صالح رامسری - مدیر انتشارات معین - در گفتوگو با ایسنا، درباره قاچاق کتاب اظهار کرد: نشر ما از این موضوع آسیب بسیاری دیده است، بویژه ناشرانی که در کار خود خلاقیت دارند، زیرا قاچاقچیان خیلی هوشیارانه برخورد میکنند، آنها مافیایی تشکیل داده و کتابها را رصد میکنند تا کتابهای خوبی را که یک ناشر با بدبختی و خون دل خوردن کشف کرده و با مترجم و مولف قرارداد بسته و بعد از هفت خان رستم مجوزش را گرفته، به محض اینکه گل میکند، چاپ و در سراسر ایران توزیع میکنند.
او افزود: در اتحادیه ناشران به همراه تعدادی از ناشران مقداری پول روی هم گذاشتیم، وکیل گرفتیم و یکسری انبار کشف کردیم؛ مثلا در خیابان جمالزاده فقط یک انبار کتاب ممنوعه کشف کردیم. من خیلی خوشباور بودم و فکر میکردم دیگر سروکلهشان پیدا نمیشود اما چند روز نگذشته دوباره سروکلهشان پیدا شد و وضعیت بدتر هم شد.
این ناشر در ادامه بیان کرد: آقایی که یکی از سردمداران قاچاق کتاب بود، بعد از این که دستگیر و با قید وثیقه آزاد شد، در جلسهای که در اتحادیه گذاشتند، بیشتر حالت طلبکار پیدا کرده بود و انگار ما باید چیزی به او بدهیم که این کارها را انجام داده، زیرا خود او اعتقاد دارد که کار فرهنگی انجام میدهد و با کارش برای کتاب تبلیغ میشود!
رامسری خاطرنشان کرد: با بگیر و ببند، کارها درست نمیشود؛ اینها مقطعی است و باید فرهنگش جا بیفتد. در کشورهای دیگر اگر کسی کتابی چاپ کند و یا کاستی منتشر کند همه میدانند این فرد حریمی دارد و چنان قانونمند هستند که کسی به خود اجازه نمیدهد آثار را کپی کند. این موضوع فقط مشکل ما ناشران نیست؛ اگر فیلمسازان، خوانندهها یا هنرمندان فیلم و یا کاستی منتشر کنند، هر کسی به خود اجازه میدهد آن را کپی کند و میگوید نمیخواهد پولش را بدهی، من برایت رایت میکنم. این فرهنگ را باید ایجاد کنیم که این حق و حقوق است و باید حریمش حفظ شود تا این مسائل را نداشته باشیم. این موضوع، بحث اجتماعی خود را میطلبد.
این ناشر سپس با بیان اینکه جدا از فرهنگسازی، بخش عظیمی از این اتفاقها در وزارت ارشاد ریشه دارد، اظهار کرد: زمانی که ارشاد یکسری سختگیریهای نامعقول دارد این اتفاقها میافتد. البته الان وضعیت بهتر شده؛ ما دورانی داشتیم که با آمدن و رفتن یک وزیر مجور کتابها باطل میشد. معضلی که وجود دارد این است که این فرهنگ بین مردم جا افتاده که کتابهای دستفروشان دستنخورده است. کتابی که منِ ناشر چاپ میکنم و موجود است، زمانی که به صورت قاچاق چاپ میشود، این ذهنیت به خواننده متبادر میشود که کتاب قاچاق سالمتر و مطمئنتر است و کتابی که ناشر دارد سانسور شده است. باید جلو این موضوع گرفته شود. خیلیها کتاب «قند و نمک» را که من چاپ کردهام به صورت قاچاق میخرند زیرا اینطور جا افتاده که این کتابها بدون سانسور است.
او در ادامه گفت: این موضوع خطرناکی است که این ذهنیت را در خواننده جا انداختهاند که به کتابهای قاچاق اطمینان بیشتری داشته باشد؛ نمیتوان هم کاری برای این موضوع کرد. این موضوع مسئله کمی نیست و با بگیر و ببند هم کاری از پیش نمیرود. اینها مافیا هستند و در دورترین شهرستانها هم دستفروشانی دارند که آنها را تغذیه میکنند؛ ۱۰ تا از انبارهایشان را میگیرند، اما به جایش چندتای دیگر جایگزین میشود.
صالح رامسری با اشاره به دستفروشان کنار خیابان اظهار کرد: به قدری این بساطیها دلیر و شجاع شدهاند که کل پیادهرو را گرفتهاند و نمیتوان به راحتی در پیادهرو قدم زد. نمیدانم شهرداری چرا با اینها برخورد نمیکند؟ درست است که شهرداری کاری ندارد آنها این کتابها را از کجا میآورند و قاچاق میکنند، اما کتابفروشیها مالیات میدهند، با دارایی و بیمه درگیر هستند و دستفروشها روبهروی مغازهشان کتاب میفروشند. اگر دقت کرده باشید برخی از پوشاکیها به دستفروشان اجازه میدهند کار کنند و از آنها اجاره میگیرند. یواش یواش به این سمت میرویم که آنها به کتابفروشیها و شهرداریها اجاره بدهند و کار خود را بکنند. مسئله بیقانونی حالت هزارتو پیدا کرده است.
مدیر نشر معین همچنین درباره استفاده قاچاقچیان از کاغذ با نرخ ارز دولتی نیز گفت: هیچوقت وزارت ارشاد از اینها حمایت نمیکند، اما نباید نسبت به آنها بیتفاوت باشد. فکر نمیکنم این مافیای قاچاق کتاب در ارشاد شبکهای داشته باشند، زیرا آنها به این کار نیازی ندارند؛ آنها بسیار هوشیارانه عمل میکنند و کتابها را رصد میکنند و کتابی را که موفق و پرفروش است به صورت قاچاق چاپ میکنند. همچنین کتابهایی را که ارشاد به آنها اجازه نمیدهد و یا قبلا به آنها اجازه داده و حالا لغو مجوز کرده، چاپ میکنند. آنها با آدرس دقیق سراغ کتاب میروند و اینطور نیست که هرچیزی که گیرشان بیاید چاپ کنند.
انتهای پیام
نظرات