این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر سبک نوشتاری داستاننویسان اظهار کرد: به گمانم یکی از اصلیترین مؤلفههای کار هنری خلوت با خود است. این رسانههای مجازی در ۹۹درصد موارد فقط مزاحم و کشنده وقت نویسندهاند و فقط زمانی کارسازند که نویسنده کارش را کرده باشد و برای استراحت و شنیدن و دیدن چند جوک و شوخی و مزاح وقت مردهای داشته باشد. البته رسانههای مجازی برای نویسندگانی که تجربه زیسته چندانی ندارند شاید از جهتی مفید باشد؛ یعنی جایگزین آن تجربههای نکرده و ندیده شود برای نوشتن. کارها، شغلها و حرفههایی را که هرگز ندیدهاند و چیزی دربارهاش نمیدانند، میتوانند از طریق مجازی ببینند و در نوشتهشان به کار بگیرند.
او افزود: بشخصه از زمانی که ناچار به داشتن گوشی موبایل شدهام، ساعات کتابخوانیام به یکچهارم پیش از آن تقلیل یافته و از این بابت بسیار متأسفم و اخیرأ سعی میکنم گوشیام را در اغلب اوقات خاموش نگه دارم.
طاهری سپس درباره کوتاهنویسی بهعنوان یکی از ویژگیهای شبکههای اجتماعی اظهار کرد: اتفاقا به نظر من یکی از بدترین کارکردهای رسانههای مجازی همین است؛ یعنی دادن مقالات نصفه نیمه و بیارزش و سرپایی به خواننده و دادن این تصور غلط به او که چیزی خوانده و آموخته؛ یعنی مخاطب را فریب میدهد که تو میتوانی به جای اینکه ساعتها و روزها وقتت را برای خواندن کتابی و تعمق در مسئلهای تلف کنی، من با یک کامنت مثلا بیست یا سیسطری آن را به تو یاد میدهم و به جای تو هم تعمق میکنم!
او ادامه داد: این موضوع تأثیر منفی بسیار دارد. لابد میدانید که دیگر حتی دانشجویان ما زحمت نوشتن پایاننامه را از دوش نحیف خود برداشته و بر دوش فربه اینترنت گذاشتهاند. و باز هم لابد میدانید که مثلا یکی از کتابهای مرجع ما در زمینه صور خیال در ادبیات کهن فارسی کتاب وزین «صور خیال در شعر فارسی» نوشته دکتر شفیعی کدکنی درواقع پایاننامه او برای گرفتن مدرک دکتری در ادبیات فارسی است، و بسیار کتابهای وزین دیگر از این دست. در این چند دهه اخیر شما چند پایاننامه از این نوع دیدهاید و میتوانید به من معرفی کنید؟!
نویسنده «شکار شبانه» و «زخم شیر» بیان کرد: امیدوارم هم در آموزش و پرورش و هم در دانشگاه پایههایی گذاشته شود که دانشآموز و دانشجو را وادار به خواندن و تحقیق و پژوهش و تعمق کند تا باز هم شاهد به وجود آمدن کتابهایی از آن دست باشیم که نام بردم وگرنه در درازمدت از تحقیق و پژوهش فقط پوستهای باقی خواهد ماند و ما باز هم برای واشکافی و غور در ادبیات کهن خودمان ناچار خواهیم شد که دست به دامن نیکلسونها و دورانتها و ...های آینده شویم!
او درباره اینکه شبکههای اجتماعی چه فرصتهایی را در اختیار نویسندگان قرار میدهد، گفت: به گمانم فرصتها بیشتر در زمینه دادن اطلاعات است. مثل اینکه ما دیگر نیازی به حمل انواع فرهنگها و لغتنامهها و دیکشنریها و دانشنامهها و... نداریم و آنها را یکجا در گوشی کوچک خود داریم یا دیدن مجازی کشورها و نقاط بسیار دور از دسترس و... و نوشتن درباره آنها.
انتهای پیام
نظرات