به گزارش ایسنا، مجموعه پنججلدی «جغرافیای جامع ایران» از سوی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی رونمایی خواهد شد، اما ارزش دانشنامههای جامع در چیست؟ گفتوگویی با اسماعیل شهبازی، استاد بازنشسته سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی که به عنوان پدر علم ترویج ایران شناخته میشود و این روزها هشتادوچهارسالگی خود را میگذراند، درباره وضعیت تدوین دانشنامههای جغرافیایی، چرایی کم بودن این آثار و همچنین چشمانداز علم جغرافیا در ایران انجام شده است که در پی میآید:
وجود کتاب جامعی در حوزه جغرافیا چه اهمیتی برای کشور دارد؟
همانطور که هر فرد شناسنامهای دارد و خود را با آن میشناسد و به دیگران میشناساند، کشور نیز به یک شناسنامه احتیاج دارد که قاطبه مردم همان کشور و سایر نقاط جهان آن را بشناسند. یک دایرهالمعارف جغرافیایی شامل همه این موارد بوده و تنها محدود به مرزها و عوارض طبیعی نیست. حتی به باور من باید نوعی از این آثار برای دانشآموزان مقاطع ابتدایی فراهم شود آن هم نه برای حفظ کردن و امتحان دادن بلکه برای اینکه مطالعه کنند و بدانند که مملکتشان چه چیزهایی دارد. بنده با بیش از ۸۰ سال، هنوز هم وقتی به برنامههای تلویزیون مینگرم و به فرض میبینم که آبشارهای لرستان را نشان میدهد، جایی که زادگاهم بوده، به وجد میآیم و البته افسوس میخورم که چرا زودتر به این داشتهها پی نبردم. در نتیجه بخشی از اهمیت دانشنامهها درباره شناخت است. از سوی دیگر باید خلقیات مردم و همچنین آدب و رسومشان مشخص و در جایی منعکس شود تا در ذهن مردم تثبیت شود.
تجربه انتشار این دست از کتابها در دنیا چگونه است و وضعیت آن را در داخل کشور چگونه میبینید؟
مهم این است که این آثار چگونه در دسترس قرار بگیرد و باید دسترسی به چنین منابعی تسهیل شود. در تمام دنیا انواع و اقسام دایرهالمعارفها وجود دارد و برخی نیز به زبان فارسی ترجمه شده و در کتابخانهها وجود دارد. نکتهای که باید دنبال کرد این است که چه انگیزهای باید در افراد ایرانی وجود داشته باشد که به این کتابها مراجعه کنند. اکنون برخی از برنامههای تلویزیونی در این زمینه صحبت میکنند اما در مقابل عطشی که برای همگان وجود دارد بسیار کم است. به هر جهت همانطور که عنوان شد باید این موارد را در متون درسی قرار داد و الزامی باشد تا دانشآموزان به آن رجوع کنند نه برای امتحان دادن و نمره کسب کردن بلکه برای یاد گرفتن هرچه بیشتر مشخصات جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی سرزمینشان.
به نظر میرسد که این کتابها مهجور ماندهاند و انگیزهای برای رجوع به آنها وجود ندارد، دلیل این مهجورماندگی چیست؟
مهجور ماندن چنین دست آثاری به بیعلاقگی خودمان بازمیگردد؛ نمیخواهیم خودمان را بشناسیم. اگر بخواهیم خودمان، سرزمینمان، اجداد و شرایط موجود را بسنجیم، مجبور خواهیم بود که چنین منابعی را به تعداد زیاد (از لحاظ جلدهای مختلف) داشته باشیم و همچنین آنها را به سهولت در دسترس قرار داده و فقط به افراد علاقهمند اکتفا نکنیم. در نظر داشته باشید که باید علاقه را به وجود آورد و به شکلهای مختلف به مردم فهماند. یک زمان مردم شناسنامه نداشتند و یا شماره آن را به زور به یاد میآوردند اما الان به نوعی شده است که داشتن کارت ملی نیز الزامی است و دسترسی به اطلاعات فردی نیز با سهولت صورت میپذیرد. چنین امکانی باید برای چیزهایی که نقش شناسنامه هویتی سرزمین را دارد هم اتفاق بیفتد.
چشمانداز علم جغرافیا را در ایران چگونه میبینید و چه توصیهای دارید؟
از جهاتی میبینم برخی افراد کارهایی کردهاند و رشتههایی همچون جغرافیا و برنامهریزی توسعه روستایی ایجاد شده است، این خیلی خوب است اما یادتان باشد که فقط نباید به جرافیا پرداخت، جغرافیا همراه با تاریخ است و هر عصر و زمان تاریخی دارد. از همینجا باید گفت که نیاز است مجموعه دایرةالمعارف اسلامی به تاریخ از منظر شخصیتها نیز توجه کند، افرادی که الزاما مشهور نیستند. مثلا در زمینه آفات و بیماری گیاهان ما شخصیتهای بسیاری را از صد سال قبل تاکنون داریم اما هیچ جا نامی از آنان منعکس نشده است. ممکن است یک تاریخدان و جغرافیدان را مردم به خوبی بشناسند اما از کسانی که در صد سال اخیر درباره بیماریهای گیاهی و دامی کارکردهاند جز در محافل خاص مربوط به رشته خودشان، در جایی دیگر نامی برده نشده است. چرا ما نباید در زمان حیات، این افراد را بشناسیم؟ بنابراین بسیار جا دارد که به شخصیتهای تاثیرگذار و کمترشناختهشده در زمینههای کشاورزی، صنعتی و آبخیزداری که با حیات ما سروکار دارد نیز پرداخته شود.
انتهای پیام
نظرات