این نویسنده ادبیات کودک ونوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان، اظهار کرد: برخی از کتابها آنطور که باید و شاید تصویرگریشان با کتاب همخوان نیست، البته کارهایی هم هستند که خوبند و ایرادی به آنها وارد نیست. تعداد کارهایی که متن و تصویرشان همخوانی ندارد، کم است.
او سپس گفت: همخوانی نداشتن متن و تصویر دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها ناشر است. ناشر بودجه مشخصی به تصویرگر میدهد و او با توجه به بودجهای که گرفته برای تصویرسازی وقت و انرژی میگذارد. همچنین تصویرگران هرچقدر با ادبیات کودک آشناتر باشند، قطعا میتوانند تصویرهای مناسبتری از دل قصه بیرون بکشند. پس میتوان گفت شرایط مالیای که ناشر پیش پای تصویرگر میگذارد و آشنایی تصویرگر با ادبیات بر تصویرگریها تأثیر دارد.
راستی خاطرنشان کرد: در برخی از حوزهها تجربههای کافی هنوز اتفاق نیفتاده است؛ توانایی و مهارت تصویرگر و مسائل مالی جای خود را در تصویرگری کتاب کودک دارد، اما روانشناسی و شناخت مخاطب هم باید به این مسائل اضافه شود. همانطور که در نوشتن کتاب کودک نویسنده باید مخاطبشناسی داشته باشد، برای تصویرگر هم این موضوع صادق است. در انتخاب نوع و اندازه قلم تصویرگر باید به مخاطب خود توجه داشته باشد. ممکن است تصویرگری بخواهد کار هنری انجام دهد و نخواهد از رنگهای متنوعی استفاده کند، اما اگر این تصویرگر مخاطبشناسی داشته باشد، میداند رنگ یکی از چیزهایی است که بچهها را با قصه همراه میکند. از طرفی هم به کار بردن رنگ و نوع طراحی باید با توجه به مخاطب و قصهای باشد که نوشته شده است. به همین دلیل میگویم تصویرگر باید با ادبیات کودک و نوجوان آشنا باشد.
او افزود: اگر تصویرگر شناخت کافی از ادبیات کودک نداشته باشد ممکن است در تصویرها فرق قصه تخیلی با قصه تمثیلی واضح نباشد. یکی از چیزهایی که میتواند به تصویرگر کمک کند، ایجاد ارتباط بیشتر با نویسنده برای همفکری و رسیدن به نتیجه مطلوب است. در این زمینه نیز ناشر میتواند نقش مهمی داشته باشد. ارتباط و هفکری تصویرگر با نویسنده میتواند او را یک قدم جلوتر ببرد. اگر تصویرگر در جریان خواستهها و انتظارات نویسنده باشد با خواندن متن و شنیدن صحبتهای نویسنده میتواند بخشی از انتظارات او را در طرح اولیه نشان دهد و با همفکری او میتواند کارش را کامل کند. البته قطع کتاب نیز در این زمینه میتواند تعیینکننده باشد.
نویسنده کتابهای «چه کسی برای گنجشک نامه نوشت؟»، «موش میشم من را بگیر» و «آب گفت من خوردنی نیستم» همچنین بیان کرد: خیلی چیزهای جزئیتر میتواند در تصویرگری کتابهای کودک دخالت کند. تصویرگر قصه کودک و نوجوان با توجه به مخاطب و نیازهایی که دارد باید تصویرگری کند، البته ابتکار و خلاقیت تصویرگر نیز در این زمینه تأثیرگذار است. گاهی میبینم یک تصویرگر تصویرهای خوبی کشیده که از نظر تکنیکی فوقالعاده است اما خلاقیت تصویرگر کم است یا برعکس، برخی کارها خلاقیت زیادی دارد اما تکنیک تصویرگر در حد خلاقیتش نیست.
مجید راستی درباره اینکه برخی معتقدند ضعف برخی از متنها در پشت تصاویر زیبا پنهان میشود و متنها ارزش ادبی ندارند، اظهار کرد: بله این موضوع وجود دارد؛ به هر حال نویسندهها نیز در سطوح مختلف قرار دارند و کیفیت کار همهشان یکی نیست. اما اگر ناشری متن ضعیف پذیرفت، امیدوار نیستم که تصویرگری قویای را به کار بگیرد زیرا هزینهای که باید برای تصویرگری بدهد، خیلی بیشتر از متن است. بنابراین ناشران خوب متن خوب انتخاب میکنند و به تبع آن با تصویرگران خوبی در ارتباط هستند و در کاری که ارائه میکنند، تفاوتی بین متن و تصویر وجود ندارد. اما ممکن است ناشرانی که تازهکارند و خیلی با آثار کودک آشنا نیستند، در کارهایشان نارساییهایی وجود داشته باشد. اگر ناشر ضعیف باشد محصولی هم که تولید میکند در حد توانایی خودش است اما ناشران خوب معمولا همه جنبههای کار را رعایت میکنند. عموما کارهای خوب از طرف ناشرانی است که بعد فرهنگی و هنری کار را هم میشناسند و هم رعایت میکنند و اگر این اتفاق نیفتد به ناشر خوب تبدل نمیشوند.
انتهای پیام
نظرات