جبرییل نوکنده در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه معمولا به صورت هفتگی با مرحوم صادق ملک شهمیرزادی در ارتباط بوده و او به نوعی پدر معنویاش محسوب میشده، اظهار میکند: او به هر میدان کاوشی که میرفت، بلافاصله گزارشهای مقدماتی و نهایی خود را چاپ میکرد، مقالاتش را مینوشت و درباره آنها سخنرانی میکرد. در کلاس درس مواد فرهنگی آنها را تدریس میکرد و همیشه از دانش میانرشتهای داخلی و خارجی در پروژههای خود بهره میگرفت. همین دلایل کافی است تا او «ملک پژوهشهای باستانشناسی ایران» لقب بگیرد.
او با بیان اینکه مرحوم صادق ملک شهمیرزادی همیشه معتقد بود که مدیریت سایتهای باستانشناسی باید بر عهده ایرانیها باشد، ادامه میدهد: مرحوم ملک در مطبوعات ملی و بینالمللی مقالات متعددی منتشر کرد و شاگردان زیادی را چه در کلاس درس و چه در میدان باستاشناسی پرورش داد، در واقع او در عملیات میدانی نسلی از باستانشناسان را در کاوشهای سیلک، آق تپه و تپه زاغه آموزش داد و باعث شد تا بخش اعظمی از ثروتی را که امروز در حوزه دانشگاه و وزارت میراث وجود دارد مدیون او باشیم.
نوکنده خود را شاگرد ملک شهمیرزادی میداند و توضیح میدهد: وقتی در ۱۳۷۹ از دانشگاه تهران بازنشسته شد، کاوشهای نجاتبخشی تپه گلستان در گنبد را انجام میداد و کتاب آق تپه را منتشر کرد. دو سال بعد نیز دکتر ملک به عنوان مدیر پروژه سیلک در کاشان، من را برای کار در تیم خود دعوت کرد و به عنوان معاون پروژه به مدت پنج سال در این محوطه کار کردیم که پنج جلد کتاب نیز برای آن نوشت.
این باستانشناس با توصیف محوطه سیلک در آن زمان به عنوان محوطهای مغفول و یک زبالهدانی، ادامه میدهد: زمانیکه مرحوم ملک شهمیرزادی در آذرماه ۱۳۸۰ به آنجا رفت، در طول پنج سال تلاش کرد تا لایه به لایه سیلک و محل رجوع مطالعات گریشمن در این محوطه را بازنگری کند و یافتههای جدیدی را در عرصه باستانشناسی نوشت و نسلی از باستان شناسان را در تپه سیلک آموزش داد.
او به تز دکترای خود که مواد فرهنگی مورد نیاز آن را مرحوم ملک سخاوتمندانه در اختیارش قرار داده بود، اشاره میکند و میگوید: چون پایاننامه فوق لیسانس خود را در دانشگاه شیکاگو نوشته بود و تز دکترایش را در دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا، دو سال قبل از وی خواهش کرده بودم که تز دکترای خود را به فارسی ترجمه کند، که مدتی قبل قبول کرد به زودی این کار را انجام دهیم. از سوی دیگر هفته گذشته کتاب «ظروف سیمین و زرین حوزه کاسپی» از وی منتشر شد.
مدیر موزه ملی با تاکید بر این که صادق ملک شهمیرزادی تقریبا همان چیزی را که برای باستانشناسی کشور فکر میکرد، خود نیز به عنوان یک باستانشناس انجام میداد، میافزاید: در دوران دانشجویی ما، واژهنامه انگلیسی به فارسی در حوزه باستانشناسی وجود نداشت و وی این کتاب را نوشت و واژهگزینی کرد، حتی زمانیکه دانشجویانش به کتابی درباره «باستانشناسی مصر و بینالنهرین در پیش از تاریخ» نیاز داشتند، او این کتابها را منتشر کرد.
به اعتقاد او، ایران فرهنگی یکی از دغدغههای ملک شهمیرزادی بود، به اندازهای که در دوران بازنشستگیاش درباره جغرافیای ایران فرهنگی فکر و کار میکرد.
نوکنده درباره مهمترین دغدغه ملک شهمیرزادی میگوید: او دوست داشت اطلس کامل باستانشناسی ایران منتشر شود، هر چند خود وی در گذشته یک اطلس در این زمینه منتشر کرده بود اما همیشه دوست داشت یک اطلس غنی باستانشناسی درباره ایران منتشر کند. او بعد از بازنشستگیاش بیشتر روی این موضوع فکر میکرد و درباره آن حرف داشت.
مدیر کل موزه ملی ایران با اشاره به اینکه ملک شهمیرزادی علاقه داشت تا کتابی درباره «سفال پیش از تاریخ ایران برای فلات مرکزی ایران» بنویسد، ادامه میدهد: او علاقه داشت تا در همه مناطق باستانشناسی کشور بررسی و پژوهش انجام دهد. از نظر او ایران به ۹ منطقه فرهنگی تقسیم میشد. او قلمروهای فرهنگی باستانشناسی پیش از تاریخ را ملاک قرار میداد و میگفت هر کدام از آنها یک منطقه فرهنگی هستند و به همین دلیل هم علاقه داشت یک کتاب درباره سفالهای پیش از تاریخ هر منطقه چاپ شود تا مأخذ و کتاب کار باشد.
او تاکید میکند: یک نسل از باستانشناسان در گذشته داریم که افرادی بسیار کمنظیرند، هر کدام یکتنه به اندازه یک موسسه تحقیقاتی کار ارائه میکردند، شاگردانی توانا تربیت کردهاند و بیادعا و در سکوت مطلق کارهای خود را انجام میدادند.
انتهای پیام
نظرات