گویا او هم مثل خیلی از ما تصور اینکه روزی خودش دچار این بیماری شود را نمیکرده است. با صدایی که به سختی از گلو بیرون میآید میگوید: «یک روز در مراسمی شرکت کردم، آنجا فردی حضور داشت که بیست روز از ابتلای او به کرونا میگذشت. شب خواب دیدم که دچار این بیماری شدم. چند روز بعد آزمایش دادم، و جواب آزمایشم مثبت شد.»
زن از بستری شدن و عدم رسیدگی مناسب در بیمارستان دولتی میگوید. معصومه درشمال در شرح آن روزهای تماماً کرونایی و دشوار به ایسنا گفت: «بعد از یک روز من را به بیمارستان دیگری انتقال دادند، و من یک ماه و نیم در آن بیمارستان بستری بودم»
او که حالا تقریبا بهبود یافته است ادامه می دهد: «در آنجا واقعا به چشم دیدم که این پرستارها و بهیارها چطوری از جان و دل برای بیماران مخصوصا بیماران بخش کرونا، مایه میگذارند.»
بعد منقلب شد و با صدای بغض آلودی ادامه داد: «تا قبل از این فکر نمیکردم پرستارها اینقدر نسبت به بیماران محبت داشته باشند و دلسوزانه رسیدگی کنند، من آنجا فرشتگان زمینی را به چشم دیدم.»
زن با صدایی که هنوز حکایت از خستگی و سختیهای کرونا در آن موج میزد عنوان کرد: «در یک ماه و نیمی که من بستری بودم ۹۰ درصد ریهام درگیر این بیماری شده بود، یکی از پاهایم کاملاً فلج شده بود ولی اینقدر پرستارها خوب و دلسوزانه رسیدگی میکردند که در برابر آن همه محبت زبانم قاصر است.»
حالا همه این را میدانیم که لباس آبی یا سفید پرستار؛ او را به انسان خوبی تبدیل نمیکند، بلکه قلب گرم و مهربانش که بیماران و حتی غریبه هایی که تا دیروز آنها را نمیشناخت میتپد، ارزشمند است.
به گزارش ایسنا، امروز ۳۰ آذرماه، ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار است. فرصتی برای قدردانی از تلاش سالیان این فرشتگان زمینی که روزها و ماههای زیادی را در نبرد تن به تن با ویروس نامیمون کرونا گذراندهاند. ویروس خطرناک و غیرقابل پیشبینی و البته سریعالانتقالی که هر کدام ما حتی با شنیدن نامش از ترس و اضطراب پر میشویم.
حالا وقت آن است که علاوه بر رعایت شیوهنامههای بهداشتی و پرهیز از دورهمی و سفر و البته استفاده از ماسک، هر جا که هستیم با صدای رسا و پر از مهر و صداقت فریاد برنیم: سپاس پرستار شهرم... سپاس از صبوریهایت... و سپاس از عشق بیانتها و ایثار بینظیرت... حضورت را ارج مینهیم، درود خدا بر تو باد.
انتهای پیام
نظرات