راضیه محبوبی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: هر یک از ما رفتارهای مختلفی از کودکان مشاهده کرده ایم، این رفتارها همان افعال و اقداماتی است که از کودکان سرمی زند، برخی از این رفتارها از نظر ما پسندیده و بعضاً ناپسند است، مانند مهربانی یا پرخاشگری که ناشی از کمبود توجه و احساسات کودکان از سوی خانواده ها است.
وی با اشاره به اینکه گاهی اوقات دو کودک در یک محیط خانوادگی رشد کرده اند اما در شرایط یکسان هم رفتارهای مختلفی نشان می دهند، افزود: گاهی پدر و مادرها فقط براساس رفتارها قضاوت می کنند اما توجهی به ریشه های هر رفتار ندارند.
محبوبی با اشاره به اینکه برای بعضی افراد انگیزش اساساً نیرو، اشتیاق، هیجان و هدف است، تصریح کرد: اساس خودانگیزشی است، بدان معنا که انگیزش بیانگر احساسی بسیار شخصی درباره آن چیزهایی است که فرد دوست دارد یا میخواهد، همان چیزهایی که فردیت او را میسازند.
وی با اشاره به اینکه انگیزش همراه با تمام تلاشها و مجاهدتهای انسان ارتباط دارد و همواره در خوشیها و فراغتهایمان با آن مواجه هستیم، مطرح کرد: انگیزش تحت تأثیر روابط کلیدی ما قرار میگیرد و خود نیز بر آن تأثیر دارد.
این روانشناس کودک با اشاره به اینکه کودک برای اینکه انگیزه داشته باشد، باید خود را باور کند، خاطرنشان کرد: کودکان برای اینکه خودانگیخته شوند نیازمند شناخت و مشاهده خود بهعنوان فردی لایق و صلاحیت دار هستند.
وی با بیان اینکه در ابتدای راه عزتنفس به وسیله دیگران شکل میگیرد، افزود: واکنش کسانیکه دوستشان داریم و مورد اعتماد و تحسین ما هستند تأثیر عمیقی بر خودباوری و انگیزش ما دارند، وقتی کودکان احساس خوبی درباره خودشان داشته باشند وظایف خود را بهتر انجام داده و احساس دلگرمی و اعتماد به نفس میکنند و از طرف دیگر اگر کودکان تنبیه یا تمسخر شوند در تلاش برای آزمودن چیزهای تازه، اشتباه یا سوال کردن سرزنش می شوند.
محبوبی گفت: اگر به طور مداوم از کودکان انتقاد شده، نادیده گرفته شوند و احساس بی لیاقتی کنند یا اگر انتظارات والدین از آنها آنقدر زیاد باشد که فشار و ناکامی به یکی از ویژگیهای اجتنابناپذیر در زندگی آنها تبدیل شده باشد، فعالیت خود را به کلی متوقف کرده و توان خود را از دست میدهند.
انتهای پیام
نظرات