به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت لیلیت تریان - هنرمند مجسمه ساز - امروز از سوی انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران با حضور هنرمندان و احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر در خانه هنرمندان برگزار شد.
محمدرضا اصلانی از شاگردان این هنرمند بیان کرد که اینجا چهرههای آشنا می بیند ولی حیف که چهرههای آشنا برای او کم و کمتر میشود انگار که حامیان خود را از دست میدهد.
او ادامه داد: تریان برای من تنها یک استاد نبود بلکه یک پشتوانه بود. او به من یاد داد که حجم چیست و چگونه میتوانم مجسمه بسازم. او دست ما را به تفکر وادار کرد. قرار بود پیکر او از دانشگاه هنر تشییع شود ولی گفتند که او از دانشگاه هنر دل آزرده است چون او را از دانشگاه هنر بیرون کردند و این بیرون کردن هنوز ادامه دارد. چرا آنهایی که او را به ناحق بیرون کردند، عذرخواهی نمیکنند و ساکت هستند؟ این کارها یک پولشویی فرهنگی است. تریان یک ستون برای دانشگاه هنر بود. هوشنگ کاظمی بنیان گذار دانشگاه هنر بود و از تریان دعوت به همکاری کرد ولی خود او را هم بیرون کردند.
اصلانی اضافه کرد: چرا برای کارهایی که با هنرمندان میکنند، عذرخواهی و استغفار نمیکنند؟ اعتراف در این مملکت به کلی کنار گذاشته شده است. گناهکاران باید اعتراف کنند تا بخشیده شوند. من تمام کسانی که استادان ما را اخراج کردهاند و جای آنها دکتران قلابی گذاشتهاند، نمی بخشم. این فاجعه باید در ایران تمام شود. تا زمانی که این مشکل حل نشود و صداقت نباشد ما همچنان کشور آشوب زدهای خواهیم داشت. تا زمانی که مسئولان فعلی دانشگاه هنر معذرت نخواهند من آن را به رسمیت نخواهم شناخت.
لوریس چکناواریان - موسیقیدان - نیز بیان کرد: خیلی ناراحتم که این استاد بزرگ را از دست دادیم. گاهی اوقات وقتی راجع به ارامنه حرف میزنند انگار که از آسمان افتادهاند. ارامنه جزو ملتهایی هستند که با کوروش، ایران را تشکیل دادند ایران یک سرزمین است و برای همه ماست. ولی تنگ نظرهایی هستند که میگویند اقلیت. ارامنه خدمتهای زیادی به این کشور و کشور خودشان کردهاند. ایرانی تر از ارمنی نمیتوانید پیدا کنید. خانم تریان ضمن اینکه خیلی ایرانی بود خیلی هم ارمنی بود. او مثل یک چوب خشک، جدی بود. هنرمندان ارمنی به دلیل اینکه تعارف بلد نیستند موفق میشوند. همه می آیند و میروند ولی این هنرمندان هستند که میمانند.
او افزود: ثروت یک کشور به هنر آن است چیزی که ما الان در ایران کم داریم و باید سعی کنیم آن را افزایش دهیم تا اسم ایران را در جهان جا بیندازیم.
مجید رجبی معمار - مدیرعامل خانه ایران - هم گفت: می دانم که سازمان زیبا سازی در تلاش بود این امکان فراهم شود تا از آثار هنری خانم تریان استفاده عمومی شود و در دید عموم قرار داده شوند. امیدوارم این امکان با کمک خانواده او فراهم شود.
در ادامه عباس مجیدی رئیس انجمن مجسمه سازان ایران ضمن ابراز تأسف برای درگذشت لیلیت تریان گفت که امسال سال سخت و تلخی را گذراندیم چون افرادی مثل استاد وزیری مقدم و خانم تریان را از دست دادیم.
او افزود: خانم تریان از جمله بنیان گذاران انجمن مجسمه سازان بود و او را به حق مادر انجمن مجسمه سازی ایران نامیدند چون چندین نسل هنرمند مجسمه ساز را تعلیم داده و هنر او در ذهنها و یادها جاودانه است.
سودابه فضایلی از دیگر شاگردان تریان بیان کرد: قرار نیست اینجا چیزی جز خاطره درباره هنر لیلیت بگویم. تریان آدمی خاص و جدی بود. از سال ۴۵ شاگرد او بودم. هر بار که به ایران باز میگشتم تنها استادی بود که سراغش را میگرفتم. هر بار که مرا میدید به یادم میآورد باوجود اینکه مدت کوتاهی شاگرد او بودم. حافظه عجیبی داشت، اسم تک تک شاگردانش را میدانست و این نشانه مهربانی او بود.
او افزود: زمانی که آثار او را دیدم حیرت کردم که چقدر خوب و زیبا مجسمههای مدرن میسازد. هنر او شباهت زیادی به هنر جاکومتی داشت. خانم تریان اصلاً دوست نداشت آثارش را به نمایش بگذارد ولی یک بار که به اصرار من و یکی از دوستان آثار خود را به نمایش گذاشت بسیار مورد توجه واقع شد و همه تعجب کردند که یک زن هنرمند در ایران وجود دارد که اینقدر خوب کار میکند.
فضایلی ادامه داد: زمانی که از تدریس در دانشگاه کنار گذاشته شد بسیار آسیب دید چرا که میتوان گفت از سمت شاگردان خود نیز کنار گذاشته شد ولی پس از این با شرکت در یک نمایشگاه گروهی و دیدن توجهی که به او شد، احیا شد. بارها به او اصرار کردیم که خانه خود را موزه کند تا آثارش دیده شود یا حداقل اجازه دهد یک کتاب از آثار او منتشر شود ولی این اجازه را نداد. امیدوارم خانه او با اجازه خانواده اش به موزه تبدیل شود تا مردم بتوانند آثار او را ببینند.
عباس مشهدی زاده از شاگردان تریان نیز گفت: خانم تریان ازدواج نکرد و خواهان زیادی هم داشت ولی بچههای زیادی را زایید. همه شاگردان او بچههای او بودند. خوشحالم از لقب «مادر مجسمه سازی ایران» که به او داده شده است. تریان کسی بود که بعد از شاگردانش شناخته تر خواهد شد. ایرانیان آینده به خود خواهند بالید که کسی مثل تریان در ایران بود و شاگردان خوب و جهانی ای مثل حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، منصور قنریس، مسعود عرب شاهی و.... را تربیت کرد.
حسن حامدی - مدیر مجله تندیس- هم گفت: خانم تریان و امثال او استوانه و دلگرمیهای هنر ایران بودند. تاریخ مجسمه سازی ما متداول نیست. ولی با حضور دین اسلام در ایران حضور مجسمه سازی منقطع شد تا اینکه ابوالحسن صدیقی هنر مجسمه سازی را برپا کرد ولی هنر او نیز کلاسیک بود و تقریباً در اروپا دمیده شده بود ولی حضور او شروعی برای از سرگیری هنر مجسمه سازی ما بود.
او افزود: هنر مجسمه سازی مدرن و کلاسیک با هم خصومت دارند. لیلیت تریان که در پاریس درس خوانده بود راه خود را براساس هنر کلاسیک منتهی مدرن پایه گذاری کرد. درواقع او میگفت که برای ورود به هنر مدرن مجسمه سازی باید درک درستی از هنر کلاسیک داشت.
حمیدرضا شانس -هنرمند و شاگرد لیلیت تریان- بیان کرد که امسال هنرمندان بزرگی را از دست دادیم خانم تریان برای من قبل از هر چیزی استادی بزرگ است که هنر او در پیشرفت مجسمه سازی نقش داشته. او مسئولیت بزرگی را درباره دانشجو و شاگرد خود بر عهده داشت. اکثر شاگردان او الآن افراد بزرگی شدهاند.
فخیمی نیز چند جملهای از خاطرات خود با تریان گفت.
در پایان ایزد پناه که روزهای آخر در کنار تریان بوده گفت: من همان دانشجوی شرمنده ای هستم که استاد به من ۳ و ۷ دادند. فارغ التحصیل مغرور مدرسه دارالفنون بودم که زیر ۱۸ در کارنامه خود نداشتم ولی آن نمرهها را از استاد خود گرفتم. من افتخار دارم که مورد توجه استادم بودم و امیدوارم این توجه ادامه داشته باشد.
لیلیت تریان از هنرمندان پیشتاز مجسمهسازی ایران و ملقب به مادر مجسمه سازی ایران روز ۱۶ اسفندماه ۹۷ در سن ۸۸ سالگی درگذشت. وی، عضو کمیسیون نصب مجسمه و بناهای یادبود ایران در وزارت فرهنگ و هنر قبل از انقلاب اسلامی، عضو هیأت داوری نخستین دوسالانه مجسمهسازی تهران و عضو هیأت مؤسس انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران بود که نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری را نیز در زمینه مجسمهسازی برگزار کرده بود.
انتهای پیام
نظرات