و حالا توحیدی که از درگذشت پرتوی متاثر است، در گفتگویی با ایسنا هم از روزهای خوش دانشکده یاد میکند، هم از انتشار اولین داستان پرتوی در هفته نامه «کتاب جمعه» شاملو و هم از پروژههای ناکام سینماییشان میگوید.
او با به یاد آوردن خاطراتی از دوران دانشجویی خود با کامبوزیا پرتوی در دانشکده هنرهای دراماتیک ادامه میدهد: او سال پایینی ما بود و با آمدنش، یک رودباری جدید به بچههای دانشکده اضافه شد چون قبلتر هم بهروز بقایی دیگر رودباری دانشکده ما بود و ما به واسطه گیلانی بودن، با هم رفیق شدیم.
توحیدی اضافه میکند: فضای دانشکده آنقدرها بزرگ نبود و بچهها زود با هم جفت و جور میشدند. کامبوزیا هم بسیار خونگرم، بگو و بخند و اجتماعی بود.
این نویسنده درباره انتشار اولین داستان پرتوی در «کتاب جمعه» میگوید: اگر اشتباه نکنم، سال 58 بود که اولین قصه کامبوزیا را در کتاب جمعه شاملو خواندم و دیدم یک نویسنده دارد متولد میشود. در دوران دانشکده نمیشد به آسانی حدس زد که بعدا هر یک از بچهها به کجا میرسند ولی در مورد افرادی مانند کامبوزیا میتوانستی حدس بزنی نویسنده خوشآتیهای کنارت رشد میکند.
توحیدی اضافه میکند: وقتی وارد سینما شدیم، مراوداتمان ادامه داشت چون حرفهمان یکی بود، هر چند که او وارد عرصه کارگردانی هم شده بود.
این مدرس سینما یکی از همکاریهای مشترکشان را یادآوری میکند: دهه 70 داستانی برایش تعریف کردم و قرار شد روی آن کار کنیم. ایده داستان از امیر سماواتی بود با نام موقت «کلاغها». اول بنا بود کامبوزیا خودش این کار را بسازد بعد قرار شد مازیار میری بسازد. به هر روی ما مدتها به دفترش در خیابان سهرودی رفت و آمد داشتیم که اتفاقا طبقه دیگرش هم دفتر کار آقای رشیدی بود. آن پروژه البته ساخته نشد، مانند هزار کار دیگر که میخواستیم بسازیم و نشد.
توحیدی کار کردن با پرتوی را رضایت بخش میداند و ادامه میدهد: همافق بودیم و این لذتبخش بود. ولی متاسفم که سهم کامبوزیا به اندازه خلاقیتی که داشت، در سینما ادا نشد.
او در پایان صحبتش ابراز تاسف میکند: خیلی جوان رفت. کامبیز خودش را مثل یک سیگار کشید و دود کرد و تمام کرد. همه ما نسبت به سلامتی خود سهلانگاری میکنیم ولی او بسیار بیتوجهی کرد و از خودش بخوبی مراقبت نکرد.
کامبوزیا پرتوی، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، صبح روز سه شنبه 4 آذر ماه در سن 65 سالگی و به دنبال ابتلا به کرونا در بیمارستان درگذشت. در کارنامه هنری او ساخت فیلمهایی مانند «گلنار»، «گربه آوازهخوان»، «ماهی»،«کافه ترانزیت»، «ننه لالا و فرزندانش»، «بازی بزرگان»، «کامیون» و همینطور نگارش فیلمنامههای «فراری»، «من ترانه پانزده سال دارم»،«دایره»، «محمد رسول الله» و ... به چشم میخورد.
انتهای پیام
نظرات