این استاد زبان و ادبیات فارسی و مجری کارشناس برنامه مشاعره در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به انتقادات رهبری از تیتراژ سریالهای تلویزیونی، گفت: سریالها اصولاً به دنبال مخاطب هستند. به عبارتی هر کسی دنبال مخاطب است. اما به چه قیمت؟ آیا ما آنقدر باید زبان و موسیقیمان را تحقیر کنیم که شنونده و بیننده داشته باشیم ما باید در بلندای علم، بلندهای موسیقی، در بلندای ترانهسرایی دست همه را بگیریم و بالا بیاوریم نه اینکه در ته چاهی برویم که آمدن همه در آن راحت باشد باید به اینها توجه کنیم.
آذر با اشاره به نام برخی ترانهسرایان شاخص کشور، یادآور شد: ما در ترانهسرایی شخصیتی چون رهی معیری را در دوران معاصر داریم. ترانههای او را گوش کنید و ببینید چه شکوهی دارد. ترانه سرایانی چون بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی، جنتی عطایی، ابوالقاسم حالت و خیلیهای دیگر که همگی به واسطه ترانهسرایی به ایران عزت دادند. ترانهسرا اگر ترانه درست نمیگفت آن آهنگ خریدار نداشت. امروز اگر درست بگوید خریدار ندارد!
این استاد زبان و ادبیات فارسی در ادامه گفتوگوی خود درباره تیتراژ برخی سریالهای تلویزیون یادآور شد: ضمن اینکه برای سریالهای تلویزیونی زحمت بسیاری کشیده میشود، اما باید گفت شعر و ترانههای آنها به دست اهلش نمیافتد؛ این است که آهنگها ممکن است بهرهای از زیبایی داشته باشند، ولی متأسفانه آن شعرها باعث تحقیر ملودیها هم خواهد شد.
آذر درباره پخش ترانههای نازل از تلویزیون و همچنین نزول ترانههای پاپ اظهار کرد: متأسفانه ترانهسرایی یک معضل نیست بلکه یک نوع فساد است. دانشجویان ما یک رساله تحت عنوان فساد در ترانههای پاپ به نگارش درآوردند. شما ببینید اولین ترانهسرای کشور ما رودکی سمرقندی بود که میگفت، "بوی جوی مولیان آید همی، یاد یار مهربان آید همی". این شعر ترانه بود و پس از آن شما ترانههای دوره مشروطیت را میبینید که میگوید "از خون جوانان وطن لاله دمیده" و حال اینها تبدیل به این ترانهها شده است: "خانم گل، دیگه سخته تحمل"، "اگه بری با یکی دیگه دوست شیء خیالی نیست"، "روزی هزار بار دلم عاشق میشه" من محاسبه کردم اگر این شاعر که این ترانه را سروده است، هفتاد سال عمر کند چندین میلیون بار باید عاشق شود. یعنی این به مضحکه و خنده نزدیک است! "وقتی تو نیستی پیشم، میمیرم و زنده میشم". تمام این ترانهها جز خجالت و سرافکندگی آن هم در حوزه هنر و زبان فارسی هیچ چیز دیگری ندارد.
آذر در بخش دیگری از گفتوگوی خود، با بیان اینکه سخنان رهبری در زمینه ترانهسرایی قوت قلبی برای ماست، اظهار کرد: سخن رهبری برای من قوت قلبی بود که در این زمین بتوانم اطلاعاتی که دارم را ابراز کنم. مردم ما هم که باید در این زمینهها سختگیر باشند. متأسفانه تولیدکننده به کسی که میخواند و کسی که شعر میگوید، مطرح میکند که من این جنس شعر میخواهم. اشعاری بسیار فرودست، کوچه بازاری که شاید آدمهای خیلی پایین جامعه هم با این ادبیات صحبت نکنند. چیزی که در آن نه استعاره است، نه زیبایی هست، نه اخلاق، نه شیرینی و عشق و امید و نه تمنا. این شعرها هیچ حجمی از چیزی که در آن مثبت باشد را ندارد. حداقل میتوانم بگویم که ۸۵ درصد شعرها در بعضی مواقع برای جوانانی است که ساز مختصری یاد گرفتهاند و خودشان آهنگسازی میکننند و در کنار آن نیز خودشان شعر هم میگویند. حال آن جوانی که مثلاً یک غزل در عمرش نخوانده اگر شعری بگوید چه در میآید؟!
این استاد ادبیات و زبان فارسی در پایان این گفتوگو با ایسنا یادآور شد: امیدوارم این سخنان رهبری برای تجلی یک ادبیات روشن تأثیرگذار و بسیار مهم در عرصه ادبیات فارسی بتواند راهگشا باشد.
انتهای پیام
نظرات