• شنبه / ۲۸ دی ۱۳۹۸ / ۱۱:۳۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 98102821321
  • خبرنگار : 71573

محمدهاشم اکبریانی مطرح کرد

در جوان‌مرگی در ادبیات خود نویسنده‌ها مقصر هستند

در جوان‌مرگی در ادبیات خود نویسنده‌ها مقصر هستند

محمدهاشم اکبریانی غریزی ننوشتن و رفتن به سمت تصنعی‌نویسی و ممارست نکردن در نوشتن را عامل جوان‌مرگی نویسندگان می‌داند و می‌گوید: عوامل بیرونی مانند اقتصاد و سانسور مهم است و تأثیر هم دارد اما این‌ها، نقش فرعی‌ دارند و نقش اصلی را خود نویسنده باید ایفا کند.

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره این‌که بعضا یکی از مسائل ادبیات ایران این است که نویسندگان با گذشت زمان کتاب‌های قوی‌تری ارائه نمی‌دهند و بهترین آثارشان برای دوره جوانی‌شان است که با تعبیر جوانمرگی از آن یاد شده است، اظهار کرد: این پدیده محدود به زمان خاص و کشور خاصی مانند ایران نیست. ما در سطح جهانی هم کارگردانی مانند اورسن ولز را داریم که اولین کارش، «همشهری کین» بهترین فیلمش شناخته می‌شود و بعد از آن هم فیلم‌شاخصی ندارد. در مورد خود گلشیری هم عده زیادی اعتقاد دارند بهترین کتابش همان «شازده‌ احتجاب» (اولین رمان هوشنگ گلشیری) است و بعد از آن  اثری در حد و اندازه‌ این رمان از گلشیری ندیده‌ایم. خصوصا اواخر  زندگی‌اش که تکنیک نوشتن بر حس داستانی او غلبه کرده و باعث شده بود از لطافت و جذابیت داستان‌هایش کاسته شود.

 او سپس گفت: نویسندگانی دیگری هم هستند که نوشته‌های اولیه‌شان خوب نیست و در میانه شاهکارشان را منتشر می‌کنند مانند صادق هدایت؛ «بوف کور» هدایت یکی از رمان‌های میانی دوره‌ نویسندگی‌ اوست. جوان‌مرگی نویسندگان امر رایجی است و چیزی نیست که بگوییم الان و در این دوره در کشور ما اتفاق افتاده است.

اکبریانی خاطرنشان کرد: این‌که نویسنده‌ای پیدا شود و نوشته‌های اولیه‌اش خوب باشد دلایل مختلفی دارد، یکی از دلالیش که به نظرم نقش بسیارعمده‌ای دارد این است که اگر فردی داستان زیادی خوانده باشد و شروع به نوشتن کند، وجه غریزی‌ نوشته‌اش بر وجه تصنعی داستانش(رعایت تکنیک، مقدمه و پایان داستان) غلبه دارد. داستان غریزی داستان وحشی‌ای است و این وحشی بودن جذابیت خیلی زیادی دارد. بسیاری از افرادی که می‌خواهند داستان‌نویسی را شروع می‌کنند با همین حس غریزی شروع  به نوشتن می‌کنند و داستان وحشی از قلمشان بیرون می‌آید که خواه و ناخواه برای مخاطبشان جذابیت دارد اما به تدریج همان‌طور که برای گلشیری هم شاهدش بودیم نویسندگان حالت غریزی‌نویسی را به کنار می‌گذارند و سعی می‌کنند خودشان را تابع یک‌سری اصول از پیش  تعیین شده کنند و این موضوع به کار آن‌ها صدمه می‌زند. درواقع یک وجه جوان‌مرگی این است که نویسندگان از غریزی‌نویسی به سمت تصنعی‌نویسی می‌روند.

 او سپس بیان کرد: کار نکردن بیشتر و ممارست نکردن برای نوشتن دلیل دیگری است که عده‌ای از نویسندگان را به سمت جوان‌مرگی می‌کشاند؛ نویسنده با خود می‌گوید خب کار اولم خوب بوده است بنابر این فقط می‌نویسم. این نویسنده دیگر مطالعه و ممارست آن‌چنانی برای نوشتن ندارد. این نویسنده هر روز نمی‌نویسد و این موضوع خواه و ناخواه بر کارهایش تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود اولین کارشان بهترین کارشان باشد و آثار بعدی‌شان،  آثار شاخصی نباشد.

 نویسنده «عصب‌کشی» در ادامه اظهار کرد: باید به این‌ نکته هم توجه کرد این‌که می‌گویم اثر اول یک نویسنده خوب است در واقع کتاب او را با دیگر آثارش می‌سنجید در حالی که اگر با ادبیات کلی‌ کشورمان بسنجیم می‌بینیم، اثر شاخصی نیست اما در یک بازه زمانی کوتاه خواننده‌ای به دست آورده است، اما در مقایسه با ادبیات کلی نمی‌توان گفت اثر درخشانی است.

  او درباره این‌که شرایط  اقتصادی ما در ممارست نکردن در نوشتن نویسنده تأثیر دارد یا خیر، اظهار کرد: مشکل اصلی و ضعف ادبیات‌مان بیشتر به خاطر نویسنده‌ است. مسائلی مانند اقتصاد نقش پیرامونی دارند. اگر بخواهیم درباره نویسندگان بزرگ‌ هم صحبت کنیم مثلا گابریل گارسیا مارکز، او از ابتدا نویسنده نبود و زندگی‌اش از طریق خبرنگاری تأمین می‌شد. مارکز در کنار خبرنگاری می‌نوشت، او «صدسال تنهایی» را زمانی که خبرنگار بود، نوشت. یا خورخه لوئیس بورخس در کتابخانه کار می‌کرد و در عین حال می‌نوشت یا ویلیام فاکنر کار یدی می‌کرد و همزمان می‌نوشت. پس این‌طور نیست که نویسنده از همان ابتدا و از اثرش اولش و یا از قبل  آن از طریق نوشتن و داستان‌نویسی صاحب مال و منانی شود و بتواند زندگی‌اش را بگذارند.

 نویسنده کتاب «ایدئولوژی و ادبیات» تأکید کرد: تأمین نشدن معاش از طریق نوشتن، بهانه‌ای است که برای ضعف خودمان مطرح می‌کنیم. اقتصاد مهم است و تأثیر هم دارد اما  فکر می‌کنم این‌ها نقش فرعی‌ دارند و نقش اصلی را خود نویسنده باید ایفا کند.

 اکبریانی همچنین با مقایسه ساخت فیلم و نوشتن در ایران، گفت: ما درباره نوشتن روی مسائل بیرونی بسیار تأکید می‌کنیم از جمله سانسور و وضعیت اقتصادی. البته همه این‌ها تأثیرگذار است اما در همین شرایط که داستان‌نویسی ما ضعیف است، فیلممان قدرتمند ظاهر شده و در سطح جهان مطرح است. ما می‌گوییم شرایط بسته اجازه نمی‌دهد اثر بزرگی منتشر شود اما در بدترین شرایط سیاسی و اجتماعی فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته می‌شود. بدون این‌که بخواهم نقش عوامل بیرونی را کمرنگ کنم، می‌خواهم بگویم نقش اصلی را نویسنده دارد تا مواردی مانند سانسور و شرایط اقتصادی.

 انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha