزن و قافیه یا تکرار فرمولی در حماسه سر و کار داریم و نه با گزارش یک تاریخ واقعی؟ گذشته از این سه مورد، در سه مورد دیگر نیز واژه ارد با نامهایی چون سیاوخش گرد، شاپورگرد و یزدگرد قافیه شده است (۸) که باز میتوان احتمال داد که در این موارد نیز ضرورت قافیه سبب کاربرد ارد شده باشد و نه تاریخ ۲۵ اسفند.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که فردوسی تنها شاعر نیست، بلکه مورخ نیز هست. از این رو گمان نمیرود که او به سبب ضرورت وزن و قافیه برای وقایع کتاب، تاریخی از خود ساخته باشد و دست کم میتوان احتمال داد که آن یک موردی که شاعر از تاریخ روز پایان کتاب خود سخن میگوید، تاریخ به زیر چرخ وزن و قافیه نرفته باشد. همچنین اینکه شاعر پس از گزارش تاریخ روز، بلافاصله تاریخ سال را هم گزارش میکند، میتواند تاییدی بر درستی تاریخ روز باشد.»
پینوشت: این مقاله در مجله ایرانشناسی، سال دوازدهم، زمستان ۱۳۷۹، شماره ۴۸ منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات