این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره سرقت ادبی و وضعیت رسیدگی به آن اظهار کرد: داستان سرقت ادبی بهویژه در مورد شعر حکایت تازهای نیست و اگر مروری داشته باشیم در تاریخ ادبیات ایران از صدر تا کنون با روایتهای متعددی روبهرو میشویم؛ مثلا مجیرالدین بیلقانی چندین قصیده سنایی را سرقت کرده بود که این موضوع در چند مقاله علمی-پژوهشی نیز منعکس شده است. با امعان نظر به افزایش استفاده آزادانه از فضای مجازی و انتشار نامحدود و بیرویه شعرهای شاعران در هر سطحی، بیتردید اتفاق سرقت ادبی هم رو به ازدیاد است که به نظر من شرافتمندانه نیست. هیچکس با این روش شاعر نمیشود و دیر یا زود دستش رو و شناخته میشود.
او با اشاره به افزایش سرقت ادبی نسبت به قبل افزود: البته در سالهای قبل سرقت ادبی به این اندازه نبود چون در هر حال هر مجله و روزنامهای دبیر بخش شعر حاذق و باسوادی داشت که شعرها را کنترل میکرد، با این حال به ندرت این مسأله اتفاق میافتاد که گاهی هم آن را بهعنوان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری شاعران از یکدیگر و توارد میگفتند.
کاوه سپس به سرقت از شعرهایش اشاره و بیان کرد: در طول دوران شاعریام چند مورد پیش آمد، البته در مقطعی بود که شعرها در مجلات و روزنامهها منتشر میشد و اینگونه نبود که در شبکههای مجازی باشد و ظرف چند لحظه و چند ساعت کل دنیا را پوشش بدهد و قابل کنترل و شکایت نباشد.
این شاعر ادامه داد: اولین شعری که از من سرقت شد در روزنامه همشهری بود. من معمولا صفحههای شعر تمام روزنامهها و مجلاتی را که در حد توانم بود تهیه میکردم و میخواندم، ناگهان دیدم یکی از شعرهایم را به طور کامل نوشته و با نام دیگری در زیرش منتشر کرده است، اول جا خوردم اما بعد خوشحال شدم که کسی آنقدر آن را دوست داشته و تحت تأثیر قرار گرفته که به بیآبروییاش فکر نکرده و شعر من را به نام خود منتشر کرده است؛ برای همین پیگیر آن نشدم.
پوران کاوه تاثیر سرقت ادبی بر افکار مؤلفان و شاعران را بنا بر اندیشه و سلیقه افراد متفاوت دانست و گفت: به نظر من باید برای پیگیری سرقتهای ادبی به دادگاه فرهنگ و رسانه مراجعه کرد تا مشخص شود چه کسی آن اثر را زودتر به ثبت رسانده است و اخیرا هم کمپین مبارزه با نشر جعلیات در دنیای مجازی برقرار شده که تا حدود زیادی راهگشا است و هویت اصلی شعر و شاعر را مشخص میسازد که این نیز در جهت پیشگیری سرقت ادبی بیتأثیر نیست.
انتهای پیام
نظرات