به گزارش ایسنا، به طور معمول در تمام حکومتهای جهان عوامل قدرتیابی کشورها را بر اساس مؤلفههای ژئوپلیتیکی آن میشناسند و در سیاستهای منطقهای و جهانی خود از این مؤلفه ژئوپلیتیکی به شدت متأثر هستند. از جمله این مؤلفههای ژئوپلیتیکی مسیرهای دریایی هستند که در ساختار ژئوپلیتیکی کشورها از عوامل قدرتیابی بسیار مهمی محسوب میشوند. امروزه با وقوع تحولات جدید از جمله کشف نفت و به دنبال آن تحولات شگرف در عرصهی فنّاوری، نقش ژئواکونومیکی تنگههای بینالمللی نیز مورد توجه بسیار قرار گرفته است و با ورود قدرتهای بزرگ به این مناطق در جهت تأمین منافع خود، بعد استراتژیک در کنار بعد ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی آن نیز گسترده شده است.
برای بررسی بیشتر نقش تنگهها در معادلات و بروز تنشهای جهانی، خبرنگار ایسنا با محمد علی بصیری – استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
نهادهای بینالمللی یک مفهوم عام هستند
محمدعلی بصیری با بیان اینکه نهادهای بینالمللی یک مفهوم عام هستند، اظهار کرد: این نهادها شامل سازمانها، پیمانها و قراردادهای دو یا چند جانبه بینالمللی میشوند. در کنترل تنگهها و آبراههای بینالمللی باید به کاربرد مفاهیم دقت شود. بنابراین چه سازمانها، پیمانهای چند جانبه، کمیسیونها و یا پیمانهای دو جانبه مد نظر باشد، هر کدام میتوانند عامل تایید کننده و بازدارنده در شرایط صلح و جنگ در حوزه آبراهها و تنگهها جهانی محسوب شوند.
وی اضافه کرد: قوانین سازمانهای بینالملل عامل قانونمندی در استفاده از آبراهها و تنگههای بینالمللی و نیز عامل قانونمند شدن و به حداقل رساندن تنشها است. این قواعد زمینه به وجود آمدن تنش بین کشورها را از بین میبرد و یا به حداقل میرساند. بنابراین اگر کشورها بخواهند در تنگهها و آبراههای بینالمللی پیشروی کنند و یا بر خلاف قواعد سازمانهای بینالمللی از تنگهها استفاده کنند، تنشها افزایش مییابد.
در شرایط تنش، قوانین ابزاری جهت توقف درگیری است
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در شرایط جنگ دخالت نهادهای بینالملل بستگی به اراده اکثریت کشورها دارد، تصریح کرد: بر اساس موازین اعلام شده نهادهای بینالمللی در شرایط جنگی میتوانند اعلام موضع کنند و کشورها برای دخالت در جنگ وارد عمل میشوند. وجود این قوانین در شرایط ایجاد صلح به صورت چند مرحله ای است، اما در شرایط تنش قوانین ابزاری جهت توقف درگیری است.
بصیری با اشاره به اینکه بحث ضمانت اجرا در کاربرد قواعد نهادهای بینالمللی اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: اگر اراده دولتها بر اساس به کارگیری قوانین باشد، سازمانهای بینالملل میتوانند در شرایط جنگ تأثیرگذار باشند، اما در صورت نقض قوانین توسط دولتها سازمانهای بینالمللی نمیتوانند مؤثر واقع شوند.
وی با اشاره به کنترل استراتژیک تنگه هرمز در تنش منطقهای با آمریکا، تصریح کرد: تنگه هرمز یک تک آبراه بینالمللی است. قسمت جنوبی این تنگه در کنترل عمان است که جز آبهای مرزی این کشور محسوب میشود و برقراری امنیت آن نیز با دولت عمان است.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، افزود: بخش شمالی تنگه هرمز در اختیار ایران بوده و شامل جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و جزیره ابوموسی میشود. این قسمت جز آبهای ملی ایران است.
وی ادامه داد: تنگه هرمز دارای یک قسمت بینابین نیز است که شامل آبراههای آزاد میشود. این قسمت تحت قوانین آبراههای آزاد بینالمللی است که بر اساس آن تمام کشورها در صورت رعایت بیطرفی یا عدم خصومت میتوانند از این آبراهها و تنگهها استفاده کنند. همچنین کشورها میتوانند در صورت عدم خصومت از آبهای خلیج فارس نیز استفاده کنند. کنترل این آبراهها بر اساس قواعد آبراههای بینالمللی است.
کشورها در صورت تهدید آبراههای خود باید به دادگاه لاهه شکایت کنند
بصیری تأکید کرد: اگر تنشها در تنگه هرمز علیه ایران توسط ناوهای آمریکا صورت گیرد جمهوری اسلامی ایران میتواند با عنوان حمله به آبهای ملی علیه آمریکا در دادگاه بینالمللی لاهه و یا شورای امنیت طرح شکایت کند. تنگه هرمز تحت قوانین آبهای بینالمللی است و شکایت ایران قابل پیگیری است. بنابراین کشورها در گام اول در صورت تهدید آبراههای ملی خود باید به دادگاه لاهه طرح شکایت کنند.
وی با اشاره به اینکه آمریکا و عربستان سعودی از بدو تأسیس پیمانهای اقتصادی و سیاسی گسترده با یکدیگر داشتهاند، تأکید کرد: بعد از تحولات در منطقه خاورمیانه و بروز جنبشها در کشورهای عربی تهدیدها علیه عربستان سعودی تشدید و پیمانها دفاعی با آمریکا نیز تقویت شد.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، اضافه کرد: تنگههای هرمز، باب المندب و کانال سوئز به عنوان آبراههای حیاتی برای عربستان سعودی محسوب میشوند و تأمین کننده امنیت این کشور هستند. همچنین کشورهای دیگر نیز ممکن است این تأمین امنیت را تهدید برای خود بدانند و این عامل سبب بروز تنش و یا حتی درگیری نظامی در تنگه هرمز شود.
مطابق قوانین بین المللی نمیتوان تنگه هرمز را بدون دلیل بست
بصیری تصریح کرد: درگیریهای نظامی در سالهای گذشته به صورت مقطعی در تنگه هرمز رخ داده است، اما تصمیم ایران و آمریکا درگیر نشدن در این تنگه است. اکنون تهدیدها به صورت جنگهای تبلیغاتی میان دو طرف انجام میشود، اما اراده جدی و اقدام عملی برای بروز درگیری وجود ندارد.
وی بابیان اینکه ایران مطابق با قوانین آبراههای بینالمللی نمیتواند بدون دلیل قانع کننده تنگه استراتژیک هرمز را مسدود کند، گفت: اگر امنیت ملی در تنگه هرمز توسط کشورها مورد تهدید قرار گیرد و رفت و آمد در این منطقه مشروط بر این شود که جنس رفت و آمد جنگ افروزانه و خصمانه نشود، در صورت نقض تعهدات توسط کشورها ایران میتواند تنگه هرمز را کنترل، مسدود و یا در آن اعمال محدودیت کند، اما ایران هنوز تهدیدی در منطقه تنگه هرمز احساس نکرده است.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل خاطرنشان کرد: در صورت احساس تهدید، ایران میتواند به دادگاه لاهه و شورای امنت طرح دعوی کند و در صورت عدم رسیدگی اقدام عملی کرده و محدودیتهایی را در تنگه هرمز اعمال کند.
انتهای پیام
نظرات