حجت الاسلام محسن غرویان در نشست «بررسی ابعاد فقهی، جامعه شناختی و جامعه پژوهشی فوتبالی ورود زنان به ورزشگاه آزادی» که در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: ورود به ورزشگاه آزادی، موضوع فقه نیست و فقه نمیتواند در مورد ورود بانوان به استادیوم آزادی صحبت کند. در این خصوص حکم فقهی باید دقیقا روشن باشد. مانند این است که بگوییم چاقو حلال است یا حرام؟ باید ببینیم کاربرد چاقو چیست و برای چه چیزی استفاده میشود. اگر برای کشتن انسان استفاده شود حرام و اگر برای میوه خوردن باشد، حلال است. در زمینه ورود بانوان به استادیوم موضوعشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی ادامه داد: گناه و معصیت حرام است، اما ورزش و نگاه کردن به ورزش حرام نیست. نگاه کردن به ورزش به خودی خود حرام نیست، اما همین امر بستگی به نوع نگاه بیننده دارد.
استاد فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم با بیان این که تعیین مصداق و نیت نیز بسیار مهم است، خاطرنشان کرد: تمام آقایان برای انجام فعل حرام به ورزشگاه نمیروند. فقه حق ندارد نیت خوانی کرده و نیت و مصداق افراد را تعیین کند. این یک عمل شخصی است و هر فردی از نیت درونیاش خبر دارد. هر قانونی قابل سوء استفاده است و هر شخصی میتواند نگاه بدی داشته باشد، اما نمیتوانیم تعیین کنیم که هر فرد نیتش چیست.
غرویان یادآور شد: تمام افعال انسان یک ظاهر و یک باطن دارد. فقه ما ظاهرگراست و این یک انحراف است. فقه ما متاسفانه از نگاه عرفانی چرخش پیدا کرده و به یک فقه ظاهرگرا تبدیل شده است و باطن و روح خود را از دست داده و کمرنگ شده است. در مسئله ورود بانوان به استادیوم وضعیت به همین گونه است. در ظاهر، بانوان تماشاگران هستند، اما نمیتوان گفت که تمام اینها به نیت گناه آمدهاند.
تماشای فوتبال و والیبال چه فرقی با یکدیگر دارند؟
وی افزود: فوتبال و والیبال چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ تماشای والیبال برای خانمها اشکال ندارد، اما تماشای فوتبال اشکال دارد؟ در حال حاضر فتواهایی از سوی علما صادر میشود که نه تنها مؤثر نیست، بلکه اثر عکس هم دارد. برخی از علما از متن جامعه بیخبرند. باید در متن جامعه باشی و فتوا دهی، در غیر آن صورت فتوا فایدهای ندارد. در حال حاضر این اتفاق هم رخ داده و مردم دیگر به فتواها توجهی ندارند. حکومت، جمهوری اسلامی است. در پایتخت حکومت که رهبر جامعه در آن زندگی میکند، کنسرت اجرا میشود، اما در استانی مانند خراسان میگویند حرام است و مجوز نمیدهند. نسل جوان امروز، فهم میخواهد و از این فتواها سر در نمیآورد. این حرفها از چه مبانیای برمیخیزد؟
استاد فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به این آیه از قرآن کریم که میفرماید" الرجال قوامون علی النسا"، عنوان کرد: استنباطی که از این آیه میشود این است که مردان کارگزاران زنان در جامعه هستند نه این که مردان بر زنان ترجیح دارند. هر دو قشر انسان هستند، استعداد و نیاز دارند و از وجوه انسانی برابر هستند، اما خانمها مطالبه دارند تا مردان برایشان امورات و مقدماتی را در جامعه فراهم کنند تا بتوانند استعدادهایشان را شکوفا کنند. خانمها استعداد علمی دارند و این در کنکور ثابت میشود. مردان در برابر این حقوق و استعدادهای بانوان تکلیف شرعی دارند. در این آیه "قوامون" به معنای فراهمآوری زمینههای بروز شکوفایی استعداد بانوان توسط مردان است.
غرویان ادامه داد: اغلب مسؤولان مردان هستند و تکلیف دارند تا استعداد نیمی از جمعیت جامعه را شکوفا کنند. ورزشگاهها را آماده کنند تا استعداد ورزشی خانمها شکوفا شود. محیط امن، مؤدب و اخلاقی در ورزشگاهها ایجاد کنند. بانوان به نگاه کردن به ورزش علاقه دارند. نگاه کردن به ورزش نشاط میآورد. مگر مسؤولان و علما نمیگویند که بهترین راه برای جلوگیری از اعتیاد ورزش است؟
بجای ممنوع کردن ورود بانوان به ورزشگاه، فحش دادن و بیادبی را حرام اعلام کنند
وی افزود: 40 سال از انقلاب میگذرد و از آنجا که تاکنون هیچ یک از این کارها و زیرساختها انجام نشده است، راحتترین کار برای ورود بانوان به ورزشگاهها فتوا دادن به حرمت و ممنوعیت است. چرا ورود بانوان ممنوع باشد؟ بیایند فحش دادن، بیادبی کردن، سنگ پرت کردن و ... را حرام اعلام کنند. تنبلیها، کمکاریها و عدم مدیریت خودمان را با یک فتوای ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاهها حل نکنیم.
استاد فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم اظهار کرد: پس از 40 سال تحصیل در حوزه علمیه قم به این نتیجه رسیدهام که بخشی از فقه ما مردسالارانه نوشته شده است. منبع فقه ما آیات و روایت معصومین است. استنباط فقها، استنباط مردانه است. در حوزههای علمیه باید تکانی ایجاد کنیم و فقها باید در این فقه مردسالارانه تجدید نظر کنند. خیلی از چارچوبهای فکری باید تغییر پیدا کند. بسیاری از تحولات را باید خانمها ایجاد کنند که این تحولات امکان پذیر است.
همچنین عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد «شبه مسئلهها را اصحاب سیاست و رسانههای وابسته به آن ایجاد میکنند»، گفت: خاصیت شبه مسئله برای اصحاب سیاست حل کردن تصنعی مسائل است، در حالی که مسئله اجتماعی را نمیتوان تصنعی حل کرد.
به گزارش ایسنا، مهدی کرمانی در نشست «بررسی ابعاد فقهی، جامعه شناختی و جامعه پژوهشی فوتبالی ورود زنان به ورزشگاه آزادی» که در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: شرایط ویژهای که جامعه امروز ما آن را تجربه میکند، سرعت بینظیر امر سیاسی برای اشغال جامعه مدنی و کنار زدن نیروهای مدنی است. کار به جایی رسیده است که پس از چند دهه به سختی بتوانیم در مورد مسئلهای اجتماعی در جامعه ایرانی تامل کنیم و این یکی از بزرگترین چالشهایمان در مواجهه با امر سیاسی و اصحاب سیاست است.
وی افزود: وقتی میخواهیم در مورد ورزش، غذا، پوشش، آموزش بهداشت عمومی، حاشیهنشینی و... صحبت کنیم، نگرانیم تا حوزه سیاسی از بحث و گفتوگویمان متاثر و برانگیخته نشود و خود را دخالت دهد.
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان این ادعا که پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، به تازگی به نقطه شروع بازگشتهایم، خاطرنشان کرد: نفوذ عاملان سیاسی و اداره رسانهها توسط آنها را هم شاهد هستیم. کسی که میخواهد به افکار جهت داده و به اعمال شکل دهد، بر رسانهها مسلط میشود و از طریق آنها اقدام میکند. بنگاههای مطبوعاتی ما در صد سال گذشته همیشه تحت سیطره و کنترل مرکزی دولت بودهاند و جامعه مدنی سهم خاص و قابل توجهی از این ظرفیت را در اختیار نداشته است. نتیجه این موضوع عدم گفتوشنود سازنده و گرفتن بحثها از جامعه مدنی میشود.
کرمانی یادآور شد: این کار مانند کودکی پسران بازیگوشی است که زنگ خانهها را میزنند و یا با سنگ شیشه خانههای مردم را میشکنند و فرار میکنند. در حال حاضر به این شکل گفتوشنود صورت میگیرد و طرح مسئله ایجاد میشود. چرا که عرصه تنگ و تنگتر شده و متناسب با اهمیت و ظرفیت مسئلهمان، سنگمان را میزنیم و فرار میکنیم، به این دلیل که کمتر شاهد رسیدگی و واکاوی عمیق مسائل اجتماعیمان هستیم. این یک مسئلهزایی هولناک است. شبه مسئلهها و مسئلههای تصنعی جای مسئلههای اصلی را گرفتهاند.
وی گفت: شبه مسئلهها را اصحاب سیاست و رسانههای وابسته به آن ایجاد میکنند. خاصیت شبه مسئله برای اصحاب سیاست حل کردن تصنعی مسائل است. در حالی که مسئله اجتماعی را نمیتوان تصنعی حل کرد. نابرابری جنسیتی یک مسئله اجتماعی است و دهها سال زمان میبرد تا حل شود. بسیاری از جوامع توسعه یافته امروزی جهان پس از ایران به زنانشان حق رای دادند. نابرابری جنسیتی چیزی نیست که طی یک روز و یک دهه و دو دهه حل شود. این مسئله در عرصه عمومی و توسط نیروهای مدنی و در قالب گفتوشنود حل خواهد شد.
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد عنوان کرد: ورود زنان به استادیومهای ورزشی یک مسئله تصنعی است. وقتی تلاش برای حل مسئله ظرفیتش از حوزه عمومی گرفته شد، مسائل تصنعی به یک سری سوئیچ تبدیل میشوند. ورود بانوان به استادیوم یک مسئله است. سوئیچ آن چرخانده میشود تا حل شود. میگویند از فلان تاریخ بانوان میتوانند وارد استادیوم شوند. این چه مسئله اجتماعی است؟ حال اگر یک نفر هوس کند میتواند یک روزی این سوئیچ را برعکس بچرخاند و به سر جای قبلش بازگرداند. نه مسئله، مسئلهای بوده و نه راهحل آن راه حل بوده است.
کرمانی تاکید کرد: منظورم از نیروهای سیاسی، دوره، حکومت و یا فرد خاصی نیست. یک امر سیاسی در تمام اذهان ما وجود دارد. وقتی شغل نداریم، مشقمان خط خورده و یا با پدرمان دعوایمان میشود آن موضوع را سیاسی میکنیم. نمیتوانیم به چیزی به غیر از آمیخته شدنش با سیاست فکر کنیم. سیاست به خودش مشروعیت تام داده تا برای ورود به عرصه عمومی و پس زدن نیروهای مدنی چنین چشمانداز و ایدهای در ما القا کند که در فراغت از امر سیاسی فهم یک امر اجتماعی ناممکن است.
انتهای پیام
نظرات