بهمن سال گذشته برخی از گروههای متقاضی شرکت در جشنواره تئاتر فجر به دلیل سوگواری آن زمان، ترجیح دادند در این دوره جشنواره شرکت نکنند. به تازگی اعلام شده یکی از انصرافدهندگان از فجر که جوانی است مشهدی به نام مسعود حکمآبادی به سه سال زندان محکوم شده است. این جوان که تهیهکننده تئاتر است، قرار بود از مشهد در جشنواره تئاتر فجر شرکت کند.
بعد از اعلام حکم او، محمد رحمانیان در حمایت از این هنرمند یادداشتی را در اختیار ایسنا گذاشت که در ادامه میخوانید:
«در خرداد ۱۳۹۱، در یادداشتی با عنوانِ «چشمه و آبِ گِلآلود» نوشتم: ...یک سالی است که مشغول تحقیق و پژوهش برای نوشتن نمایشنامهی «صدّام» هستم و گمان میکنم، برای تکمیل تحقیقاتم به زمانی بیش از این نیاز دارم. در طول پژوهشهایم به دورنمایی دست یافتهام از خونریزترین حاکم مستبد همهی دورانها. اما در طی نگارش نمایشنامه با خود عهد بستهام کوچکترین توهینی به این شخصیت و همفکرانش روا ندارم و بیهیچ داوری به نوشتن یافتههایم بنشینم. در مورد پرسوناژی صحبت میکنم که نیممیلیون از مردان و زنان سرزمینم را به خاکوخون کشاند، و به همین اندازه مجروح و معلول و اسیر و مفقودالاثر، ارمغان هشت سال جنگی بود که بر ما تحمیل کرد. از تعداد آوارگان عدد صحیحی در دست نیست، همینطور میزان فجایع نسلکشی و استفاده از سلاحهای شیمیایی. ارقامی که از خسارات اقتصادی حکایت میکنند بهتآور و حیرتانگیزند. و خسارات اجتماعی در حساب نمیگنجند. با همهی اینها، نمایشنامهی طولانی «صدّام» را مینویسم ــ با زمان تقریبی چهار ساعت ــ بیهیچ پرخاش و توهین و اسائهی ادبی. اساساً من نمایشنامهنویس شدم تا به کسی توهین نکنم. پس چگونه ممکن است... بگذریم.
در خرداد ۱۳۹۹ دوباره مینویسم: ما نمایشنامهنویس و کارگردان و بازیگر و منتقد تئاتری شدیم تا به کسی توهین نکنیم. زبان ما زبان نقد و گفتگو و تحلیل و کارشناسی است.اگر قرار به توهین بود اصلاً چرا سراغ تئاتر آمدهایم؟ در زمستان ۱۳۹۸ بودند هنرمندانی که به دلیل سوگواری نخواستند در هیچ جشن و جشنوارهای شرکت کنند. طلایهدار این هنرمندان استاد مسعود کیمیایی بود، و مسعود حکمآبادی یکی از انصرافدهندگان از شرکت در جشنواره. تهیهکنندهای که سال ۱۳۹۷ با نمایش «دریاچهی قو» به کارگردانی استاد رضا صابری بیشترین جوایز ِسی و هفتمین جشنوارهی تئاتر فجر را دریافت کرده بود. جوانی که هرگز نه او را از نزدیک دیدهام و نه همسخن شدهام، اما میدانم از اهالی تئاتر مشهد است و ادامهی نسلی از هنرمندان تئاتر این شهر؛ از داریوش و انوشیروان ارجمند گرفته تا رضا و داوود کیانیان. از خود میپرسم چگونه ممکن است کسی از نسل این بزرگان به جای نقد و تحلیل، از در توهین درآید و بیحرمتی!؟...و هر بار به این نتیجه میرسم نکند حکمِ قضایی او حاصل یک سوءتفاهم باشد و نیازمند بازنگری؟ چرا که همچنان معتقدم ما به تئاتر آمدهایم تا درهای توهین و بیحرمتی را ببندیم و پنجرههای گفتگو و مفاهمه را بگشاییم. آرزویم آزادی اوست، در این روزها که بیش از پیش به همدلی و محبت نیازمندیم. در روزهایی که دلشکستهایم از فقدان بزرگمرد تئاتر ایران ـ محمدعلی کشاورز ـ با خبر آزادی مسعود حکمآبادی، تئاتر ایران را شادمان سازید.»
انتهای پیام
نظرات