این عضو کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مولفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفتوگو با ایسنا، درباره روش کار قاچاقچیان کتاب اظهار کرد: این افراد سه مدل کتاب را برای چاپ افست انتخاب میکردند؛ کتابهای ضاله، کتابهای پرفروش ناشران (عینا یا با اندکی تغییر) و کتابهایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نداشتند. مسئله دیگر این است که قاچاقچیان کتاب نام افراد معروف را بر روی کتابها میگذاشتند تا جلب توجه کنند، یعنی آنها ذائقه مخاطبان را میشناختند؛ مثلا برای کتاب «دنیای سوفی» که مترجمش شخص دیگری است، از اسم داریوش آشوری استفاده میکردند؛ در حالی که بنده خدا روحش هم خبر ندارد.
او درباره قیمتگذاری کتابهای قاچاق گفت: در قیمتگذاریِ برخی از کتابها نیز اینگونه عمل میکردند که قیمت بالاتری از ناشر اصلی بر روی کتاب میگذاشتند؛ مثلا انتشارات ققنوس «ملت عشق» را ۳۳هزار تومان قیمت گذاشته بود و آنها ۴۳هزار تومان؛ این درحالی است که در محاسبه انتشارات ققنوس، حق مؤلف، ویراستار، طراح جلد، حروفچین و چاپ لحاظ شده بود، اما قاچاقچیان کتاب این هزینهها را لحاظ نمیکردند. ناشران اصلی هزینه را ضرب در سه میکنند تا قیمت کتاب به دست بیاید اما اینها ضرب در چهار میکردند. در واقع تخفیفهایی که این افراد در کتابهایشان لحاظ میکردند، در جایی دیگر جبران شده بود.
این عضو کارگروه صیانت اتحادیه ناشران با بیان اینکه فروش کتابهای قاچاق به صورت مویرگی است، توضیح داد: این افراد کتابهای حدود ۹۵۰ بساطی و کتابفروشی را در سطح تهران و شهرستانها تامین میکردند. کتابفروشیها برخی آگاهانه به خاطر تخفیف زیاد و سودی که این کتابها برایشان داشت این کار را میکردند و برخی هم نمیدانستند؛ نمیشود قضاوت کرد. دو یا سه کتابفروشی در تهران که حتی دارای پروانه کسب از اتحادیه بودند، کتاب قاچاق میفروختند که پلمب شدهاند. فقط این نکته را در نظر داشته باشید که بساطیها دستفروش نیستند. بحثی که ما با شهرداری و شورای شهر داریم این است که به این افراد عنوان دستفروش اطلاق میشوند، در حالی که اینها فروشندگان سیار کتاب قاچاق هستند و دستفروش نیستند. این افراد برای فروش کتابهایشان میگویند این کتابها بدون سانسور و اصل است. در واقع سانسور برای آنها دستمایهای برای فروش کتاب شده است.
او سپس خاطرنشان کرد: قاچاقچیان کتاب حتی در نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاههای استانی کتاب غرفه داشتند، یا در شرکتهای نفت، ایران خودرو، سایپا، فولاد اهواز یا نمایشگاههای کتاب در ایستگاههای مترو کتابهای خود را عرضه میکردند. این افراد حتی برای فروش کتابهایشان یارانه نیز دریافت میکردند. به طور مثال در یک نمایشگاه کتاب، اداره ارشاد شهرستان ۲۵درصد و ۲۵درصد هم شرکت، سازمان یا اداره برای برگزاری نمایشگاه، به این افراد کمک میکردند. فکر کنید این افراد در این نمایشگاهها کتابهای قاچاقی را با قیمت پشت جلد میفروختند و ۵۰درصد هم یارانه میگرفتند.
این عضو کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مولفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تأکید کرد: همه نهادها برای برگزاری نمایشگاه کتاب مجوز میدهند اما کسی نظارت نمیکند؛ بویژه در نمایشگاههای استانی کتاب؛ در آنجا یک نفر هم نظارت نمیکند که این کتاب برای کیست؛ مثلا کتابهای انتشارات کاروان یا کتابهای طرح نو عرضه میشود، در حالی که اینها وجود خارجی ندارند یا آرش حجازی سالهای سال است که مقیم انگلستان شده و مجوزش هم باطل شده است.
او درباره فروش کتابهای قاچاق به کشورهای همسایه بهویژه افغانستان نیز اظهار کرد: ۳۰درصد از بازار کتاب افغانستان، کتابهای ایرانی است؛ این کتابها در ایران بار میشود و آنور باز میشود و گمرک بر آنها نظارتی ندارد. قاچاقچیان کتاب حتی ناشر کتاب را هم عوض میکنند؛ مثلا کتاب برای «نشر مرکز» است اما ناشر را «گردون» زدهاند. کسی هم متوجه این موضوع نمیشود. در مواردی هم نام مؤلف را تغییر میدهند.
این عضو کارگروه صیانت اتحادیه ناشران درباره اینکه گفته میشود برخورد با قاچاق کتاب بهخاطر نزدیکی به انتخابات اتحادیه انجام شده است، گفت: من این موضوع را تکذیب میکنم؛ هیچ یک از اعضای کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مؤلفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برای انتخابات هیئتمدیره اتحادیه کاندیدا نشده و هیچگاه هم نخواستهاند نامی از آنها برده شود. فقط گویا آقای آموزگار، رییس فعلی اتحادیه، کاندیدا هستند که مبارزه با قاچاق کتاب دغدغهاش است و به انتخابات ربطی ندارد. از طرفی هم برخورد با قاچاقچیان کتاب از دو سال پیش مطرح بود و به صورت جسته و گریخته انجام میشد اما موضوع قاچاق کتاب دیگر خیلی حاد شده بود.
او در پایان تأکید کرد: اتحادیه، پلیس امنیت و وزارت ارشاد به حرفهای خود عمل کردند و حالا ما از قوه قضاییه انتظار داریم با این افراد برخورد جدی داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات