و البته دانشجو به عنوان یکی از اقشار مهم جامعه از مهمترین طیفهایی است که رسانه با آن سر و کار دارد؛ بنابراین اگر دغدغه آن را داشته باشد که این قشر را به خود جذب کند، باید با جسارت و تهور بیشتری حتی به قیمت نزدیک شدن به خطر قرمزها، بازتابدهنده صدای این گروه باشد.
ایسنا، در آستانه روز دانشجو به میان دانشجویان دانشگاههای امیرکبیر و علامه طباطبایی رفته است تا نظر آنها را به عنوان یکی از مخاطبان اصلی رسانه، درباره عملکرد تلویزیون و رادیو در کشورمان جویا شود.
بر اساس برآیندی که از این گفتوگوها به دست آمده است، عدهای از دانشجویان اگرچه اخبار را از بخشهای خبری صداوسیما هم دنبال میکنند اما خواهان شفافیت بیشتر برنامههای صداوسیما هستند. عدهای دیگر ترجیح میدهند که اخبار و اطلاعات مورد نیاز خود را بیش از رسانههای داخلی، از طریق رسانههای خارجی دنبال کنند و حتی در این میان عدهای نیز هستند که کلا از خواندن خبرهای روز گریزانند و همانند تحقیقی که رویترز اخیرا در سراسر دنیا انجام داده و نتایج آن را منتشر کرده است، ترجیح میدهند کلا قید اخبار را بزنند.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی ایسنا با دانشجویان است:
ابتدا به دانشگاه صنعتی امیرکبیر سری میزنم. از در که وارد میشوم اولین دانشکده، مکانیک است.
دانشجوی پسری را میبینم که به نظر ۲۰ ساله میآید و در حال خروج از دانشکده است. به سمتش میروم و سوالم را درباره اینکه آیا برنامهها و اخبار رادیو و تلویزیون را دنبال میکند یا خیر از او میپرسم. در پاسخ میگوید: «اخبار تلویزیون را دنبال میکنم ولی به رادیو گوش نمیدهم چون زمانی که در خانه هستی گوش کردن رادیو خیلی منطقی نیست و در مسیر هم معمولا رانندهها رادیو گوش میکنند و من چون رانندگی نمیکنم گوش نمیدهم.»
سپس نظرش را دربارهی میزان و ضرورت شفافیت درباره اتفاقات روز در برنامههای تلویزیون و رادیو میپرسم و او میگوید: «تلویزیون یک سری اهداف مشخص دارد که برنامههایش در راستای همان اهدافش هست . در این مسیر شفافیت زیادی وجود ندارد، چون تنوع عقاید وجود ندارد و صدای همه شنیده نمیشود؛ مثلا در مورد ناآرامیهای اخیر در کشور (در پی گران شدن بنزین) برای مصاحبه به دانشگاه ما آمده بودند اما فقط از یک قشر خاص مصاحبه میگرفتند. »
او در پایان پیشنهادش را برای ایجاد شفافیت و شنیده شدن صدای همهی اقشار در رسانه چنین مطرح میکند: «باید آزادی عقاید در تلویزیون بیشتر شود، همانگونه که در جامعه وجود دارد و همه همنظر نیستد. واقعیت جامعه را همه میدانند و دلیلی برای نشان ندادن آن وجود ندارد.»
به سمت دیگر دانشکده میروم، یکی از دانشجویان دختر را میبینم که گوشهای ایستاده است. به طرفش میروم و با او سر صحبت را باز میکنم. سوالاتم را از او میپرسم، میگوید که خیلی اخبار را دنبال نمیکند به خصوص از تلویزیون؛ زیرا باور دارد صدای خودش و قشری که به آن تعلق دارد از تلویزیون شنیده نمیشود، اما هنگامی که صبحها در رفت و آمد با تاکسی است، رادیو گوش میکند. به نظرش میآید که شفافیت رادیو خیلی بیشتر از تلویزیون است و مشکلات جامعه در آن به وضوح بیان میشود.
او در ادامه میگوید که اگر به تلویزیون آزادی عمل بیشتری داده شود، صدای افراد بیشتری از طریق آن شنیده میشود.
سپس به سمت محوطه دانشگاه میروم. روی یکی از نیمکتها دختری نشسته که مشغول خواندن کتاب معارف اسلامی است. کنارش مینشینم و میپرسم که وقت دارد به چند سوال جواب بدهد که میگوید، میتواند اما اگر کوتاه باشند.
ابتدا میپرسم «آیا برنامههای رادیو و تلویزیون را دنبال میکنی؟» جواب میدهد که «زیاد دنبال نمیکنم زیرا برنامههایشان برایم جذاب نیست ولی اگر بخواهم اخبار را بدانم از طریق اینترنت پیگیری میکنم.»
او در ادامه درباره دلیل دنبال نکردن اخبار از تلویزیون میگوید: «در تلویزیون فقط جنبه مثبت هر اتفاق و نظرات مردمی که موافق هستند پخش میشود اما اگر این سانسور کمتر شود و تمام نظرات نشان داده شوند، شفافیت بیشتر میشود.»
جلوتر جمعی از دختران دانشجو جلوی سلف دانشگاه ایستادهاند و مشغول صحبت هستند. به سمتشان که میروم حرفشان را قطع میکنند. میپرسم دانشجوی چه رشتهای هستید، میگویند مهندسی معدن. از آنها میخواهم که به چند سوالم جواب دهند. سوالاتم را میپرسم و فقط یکی از آنها تمایل به جواب دادن دارد، میگوید که هیچکدام از رسانهها را دنبال نمیکند و به نظرش برنامههای تلویزیونی حتی فیلمها و سریالهای آن با واقعیت فاصله دارند، همچنین علاقهای به پیگیری اخبار هم ندارد.
از آنها دور میشوم و میخواهم از دانشگاه خارج شوم که عدهای از دانشجویان که صدای بلند خندههایشان به گوش میرسد، نظرم را جلب میکنند. به طرفشان میروم تا نظر آنها را هم بدانم. دانشجوی فیزیک هستند و میگویند سالهاست برنامههای تلویزیون را دنبال نمیکنند؛ چون درگیر فضای مجازی شدهاند و رادیو هم برایشان هیچوقت جذابیتی نداشته است.
در جواب به اینکه «اخبار را چگونه پیگیری میکنید؟» میگویند از طریق تلگرام و اینستاگرام، یکی از آنها نیز میگوید که خبرگزاریها را دنبال میکند.
سپس یکی از آنها درباره صداوسیما چنین میگوید: «انگار که اخبار نادرست در آنها زیاد است، زیرا مطالبشان با چیزهایی که در شبکههای مجازی دیده میشود فرق دارد. صدای دانشجو هم که هیچگاه از آنها شنیده نمیشود و فقط بدبختیهایشان دیده میشود که برای آن هم، هیچکاری نمیکنند.»
در ادامه از دانشگاه خارج میشوم و تصمیم میگیرم به سمت دانشگاه علامه طباطبایی بروم تا ببینم این دانشجویان که به واسطهی رشتهی تحصیلی خود ارتباط نزدیکتری با اتفاقات جامعه و اخبار روز دارند، دربارهی رسانهها چه فکر میکنند.
محوطه دانشگاه خیلی شلوغ نیست پس ابتدا به سمت سلف میروم. عدهای دور میز نشستهاند و در این روز سرد پاییزی، گرم صحبت و نوشیدن چای هستند. کنارشان مینشینم، دانشجوی مدیریت بیمه هستند. اکثرشان فیلم، سریال و اخبار تلویزیون را میبینند. در مورد شفافیت اخبار تلویزیون یکی از آنها اینگونه اظهار میکند: «پوشش رسانهای تلویزیون خوب است اما به دلیل محدودیتهایی که دارد نمیتواند آن طور که باید، اتفاقات را بازگو کند.»
یکی دیگر از آنها در این زمینه میگوید: «صدای مردم از طریق تلویزیون شنیده نمیشود. »
از آنها میپرسم: «پیشنهادی برای بهتر شنیده شدن صدای مردم از رسانهها دارید؟» نفر دیگری که تا به حال سکوت کرده بود پاسخ میدهد: «مسوولان باید دید خود را عوض کنند چون تا زمانی که چنین دیدی حاکم باشد، خبرنگاران نیز کاری از دستشان برنمیآید و نمیتوانند به طور کامل اخبار را پوشش دهند.»
در پایان میپرسم خبرگزاری یا روزنامه خاصی هست که آنرا پیگیری کنند، اکثریت آنها میگویند که خبرگزاریهای خارجی را دنبال میکنند (مثل BBC و VOA) و دلیل آنرا اینطور ذکر میکنند: «چون آنها با اسناد و منبع، اخبار را ذکر میکنند و مخاطب را بیشتر جذب میکنند.»
از سلف خارج میشوم، جلوی دانشکده مدیریت عدهای نشستهاند و دربارهی امتحانات خود صحبت میکنند. جلو میروم و سوالاتم را برای آنها هم تکرار میکنم. اکثرشان برنامههای صداوسیما را تماشا میکنند. سپس یکی از آنها نظر خود را در مورد برنامههای تلویزیون این گونه بیان میکند: «به نظر من شفافیت وجود ندارد زیرا همه نظراتی که نشان داده میشوند یکسان هستند و در آنها انتقادی وجود ندارد.»
او در ادامه صحبتهایش میگوید که در حال حاضر برای اطمینان از اخبار، خبرگزاریهای آنلاین داخلی یا خارجی را دنبال میکند.
این دانشجو همچنین نظر خود درباره رادیو را اینگونه بیان میکند: «خیلی به رادیو گوش نمیدهم اما در همان معدود دفعاتی که گوش دادهام به نظرم آمد که عملکرد رادیو ضعیفتر از تلویزیون است.»
همچنین یکی از آنها به عنوان راهحل پیشنهاد میدهد: «تلویزیون به طور کل خوب است اما بهتر است رویکردش را عوض کند و تمامی نظرات را پوشش دهد و فقط گزیدهای از آنها را پخش نکند.»
عدهای دیگر که در ادامه به سراغشان میروم دانشجویان کارشناسی ارشد هستند. ابتدا یکی از آنها سوالاتم را اینگونه جواب میدهد: «هم تلویزیون میبینم و هم رادیو گوش میدهم. تلویزیون به طور کل بد نیست اما بعضی از برنامههایش سطحی است؛ مثلا در صداوسیما همیشه مردم راضی هستند. اگر هم بخواهد این اوضاع را بهتر کند یکی از راهحلها این است که در بعضی از فرآیندها مردم را هم دخیل کند و از این فضای تخیلی که همه چیز را خوب نشان میدهد خارج شود.» در ادامه نیز میگوید که اخبار را بیشتر از طریق رسانههای آنلاین خارجی (مثل BBC) دنبال میکند.
بعد از او دوستش نظرات خود را در این زمینه چنین بیان میکند: «به تلویزیون اعتماد ندارم زیرا بهگونهای میخواهد اذهان عمومی را کنترل و فضا را آرام کند؛ مثلاً قبل از گرانی بنزین مصاحبهای از تلویزیون پخش شد که در آن مردم میگفتند خیلی خوب است که بنزین گران شود و در ایران بنزین از همهجا ارزانتر است. همین نشانه از این بود که تلاش میکردند ذهنها را برای گرانی بنزین آماده کنند.
در مورد رادیو هم باید بگویم که فیلترهای کمتری نسبت به تلویزیون دارد و فضایش بازتر است، اما خط مشی و سیاست کلی آن با تلویزیون یکی است؛ البته هر رسانه با توجه به سیاستهای خودش و آن طور که میخواهد، اخبار را منتشر میکند؛ پس برای فهمیدن اصل خبر باید چند رسانه را دنبال کنی و خودت آنها را تحلیل کنی. هم چنین اگر هم اخبار شفافتر شوند ولی ترتیب اثر داده نشود و به مشکلات مردم رسیدگی نکنند، فایدهای ندارد.»
او ادامه میدهد: «نکته دیگری که به نظرم آمده این است که انگار صداوسیما میخواهد دولت را بکوبد؛ به طوری که در زمان گران شدن بنزین درعین حال که رهبری بیان کردند که این تصمیم سران قواست، صداوسیما طوری نشان میدهد که انگار این تصمیم را شخصاً دولت گرفته است. »
در پایان به سراغ عدهای از دانشجویان میروم که کنار مقبره شهدای دانشگاه نشستهاند. در پاسخ به این سوال که «برنامههای رادیو و تلویزیون را دنبال میکنید؟» یکی از آنها میگوید: «اکثر ما شهرستانی هستیم و در حال حاضر در خوابگاه سکونت داریم، در خوابگاه هم فقط یک تلویزیون در
نمازخانه وجود دارد به همین دلیل زیاد تلویزیون نمیبینیم.»
یکی از آنها در تایید حرف دوستش میگوید: «اکثرا تلویزیون نمیبینیم اما من به شخصه اگر برنامهای مورد علاقهام باشد آن را آنلاین میبینم.»
نفر قبلی ادامه داد: «رادیو معمولاً گوش نمیدهم مگر اینکه در ماشین اتفاقی بشنوم.»
درباره دلیل گوش ندادن به رادیو که از او میپرسم، میگوید: «رادیو یک هیجان الکی دارد؛ مثلا گوینده سر صبح با انرژی زیادی میگوید «سلام جوان ایرانی!» که این جمله من را به وجد نمیآورد.»
از او نظرش را درباره شفافیت در تلویزیون و رادیو که میخواهم، اظهار میکند: «شفافیت ندارد و نباید تا این حد همه چیز را سانسور کنند؛ البته یک سری مسائل هم وجود دارد که بهتر است مردم ندانند زیرا ممکن است در اثر آن موجی در جامعه ایجاد شود که اوضاع را بدتر کنند اما شفافیت به قدری نیاز است که صدای همه اقشار جامعه شنیده شود.»
در آخر از او میپرسم که خبرها را از چه رسانهای دنبال میکند؟ پاسخ میدهد: «معمولاً خبرگزاریها را چک میکنم؛ مثل فارس، ایسنا و ایرنا.»
تقریبا پاسخ پرسشهایم را از دانشجویان گرفتهام. پس محوطه را به قصد شرکت در کلاس ترک میکنم. در راهروی دانشکده سراغ چند دانشجوی دیگر هم میروم و پرسشهایم را تکرار میکنم که در نهایت با این جواب مواجه میشوم: «خبرها را دنبال نمیکنم و به دانستن آنها علاقه ندارم!»
انتهای پیام
نظرات