اما حالا به نظر میرسد صدور یک مجوز کافی است تا باستانشناسانی جوان پا به راهِ کاوشهای شوش بگذارند، درحالیکه طبق گفتهی نه تنها باستانشناسان و پیشکسوتانِ این حوزه، بلکه دیگر افراد علاقهمند نیز داشتن تجربهی کافی برای کار در این محوطهی ۶۰۰۰ ساله خیلی حیاتی است.
به گزارش ایسنا، کمتر از نیم قرن از آخرین کاوشها در «صُفّه خشتی آکروپل» و «گورستان هزاره پنجم آکروپل» شوش میگذرد. در این مدت مجموعه باستانی شوش آسیب بسیاری دیده است. تعطیلی کاوشهای میرعابدین کابلی - باستانشناس پیشکسوت ایرانی-، در شوش نیز یکی از آنها است.
شوش آن اندازه مهم است که برای هر اقدام جدی در آن باید متخصصان را گرد هم آورد و نشستی تخصصی برگزار کرد. هر چند به اعتقاد کارشناسان و باستانشناسان، آنچه در طول این سالها برای شوش رخ داده، عمدتاً نتیجه تصمیمات بیرون از نظر متخصصان امر بوده است که آخرین نمونه آن، پرونده ثبت جهانی شوش است که انتقادهایی به دنبال داشت.
البته که برگزاری چنین نشستها و همایشهایی برای بررسی نقاط قوت و ضعفِ موجود در این محوطه، به منظور رسیدن به نتیجهای مشخص، بهندرت عملیاتی شده است تا بتوان بر مبنای آنها پژوهشها و طرحهای حفاظتی در شوش را برنامهریزی کرد.
حالا و بعد از گذشت این مدت زمان از وقتی باستانشناسانِ پیشکسوتی مانند میرعابدین کابلی که برای ۱۳ سال در شوش کاوش و پژوهش کرد، یا مهدی رهبر که مدت زمانی را برای پژوهشهای باستانشناسی و همچنین مدیریت در شوش گذراند و یا احسان یغمایی که او هم عمری از دورهی پژوهشهایش را به محوطهی جهانی شوش اختصاص داد، حدود یک ماه قبل مجوزی با امضای رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صادر شده است که اجازه میدهد دو باستانشناس جوان و یک کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی که هر سه از پایگاه جهانی شوش انتخاب شدهاند؛ صُفه خشتی آکروپل و قبرستان هزاره پنجم این محوطهی جهانی را کاوش کنند.
در طول سالهای گذشته، توجه به محوطهی تاریخی که حتی حضور باستانشناسان خُبره و کارآمد نیز در آن، لزوماً با بررسی رزومهی کاری آنها همراه بود، از یک طرف ذهن را درگیر میکند و از سوی دیگر مجوزِ جدیدی که رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری پای آن را امضا کرده تا دو باستانشناس جوان بخت خود را در شوشِ جهانی و محوطهی ارزشمندِ آکروپل بیازمایند، از سوی دیگر دغدغههایی جدید برای شوش ایجاد میکند.
هرچند پیگیریهای خبرنگار ایسنا از کارشناسانِ باستانشناس در این محوطهی تاریخی به برخی اظهارنظرهای غیررسمی منجر شد، اما هیچ کدام حاضر به اظهار نظر رسمی در این زمینه نشدند اما به هر حال تیم منتخب از این قرارند: یک فارغالتحصیل فوق لیسانس باستانشناسی که مجوزِ سرپرست هیات کاوش به نام او صادر شده است، یک دانشجوی فوق لیسانس باستانشناسی در مرحلهی پایاننامه، به همراه یک کارشناس ارشد مرمت آثار تاریخی که قرار است هر دو ناظر این پروژه باشند.
براساس اسناد موجودی که در اختیار ایسنا قرار گرفت، ۱۶ مهر امسال، بهروز عمرانی - رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری - در نامهای خطاب به حکمتالله موسوی - مدیر کل میراث فرهنگی استان خوزستان -، مجوز «برنامه گمانهزنی به منظور خواناسازی و پیگیردی صفّه خشتی آکروپل را به منظور تدقیق خطوط معماری در راستای انجام فعالیتهای حفاظتی و مرمتی» صادر کرده است.
او در این مجوز با اشاره به مادّه ۱۱ قانون حفظ آثار ملّی و در اجرای بند ۳ مادّه قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی، مصوب سال ۱۳۶۷ با انجام برنامه گمانهزنی به منظور خواناسازی و پیگیردی صفه خشتی آکروپل به منظور تدقیق خطوط معماری در راستای انجام فعالیتهای حفاظتی و مرمتی شهرستان شوش به سرپرستی ... و با نظارت ... و ... از یک آبان ماه تا ۱۴ آذر موافقت کرد.
یک هفته بعد از صدور این مجوز، دومین نامه با همین مضمون نیز خطاب به موسوی نوشته میشود. رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی -عمرانی- در مجوزی که «اصلاحیه» نام دارد، خطاب به موسوی رئیس اداره کل میراث فرهنگی استان خوزستان، آن را اینطور اصلاح کرد: «اصلاحیه مجوز برنامه خواناسازی سکوی بلند و کاوش روشمند در گورستان هزاره پنجم آکروپل شوش» با همان سرپرست پروژه و همان ناظران.
شوش را از جمله محوطههایی میدانند که نخستین فعالیتهای باستانشناسی ایران در آنجا آغاز شده است؛ محوطهای تاریخی که علاوه بر اهمیت و جایگاه آن، از نظر تاریخ شروع باستانشناسی در ایران و آسیای غربی نیزاهمیت فوقالعادهای دارد، شاید هم به همین دلیل است که حضور یک گروه جدید و بخصوص جوان که هنوز تجربهی چشمگیری از کاوشهایشان منتشر نشده است، سؤالاتی به وجود میآورد؛ هرچند که بعد از نزدیک به دو دهه از آخرین کاوشها در شوش، صدور مجوز جدید، اتفاقی بسیار مهم محسوب میشود.
اینها در شرایطی است که فرضیههای کاوش در این محوطهی تاریخی در این مجوزها به درستی مشخص نشده تا علت کار در آکروپل و گورستان هزارهی پنجماش را که روزی دمورگان و هیأت باستانشناسان فرانسوی و پژوهشگرانی از کشورهای مختلف در آن کار میکردهاند، به رخ بکشد. آرزوی هر باستانشناسی است که در این محوطهی مشهور تاریخی و گُل سرسبد محوطههای ایران کلنگ به دست بگیرد.
از سوی دیگر، براساس قوانینی که تاکنون برای کاوش در محوطههای تاریخی رعایت شده، مشخص نیست چرا این بار به آن توجهی نشده است که نباید ناظر و مجری کاوش در یک محوطهی تاریخی از پایگاه همان محوطه انتخاب شوند. بلکه نیاز است تا دستکم باستانشناسی از پژوهشکدهی باستانشناسی نظارت بر پروژه را به عهده بگیرد.
عملیاتی کردن این پروژه از قول برخی دیگر از باستانشناسان پیشکسوت، نیازمند کار روشمند و مبتنی بر تجربیات کافی است. همه باستانشناسان همعقیدهاند که مجموعه باستانی شوش محوطهای استثنایی است؛ هم از نظر سوابق فرهنگی و تمدنی در ایران و جهان، و هم از نظر جایگاه آن به عنوان آغاز فعالیتهای باستانشناسی در ایران. بنابراین، تحقیقات و بررسیها و حفاظت و مرمت در شوش نباید متوقف شود اما کارشناسان معتقدند که برای این کار باید زبدهترین پژوهشگران ایران و جهان گرد دور هم جمع شوند؛ متخصصان گوناگون از دورههای فرهنگی مختلف. آزمون و خطای پژوهشگران فرانسوی هم در طول حدود یک قرن سرانجام به آنها آموخت که باید برای شوش تیمی از متخصصان را گرد آورد. این آزمون و خطا به آسانی بدست نیامد و بهخاطر آن لایههای فرهنگی و تمدنی زیادی نابود شد.
چنین بود که در بین سالها و به تدریج بهترینهای عیلامشناسی محققانی مانند «دو میروشیجی» و «الیزابت کارتر»، در کنار «مونیک کروران» -متخصصص دوره اسلامی- همراه با «ژان پرو» - متخصص دوره هخامنشی - و زبانشناسی مانند «فرانسوا والا» را در کنار خود داشت، در شوش مشغول کاوش و پژوهش بودند.
«ژنییو دلفوس»، دیگر محقق مشهور، سابقه سکونت در دشت شوشان را در دهکده پیش از تاریخی جعفرآباد دنبال میکرد. «میرعابدین کابلی» و «مهدی رهبر» نیز نماینده مرکز باستانشناسی ایران و در عین حال مسوول بخشی از کاوشهای شوش بودند. امروز باید از تجربیات گذشته که حاصل نزدیک به یک قرن کاوش در شوش است استفاده کرد.
آخرین هیأت باستانشناسی در شوش به سرپرستی میرعابدین کابلی حدود دو دهه قبل در بخش صفّه آپادانای شوش کاوش کرد که کار این هیأت در ابتدای کاری دولت نهم ناتمام ماند. در نتیجه، اهداف این هیأت و بخصوص مرمت مناسب دیوارههای تپه آپادانا بهطور کامل محقق نشد، البته که تحقق این اهداف میتوانست به حفاظت بهتر این نقاط و نیز امکان سایتموزه شدن این بخشها منجر شود.
هر چند اطلاعات و نتایج این کاوشها نیز هنوز منتشر نشدهاند.
تپه آکروپل از دورهی عیلامیان دهم مهر ۱۳۸۰ در فهرست میراث ملی به ثبت رسید. آکروپل را واژهای یونانی مینامند که به بلندترین منطقه شهر گفته میشود. قلعه شوش به دست هیات باستانشناسی فرانسوی در سال ۱۸۹۷ روی این محوطه ساخته شد.
اسناد این گزارش نزد ایسنا محفوظ است.
انتهای پیام
نظرات