به گزارش ایسنا، باشگاه شاهین توسط عباس اکرامی در سال ۱۳۲۱ شکل گرفت و در دهه سی و چهل خورشیدی یکی از تیمهای مهم و قدرتمند ایران بود. تیمهایی از سراسر ایران به عنوان شعبهای از شاهین تاسیس میشدند و در رقابتهای لیگ کشور حضور پیدا میکردند. تیمهایی از جمله شاهین اصفهان، شاهین اهواز و شاهین آبادان به عنوان زیر مجموعه شاهین نامی برای خود دست و پا کرده بودند و همواره به تیم اصلی شاهین بازیکنانی تزریق میکردند. شاهین ابتدا از تیمهای تهران تغذیه میشد اما خوزستان چون مهد فوتبال بود، فوتبالیستهای بزرگی داشت و از طرفی دکتر اکرامی قاعدهای را که میگفت شاهینیها باید از خانوادههای تحصیل کرده و مرفه باشند، شکست و این باعث شد بازیکنان مختلفی از شعبههای خوزستان به تیم اصلی منتقل شوند. بازیکنانی مثل پرویز دهداری، حمید برمکی و حمید جاسمیان در آن دوره به تهران آمدند و به تیم شاهین تهران منتقل شدند.
مهدی زارعی مورخ و پژوهشگر ورزشی میگوید: رابطه تیمهای همنام تهرانی و شهرستانی در دهههای قبل فوتبال ایران، برخلاف چیزی که امروز تصور میشود، رابطهای بسیار ساده و در حد داشتن یک نام مشترک بوده است. اصولا تیمداری در نیم قرن قبل، چنان ساده بود که در مخیله امروزی نمیگنجد. مثل گروهی از بچههای شرق تهران که تیمی به نام شرق را تشکیل داده بودند.
در این شرایط شاید همچنان گروهی متصور باشند که شعبههای باشگاهی چون شاهین تهران ارتباطی تنگاتنگ با باشگاه اصلی داشتهاند. اما تمام این ارتباطات، همان طور که اشاره شد، تنها همنامی شاهین تهران با تیمهایی چون شاهین اهواز یا اصفهان بود. فقط کافی بود یکی از مسئولان تیم اصلی، سری به محل تمرین یا مسابقه یک تیم زده و موافقت کند که آنها از این به بعد شعبهای از تیم اصلی باشند و با آن نام در مسابقات شرکت کنند. این نوع روابط، سودی دوجانبه داشت. باشگاه کوچکتر با نام باشگاه بزرگتر شهرت پیدا میکرد و باشگاه بزرگتر هم در صورت لزوم میتوانست از بازیکنان باشگاه شعبه خود، استفاده کند.
قدرت گیری شاهین در خوزستان این مزیت را برای تیم اصلی شاهین در تهران داشت که ستارههایی چون پرویز دهداری، مهراب شاهرخی، حمید برمکی، حمید جاسمیان را از خوزستان به تهران آورده و اندکی بعد به تیمملی تحویل دهند.
خوزستان هم از جمله استانهایی بود که شهرهای گوناگون آن شعبههای فراوانی از تیمهای تهرانی داشتند. از تاج آبادان و تاج مسجد سلیمان گرفته تا شاهین اهواز و شاهین آبادان و ...
اهواز و آبادان خیلی زود، خود را در بین تیمهای حاضر در مسابقات کشوری دیدند. هشت دهه قبل، مسابقات کشوری حالت لیگ باشگاهی نداشت بلکه مسابقاتی یک هفتهای بود بین تیمهای منتخب شهرهایی چون تهران، مشهد، تبریز، اصفهان و اهواز. هرچند اصفهانیها نخستین شهری بودند که قهرمانی را از تهران گرفتند اما این استان خوزستان بود که با توجه به سابقه ورزشی خود، به سرعت بدل به قطب دوم فوتبال شد به طوریکه با شکلگیری مسابقات باشگاهی کشور در دهه ۳۰، این آبادانیها بودند که قهرمانی را از تهرانیها گرفته و به شهر خود بردند.
قدرت گیری شاهین در خوزستان این مزیت را برای تیم اصلی شاهین در تهران داشت که ستارههایی چون پرویز دهداری، مهراب شاهرخی، حمید برمکی، حمید جاسمیان را از خوزستان به تهران آورده و اندکی بعد به تیمملی تحویل دهند.
داستان رابطه این تیمها با هم، در سال ۱۳۴۷ با انحلال باشگاه شاهین تهران نیز به پایان رسید. وقتی پروانه باشگاه اصلی (شاهین تهران) لغو شد، تیمهای شعبه نیز یا باید منحل میشدند یا مستقلا کار خود را ادامه میدادند مثل شاهین اصفهان که با عنوان «سپاهان اصفهان» کار خود را ادامه داد. هرچند بعد از انقلاب، تیمها اجازه پیدا کردند از نامهایی چون شاهین استفاده کنند اما این هم تنها استفاده از «نام» بود نه بهرهگیری از تجربیات، سوابق و هویت یک تیم قدیمی.
به گزارش ایسنا، در آبادان ابتدا تیمی با نام جم در اواخر سال ۱۳۳۰ تشکیل شد که بازیکنانی مثل برادران دهداری، حمید جاسمیان، رضا علمداری، مجید فخروییان و غلامرضا صفریان را به فوتبال معرفی کرد و در سالهایی که فوتبال باشگاههای آبادان در انحصار تیمهای وابسته به شرکت نفت، تیم کارگر و تیم انگلیسیهای مقیم آبادان بود، در دومین سال حضورش در این لیگ توانست به مقام قهرمانی برسد.
در سال ۱۳۳۶ باشگاه جم با توجه به ویژگیهای مشترک با باشگاه شاهین و از طرفی گسترش باشگاه شاهین در سراسر ایران نامش را به شاهین آبادان تغییر داد و در ادامه با توجه به رابطه خوب دو باشگاه همواره مسابقات دوستانهای بین این دو تیم برگزار میشد.
شاهینیهای آبادان در آن سالها به تیم قدرتمندی تبدیل شده بودند. آنها در سال ۱۳۳۹ طی رقابتهایی که به میزبانی ساری و با حضور شش تیم از سراسر کشور برگزار شد، توانستند در فینال مقابل تیم منتخب قزوین با دو گل پرویز دهداری پیروز شوند و قهرمان اولین دوره لیگ باشگاههای ایران شوند.
جاسمیان: تیمسار خسروانی به من گفت ما دوست داریم شما را در تیم خودمان داشته باشیم. من بعد از آن با پرویز دهداری تماس گرفتم و این ماجرا را تعریف کردم و به او گفتم حتی اگر گرسنگی بکشم شاهین را رها نمیکنم.
شاهینیها پس از این قهرمانی با جذب ایرج دبیرسیاقی و حمید شیرزادگان دو بازیکن کمکی که از شاهین تهران به این تیم اضافه شده بودند در رقابتهایی در پاکستان حضور پیدا کرد به مقام نایب قهرمانی رسید. شاهین اواخر دهه سی به یکی از قدرتمندترین تیمهای ایران تبدیل شد و نامی برای خود دست و پا کرده بود.
حمید جاسمیان، پیشکسوت تیم فوتبال شاهین آبادان در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: پرویز دهداری بزرگ ما بود. یک روز او از تهران آمد و بعد از صحبتهایی که با ما داشت تصمیم گرفتیم نام تیم ما را از جم به شاهین تغییر دهیم. بازیکنان خیلی خوبی در تیم ما حضور داشت. جعفر نامدار بازیکن تیمملی بود که به طور مستمر در تیم ما حضور پیدا میکرد و ما در آن زمان توانستیم سه سال در سالهای ۳۹،۳۸ و ۴۰ قهرمان ایران شویم. تیممان خیلی قدرتمند بود و در بازی دوستانهای که در آبادان با تیم شاهین تهران برگزار کردیم آنها را شکست دادیم.
او ادامه داد: در آن مسابقه افرادی مثل همایون بهزادی و آقای مبشر، رییس وقت فدراسیون فوتبال حضور داشتند و عملکرد مرا در تیمملی دیدند و همان بازی باعث شد به تیم شاهین دعوت شوم. به تهران رفتم و دیگر در آنجا ماندگار شدم. متاسفانه دیگر نامی از شاهین باقی نمانده است. نه در تهران و نه در شهرستانها. البته تیم شاهین بوشهر هنوز وجود دارد که آن تیم هم زیر نظر شهرداری فعالیت میکند.
پیشکسوت شاهین آبادان اضافه کرد: شاهین آبادان دیگر وجود ندارد. تیم کارگرکه آن سالها در آبادان مطرح بود هم به تیم صنعت نفت آبادان تبدیل شده است. شاهین در سراسر کشور وجود داشت. شاهین در اصفهان تیم قدرتمندی بود که به سپاهان تبدیل شد و در تبریز هم تراکتور کنونی است. شاهین یک مکتب سطح بالا بود و همه اعضای آن تحصیلکرده بودند. البته در آن زمان پول زیادی نبود و همه چیز به علاقه بستگی داشت.
وی اضافه کرد: یادم است به تهران آمده بودم و در مسافرخانهای در خیابان فرودین و نزدیک توپخانه (میدان امام خمینی) ساکن شدم. دبیر باشگاه تاج به سراغ من آمد و گفت تیمسار خسروانی با شما کار دارد. ترسیده بودم که نکند برای سربازی به سراغ من آمده باشند. به هر حال رفتم پیش تیمسار خسروانی و او به من گفت ما دوست داریم شما را در تیم خودمان داشته باشیم. من بعد از آن با پرویز دهداری تماس گرفتم و این ماجرا را تعریف کردم و به او گفتم حتی اگر گرسنگی بکشم شاهین را رها نمیکنم.
به گزارش ایسنا، دیگر اثری از شاهین آبادان وجود ندارد و تیمی که سالها در بالاترین سطح فوتبال در ایران قرار داشت و مقامهای مختلفی کسب کرد اکنون تنها یک نام از دهه سی و چهل از آن به گوش میرسد.
تیم دیگری از شاهین که از بین تیمهای شهرستانی به واسطه عملکرد درخشانش بر سر زبانها افتاد شاهین اهواز بود. باشگاه شاهین اهواز در سال ۱۳۳۶ بنابه توصیه دکتر اکرامی بنیانگذار شاهین توسط آقای حسن فاخری در اهواز تأسیس شد. این تیم سالها به صورت محلی و استانی فعالیت داشت و همواره بازیکنان شاهین اهواز به تیمهای تهرانی منتقل میشدند. در اوایل دهه ۵۰، صفر ایرانپاک و ایرج سلیمانی دو بازیکنی بودند که توسط تیم پرسپولیس جذب شدند. در ادامه تیم شاهین به مرور ضعیف و منحل شد.
سال ۱۳۶۲ تیم بدر اهواز به تیم شاهین تغییر نام داد و مربی و بازیکنانش به این تیم منتقل شدند. شاهینیها با مربیگری عبدالمجید باقرینیا که خود از ابتدا یک شاهینی بود و بازیکنانی مثل جهانبخش دارابپور، سیاوش و کوروش بختیاری زاده، فرزاد آهک پور، سعید سلامات، عبدالله ویسی، عزیز فرسیات، علی نواصرزاده و ... دوباره پا به مسابقات گذاشتند و سال به سال به تیمی منسجمتر تبدیل شدند.
شاهینیها در مسابقات جام حذفی حضور پیدا کردند. آن مسابقات در تابستان سال ۶۷ برگزار شد و فروردین ۶۸ به پایان رسید و اولین دوره مسابقات باشگاهی سراسری فوتبال در ایران، بعد از انقلاب اسلامی محسوب میشد. مسابقات لیگ و جام حذفی ایران از سال ۱۳۵۸ به دلیل شرایط خاص کشور در سالهای ابتدایی پس از انقلاب و وقوع جنگ هشت ساله برگزار نشد. شاهینیها در آن دوره از رقابتها به فینال رسیدند و ملوان بندرانزلی را شکست دادند و به عنوان اولین قهرمان مسابقات باشگاهی فوتبال در ایران در سالهای پس از انقلاب معرفی شدند.
سیاوش بخیتاری زاده، پیشکسوت باشگاه شاهین اهواز درگفتوگو با ایسنا درباره سالهای حضورش در شاهین گفت: سال ۱۳۳۸ تیم شاهین آبادان با پرویز دهداری قهرمان کشور شد و درست سی سال بعد نسل جدید بازیکنانی که در محلههای اهواز پا گرفتند و در اوج جنگ تحمیلی به آمادگی رسیدند و توانستند قهرمان جامحذفی شوند. این بازیکنان قبل از انقلاب در لباس تیم نوجوانان شهباز در کنار یکدیگر بازی میکردند. بعد از انقلاب با نام بدر اهواز بازی میکردیم و تا سال ۶۳ با این نام فعالیت داشتیم. در این سال با عبدالمجید باقرینیا نام این تیم به شاهین تغییر یافت و با این نام فعالیت خود را آغاز کردیم.
در روزهای خون و جنگ ما قهرمان شدیم و آن شب، تنها شبی بود که مردم خوزستان برای قهرمانی تیمشان جشن و پایکوبی کردند.
او ادامه داد: باقرینیا کسی بود که ریشه شاهینی داشت و در سن ۲۵ سالگی بازی کردن را کنار گذاشت و وارد دنیای مربیگری شد. همه بازیکنان مطیع امر او بودند و تیم ما از سال ۶۳ تا ۶۷ در خوزستان همواره قهرمان بود. سال ۶۴ منتخب استان شکل گرفت که همیشه هفت یا هشت بازیکنان از بازیکنان ما در این تیم حضور داشتند. خانه برادران بختیاریزاده در منطقه طالقانی اهواز مرکز باشگاه شاهین بود و در آن خانه شاهین پا گرفت و به اوج رسید.
پیشکسوت باشگاه شاهین اهواز با بیان اینکه در آن دوره مردم خوزستان نیاز به شادی و نشاط داشتند، عنوان کرد: سال ۶۷ با بزرگتر شدن و باتجربه تر شدن بازیکنانی مثل داراب پور، برادران بختیاری زاده، آهک پور، سلامات و ... تیم خیلی خوبی روانه مسابقات جام حذفی کردیم که اولین دوره این مسابقات بعد از جنگ تحمیلی بود. پرسپولیس تیم قدرتمندی بود که با سه گل از ما شکست خورد. خیبر خرم آباد و ذوب آهن اصفهان را شکست دادیم و در فینال توانستیم با چهار گل ملوان بندر انزلی را شکست دهیم.
او اضافه کرد: در روزهای خون و جنگ ما قهرمان شدیم و آن شب، تنها شبی بود که مردم خوزستان برای قهرمانی تیمشان جشن و پایکوبی کردند. ایران که جنگ را تمام شده میدید میزبانی منطقه چهار آسیا را بر عهده گرفت و آن را به شهر اهواز سپرد. در آن بازیها توانستیم به مقام قهرمانی دست پیدا کنیم اما باید بگویم کاپ جام حذفی مثل جام شوکران بود و موفقیت ما به مذاق خیلیها خوش نیامد و از آنجا فاجعه شروع شد.
بختیاری زاده با بیان این که قهرمان چهار منطقه آسیایی در مسابقات جام باشگاههای آسیا و به میزبانی جاکارتای اندونزی حضور پیدا کردند، عنوان کرد: لیائونینگ چین، الرشید عراق و پلی تاجایای اندونزی در گروه ما حضور داشتند. البته نماینده تایلند هم در گروه ما بود که نیامد. قبل از آغاز مسابقات اتفاقات عجیبی برای تیم ما افتاد و سرمربی تیم یعنی آقای باقرینیا را برکنار کردند و بازیکنان تیم به این رای اعتراض کردند و عدهای از بازیکنان هم از تیم خارج شدند. بعد از این ماجرا مسئولان به تکاپو افتادند تا این تیم را دوباره سرپا کنند.
او ادامه داد: دکتر غفوریفرد، معاون رئیسجمهور و رئیس وقت سازمان ورزش تلاش کرد تا این تیم دوباره جمع شود اما هرگز آن تیم قبلی نشد. چند نفر مثل من و برادرم و فرزاد آهک پور در روز آخر اعزام، به همراه تیم به جاکارتا اعزام شدیم اما تیم مثل توریستها وارد مسابقات شد و هیچ هماهنگیای بین بازیکنان وجود نداشت. ما عملکرد بدی هم نداشتیم اما به هر حال حذف شدیم.
پیشکسوت باشگاه شاهین اهواز همچنین گفت: پس از برگشت از اندونزی دیگر هیچوقت شاهین آن تیم سابق نشد و هیچکس شاهد بلند پروازیهای این تیم نبود. به مرور شاهین تضعیف شد و به خاطرهها پیوست. همه مسئولانی که باعث نابودی این تیم شدند هر کدام به گوشهای رفتند و انگار مسئولیت آنها انحلال شاهین بود و به هدفشان رسیدند و این تیم منحل شد.
باقرینیا: یک بار وقتی به تهران رفتم آقایان کاشانی و بهزادی به استقبال من آمدند و میگفتند ما همیشه شما را برای بازیکنانمان مثال میزنیم. این باعث افتخار بود که توانستیم آنقدر خوب باشیم که از ما تعریف کنند.
عبدالمجید باقرینیا، سرمربی سابق تیم شاهین اهواز نیز درباره آن روزهای شاهین گفت: تیم داری و باشگاه داری در گذشته بسیار با امروز تفاوت داشت. شاهین اهواز تیمی بود که بانیاش در آن سالها خودم بودم. در ۲۵ سالگی مربی تیم به نام بدر بودم که سال ۶۲ همان تیم را با بازیکنانش منتقل کردیم و تیم شاهین اهواز را دوباره شکل دادیم. دلیلش این بود که تربیت بدنی آن موقع به ما کمک نمیکرد و مجبور شدیم بازیکنان را به باشگاهی دیگر منتقل کنیم.
او ادامه داد: ما در ابتدا نه هیات مدیره و نه مدیر عامل داشتیم. من بودم و ناصر دهنایی که با شهریه بازیکنان این تیم را اداره میکردیم. موفقیت تیم ما از همان ابتدا شروع شد و تا سال ۶۸ قهرمان استان بودیم. بازیکنان تیم ما در تیم منتخب خوزستان بودند که در لیگ قدس شرکت میکردند و واقعا تیم منسجمی داشتیم. سال ۶۸ در جام حذفی حضور داشتیم و تیمهای پرسپولیس، خیبر خرم آباد و ملوان بندر انزلی را با اقتدار شکست دادیم.
باقرینیا در پاسخ به این سوال که دلیل برکناریاش از تیم شاهین چه بود، عنوان کرد: یک روز بعد از ظهر برای من نامهای فرستادند و از من قدردانی کردند. بعد از این همه سال هنوز نمیدانم دلیل برکناری من چه بود. تمام امکانات تیم ما در یک کمد فلزی که در حیاط خانهمان بود خلاصه میشد. من آنها را تحویل دادم. با این که آنها برای من بود نه باشگاه و حتی لباسهایی هم که بازیکنان داشتند از تیم مدرسه بود. اینطور شد که من و چند بازیکن شاهین به جنوب اهواز رفتیم و در آن تیم هم موفق بودیم و سه سال قهرمان لیگ استان شدیم.
او با بیان اینکه "در سال ۷۲ دوباره به شاهین اهواز برگشتم اما این تیم دیگر تیم سابق نبود،" گفت: دوباره در شاهین موفق بودم و توانستیم با این تیم به لیگ دسته دوم برسیم. در همان سال مقام سوم را به دست آوردیم. بانک ملی، پلی اکریل و شاهین اول تا سوم شدند. با توجه به انصراف پلی اکریل باید به لیگ یک صعود میکردیم که به جای اینکه ما را به لیگ بالاتر بفرستند، تیم ملوان را در لیگ یک نگه داشتند و حق ما را خوردند. در سالهای بعد این تیم دوباره به دسته پایینتر افتاد و در نهایت امتیازش به مس سونگون فروخته شد.
سرمربی سابق تیم شاهین اهواز در پایان گفت: یادم است یک بار وقتی به تهران رفتم آقایان کاشانی و بهزادی به استقبالم آمدند و میگفتند ما همیشه شما را برای بازیکنانمان مثال میزنیم. این باعث افتخار بود که توانستیم آنقدر خوب باشیم که از ما تعریف کنند اما متاسفانه قدر نشناختند و این اتفاقات افتاد. اکنون هم شاهین دیگر آن شاهین سابق نیست و فقط شنیدهام یک فرد علاقهمند آمده و یک تیم جوانان شاهین دارد که در لیگ استانی حضور دارد.
به گزارش ایسنا، سیاوش بختیاری زاده آخرین شاهینی بود که در سال ۱۳۸۰ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. اکنون از آن شاهین اسم و رسمدار یک تیم جوانان در لیگ استانی باقی مانده و سال هاست از یادها رفته است. تیمهای خوزستانی همواره بازیکنساز بودهاند و درخشش آنها همیشه به تیمملی کمک کرده است اما امروز هیچیک از مسئولان خوزستان صدای شاهین را نمیشنوند و انگار چشمشان را بر روی حقیقت بستهاند. شاهین بی بال پرواز نمیکند.
انتهای پیام
نظرات