به گزارش ایسنا، فرهنگسرای نیاوران در سومین شب از سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر میزبان گروه اتریشی دوئت زهی با هنرمندی دنیل آونر و همسرش باربارا آونر بود.
دنیل آونر، هنرمند اتریشی همراه همسرش در حالیکه ویولنهایشان را در دست داشتند، با لبخند وارد صحنه اجرا شدند.
ویولننواز اتریشی در ابتدا به زبان انگلیسی به حضار خوشآمد گفت و سپس از مترجمش دعوت کرد تا در کنارش قرار بگیرد و صحبتهای او به زبان آلمانی را به فارسی ترجمه کند.
او در ابتدا خود و همسرش را اینگونه معرفی کرد: من دنیل اونر اهل اتریش و همسرم باربارا اونر برزیلی است. ما باهم ویولن را آموختیم و در حال حاضر ساکن وین هستیم.
ما در جشنوارههای مختلفی شرکت کردهایم و از اینکه در جشنواره موسیقی ایران شرکت داریم بسیار خرسندیم. فکر میکنم ایران کشوری است که دوست دارد پلهای ارتباطی را با دیگر کشورها ایجاد کند.
پس از صحبتهای نوازنده اتریشی، زنی از حاضران در سالن برخاست و از مترجم خواهش کرد تا صحبتهایش را برای هنرمندان اتریشی ترجمه کند.
او به دنیل آونر و همسرش خوشآمد گفت و برای سفرشان به ایران تشکر کرد و از آنها به عنوان سفیران صلح و اتفاقات خوب در دنیا نام برد.
دنیل آونر در ابتدای هر قطعه تاریخچهای از آن قطعه به زبان اتریشی میگفت و مترجم برای حضار ترجمه میکرد. سپس دو نوازنده با لبخند به هم نگاه میکردند و قطعه شروع میشد. گویی با این لبخند تمام اطلاعات را با هم ردو بدل میکردند سپس ویولنهایشان را بر شانه میگذاشتند و مینواختند.
ویولننواز اتریشی در توضیح قطعه دوم، گفت: زبانهای مختلفی در دنیا وجود دارند و با هم تفاوتهایی دارند. مثلا شما از راست میخوانید و ما از چپ. موسیقی هم همینطور است. الان من از چپ به راست مینوازم و همسرم از پایین از راست به چپ. اما این نتها با هم همپوشانی پیدا میکنند. موسیقی را میتوان از جهتهای مختلفی خواند.
او همچنین داستان جالبی درباره قطعه سوم گفت که تمام حاضران در سالن را قبل از نواختن قطعه محو داستان پشت پرده آن کرد.
دنیل آونر داستان قطعه سوم را اینگونه تعریف کرد: موتزارت که معروفترین موزیسین اتریشی است، در کودکی با پدرش به ایتالیا سفر میکند و به واتیکان میرود. در آن زمان یعنی حدود ۳۰۰ سال پیش قطعهای در واتیکان نواخته میشده که مخصوص آنجا بود و در جای دیگری نواخته نمیشد. در واقع هر کسی آن را تقلید میکرد و مینواخت، دیگر اجازه ورود به کلیسا را نداشت و در آن موقع این بدترین تنبیه بود.
موتزارت این قطعه را میشنود و وقتی به خانه برمیگردد آن قطعه را از حفظ مینویسد. وقتی پاپ موتزارت ۱۲ ساله و مادرش را احضار میکند با تطبیق نتهای نوشته شده توسط موتزارت با نسخه اصلی مشخص میشود که در سه جا تفاوت وجود دارد و در واقع نتهایی که موتزارت نوشته، درست هستند و قطعهای که سالها نواخته میشده در سه جا ایراد داشته است.
در ادامه این تاریخچه، دنیل و باربارا آونر این قطعه را به زیبایی برای حاضران در سالن نواختند.
دنیل آونر در توضیح قطعه چهارم گفت: این قطعه درباره این است که چگونه یک اتریشی و برزیلی میتوانند باهم برقصند، با وجود تفاوتهایی که در رقص محلی کشورشان وجود دارد.
آونر درباره قطعه پنجم هم توضیح داد که الهامگرفته از باخ از معروفترین آهنگسازان معاصر اتریشی است.
او قطعه ششم را از زیباترین و در عین حال سختترین قطعات برای نوازندههای ویولن عنوان کرد و در ادامه این قطعه را با همسرش نواخت.
دنیل آونر از مادری پیانیست و پدری ویولنیست متولد شده و در یک مدرسه موسیقی کار خود را شروع کرده است.
او به همراه همسرش گروه موسیقی دوئت ویولن را تاسیس کرده و در سراسر جهان از جمله آفریقای جنوبی، مکزیک، انگلیس و آلمان اجرا داشتهاند.
آونر درباره ویولن خودش و همسرش میگوید: این ویولنها قدیمی و متعلق به بانک ملی اتریش هستند. بسیار خوشحالم که با این ویولنهای ارزشمند برای شما مینوازم.
انتهای پیام
نظرات