به گزارش ایسنا، حمید شاه آبادی در یادادشتی به مناسبت بیستوپنجم اردیبهشتماه،روز بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی و گرامیداشت زبان فارسی در یادداشتی، از حکمت آزادگی فردوسی سخن گفت.
در این یادداشت میخوانیم:
جایگاه «حکیم سخن» در ادبیات فارسی چنان است که روز بزرگداشت او را که ۱۰۸۰ سال پیش در طوس خراسان چشم به جهان گشود، با پاسداشت زبان فارسی قرین ساختهاند. گذر سالیان دراز و در دست نبودن منابع تاریخی متقن سبب شده روز تولد حکیم طوس نامکشوف بماند. هر چند که برخی نخستین روز بهمنماه را زادروز او میدانند. آنچه مکشوف است آن که شاعر بلندآوازه ایرانی در سال ۳۱۹ هجری خورشیدی پا به دنیا نهاد و ۸۷ سال زیست تا از زبان پارسی چنان کاخی بسازد که از باد و باران گزند نیابد. به همین خاطر ۲۵ اردیبهشت هر سال فردوسی و زبان فارسی همزمان گرامی داشته میشوند.
به فارسی سخن گفتن، مهمترین دلیل برای احساس دین به فردوسی برای پاسداری از زبانی است که در واقع به هویت ایرانیان شکل داده است. ورای فارسیزبان بودن، گام برداشتن در قلمرو تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی کافی است تا جلوههای درخشش حکیم در آسمان این قلمرو آشکارا به نظر آید.
فردوسی با هر دیدهای و از دریچه هر مرامی یا اندیشهای که با بدخواهی نیامیخته باشد، بزرگترین احترامها را برمیانگیزد. اوج سپاسداری از حکیم بلندآوازه ایرانی بارها در بیانات رهبر انقلاب به ثبت رسیده تا جایی که کمتر چهره ادبی را میتوان در تاریخ ایران یافت که با چنین تقدیر و تحسینی مواجه شده باشد.
رهبر معظم انقلاب، فردوسی را حکیم به معنای حقیقی آن خوانده و بیان میدارند «حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده، تقریباً در همه داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست» (بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب- سی اردیبهشت ۹۸) و تصریح میدارند «فردوسی، خدای سخن است. او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید.» ( بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران- پنجم اسفند ۷۰).
رهبری با ذکر ویژگیهای فردوسی بارها از ضرورت تدبر و تدقیق در «حکمت قرآنی» فردوسی که «همان حکمت ملی بومی و ایرانی ما است» سخن گفته و فرمودهاند «فردوسی را بزرگ کنید. فردوسی باید هم بزرگ شود. فردوسی در قلّه است.» (بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم- هشت بهمن ۸۱).
در جست و جوی رمز و راز این میزان از تکریمِ حکیم جنبههای مختلفی به چشم میآید و میتوان درباره آن سخن راند اما یکی از تحسینبرانگیزترین جلوههای حکمت و ادب فردوسی سرودههای او در رسای آزادی، دادخواهی، آزادگی و ظلمستیزی است.
داستان قیام «کاوه آهنگر» برابر «ضحاک» ستمگر و برپایی حکومت دادگر «فریدون» از شاخصترین و شورانگیزترین بخشهای شاهنامه فردوسی است که صحنههای دادخواهی و آزادگی را ترسیم میکند.
چهرههای مورد احترام و تحسینشده شاهنامه کسانی هستند که بیشترین همت را بر ترویج دادگری میگمارند همچون «منوچهر» که میگوید:
به داد و به دین و به مردانگی
به نیکی و پاکی و فرزانگی
بدان را ز بد دست کوته کنم
زمین را به کین رنگ دیبه کنم
فردوسی، آزادی و پایمردی برابر ظلم و ستم را چنان ارج مینهد که آن را از جان ارزشمندتر میشمرد:
به نام نکو گر بمیرم رواست
مرا نام باید که تن مرگ راست
همان مرگ بهتر به نام بلند
از این زیستن، پر هراس و گزند.
فردوسی در جای جای شاهنامه سستی و سکوت در برابر بیداد را رد میکند و از ضرورت گسترش عدل و داد و واژگونی ستمگری نه در دایره جغرافیایی ایران که در جهان سخن میراند.
اندیشه فردوسی اندیشهای جهانی و حکمت او فراملی و به پهنای جهان است. از این رو است که فردوسی در قله ادبیات ایران و جهان، جهانیان را مخاطب قرار داده و آنان را به یکی از مبناییترین و مقدسترین آرمانهای بشری یعنی جستوجوی عدالت و ظلمستیزی و در نهایت آزادگی فرامیخواند.
حمید شاه آبادی.
انتهای پیام
نظرات