چند رباعی از دفتر «همصدا با حلق اسماعیل»
سیدحسن حسینی
از خیل دلاوران گسستن نتوان
با روح خدا عهد شکستن نتوان
این است پیام خون یاران شهید:
جنگ است برادران نشستن نتوان
**
چون ابر که آرام و روان میگذرد
این قافله با همسفران میگذرد
هنگامۀ جنگ است، نه هنگام درنگ
برخیز که بیامان زمان میگذرد
**
صحرای خطر گام مرا میخواند
صهبای سحر جام مرا میخواند
وقت خوش رفتن است، هان گوش کنید
از عرش کسی نام مرا میخواند
سیدحسن حسینی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی یکم فروردینماه ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. او از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعات قبل از انقلاب به ویژه مجله «فردوسی» آغاز کرد. حسینی در حوزه اندیشه و هنر اسلامی (حوزه هنری) مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امینپور بر عهده داشت و از سال ۱۳۷۸ به فعالیت در واحد ویرایش رادیو تهران مشغول شد. این شاعر در سال ۱۳۷۹ مجموعه کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سههزار غزل را در بر میگیرد به صورت ضبطشده خواند. سیدحسن حسینی در چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳ مورد تقدیر قرار گرفت.
از آثار او میتوان به «همصدا با حلق اسماعیل»، «برادهها»، «گنجشک و جبرئیل»، «سکانس کلمات»، «نوشداروی طرح ژنریک»، «سفرنامه گردباد» و ... اشاره کرد.
سیدحسن حسینی نهم فروردینماه ۱۳۸۳ در سن ۴۸سالگی درگذشت.
انتهای پیام
نظرات