این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره لزوم توجه به ادبیات اقلیمی و اینکه گفته میشود ادبیات اقلیمی در ادبیات ما کمرنگ شده و ادبیاتمان به سمت آپارتماننشینی میرود گفت: این موضوع به خاطر این است که امکانات آموزش داستاننویسی در شهرها بیشتر شده و این یکی از دلایلی است که بیشتر مردم شهر مینویسند. باید در شهرستانها نیز در این زمینه سرمایهگذاری شود، چه در فرهنگسراها، چه در مدراس و چه در دانشگاهها.
او سپس اظهار کرد: من به جدا کردن ادبیات اعتقادی ندارم؛ مثلاً ادبیات شهری و غیرشهری یا ادبیات زنانه و مردانه. شما مولوی یا بیهقی را ببینید، هیچکدام درباره محل خاصی ننوشتهاند. اگر هم اسمی از محلی آمده این امر باعث شکوفایی آنها نشده است؛ بلکه سبک و عمق نوشتهشان باعث شده تا آنها بدرخشند.
میترا داور با بیان اینکه باید آموزش ادبیات را از دبستان تا دانشگاه جدی بگیریم، افزود: ادبیات کلاسیک ما آنقدر پرریشه و پرشاخ و برگ است که ما هنوز تا هزاران سال میتوانیم از سایه و عطر و بوی گلها و برگهایش استنشاق کنیم.
نویسنده رمانهای «صندلی کنار میز» و «بالای سیاهی آهوست» همچنین درباره تأثیر توجه به ادبیات اقلیمی در معرفی ادبیاتمان به کشورهای دیگر، بیان کرد: همه مردم دنیا دوست دارند درباره شیوه زندگی و عادتهای مردم جهان بیشتر بدانند اما در شرایطی نوشتههای بومی ما جهانی میشود که همگام با نوشتن، ساختار و تکنیک و زبان درخشانی داشته باشیم. همچنین تمام ویژگیها و شاخصههایی را که یک اثر هنری برای درخشیدن باید داشته باشد، در نوشتهمان داشته باشیم. صرف اینکه نوشتهای بومی است نمیتواند شاخصهای برای ادبیات یک کشور باشد.
انتهای پیام
نظرات