• یکشنبه / ۸ مهر ۱۳۹۷ / ۱۱:۱۲
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 97070804416
  • خبرنگار : 71021

چرا سران کشورها فقط در "تهران" جلسه می‌گذارند؟

چرا سران کشورها فقط در "تهران" جلسه می‌گذارند؟

چرا ایران از درآمد بالقوه اجلاس سران و «گردشگری رویدادمحور» سهمی ندارد؟ چرا در پایتخت ایران که شهره آفاق است تدارکات میزبانی اجلاس‌های بین‌المللی در دقیقه ۹۰ فراهم می‌شود؟ آیا جز تهران، شهرهایی مثل اصفهان که محبوب گردشگران است و مشهد که هتل‌سازان بر آن سیطره یافته‌اند و تبریز که پایتخت گردشگری جهان اسلام شده نمی‌توانند میزبان رویدادهای بین‌المللی باشند؟

به گزارش ایسنا، علی‌محمد  بیدارمغز ـ مدرس تشریفات بین المللی و طراح و ارزیاب مراسم بین‌المللی ـ در مقاله‌ای با وام گرفتن از مصاحبه «بهمن حسین‌پور ـ معاون مراسم و تشریفات دفتر رییس‌جمهوری»، درباره اجلاس اخیر تهران با سران کشورهای روسیه و ترکیه، به روند تعیین محل برگزاری اجلاس‌های بین‌المللی نگاهی چالشی داشته و از ظرفیت «توریسم همایشی» که به غفلت سپرده شده، سخن به میان آورده است.

او به بخش‌هایی از مصاحبه حسین‌پور که مسؤولیت اجرایی اجلاس سه‌جانبه سران کشورهای ایران، ترکیه و روسیه را در تهران به عهده داشته، اشاره کرده که گفته است: «در ابتدا بر اساس ابلاغی که از سوی دفتر رییس‌جمهور مبنی بر فراهم کردن اقدامات لازم برای برگزاری اجلاس در یکی از شهرستان‌های کشور به معاونت مراسم و تشریفات دفتر رییس‌جمهوری ابلاغ شد، تیمی ۷ نفره متشکل از نمایندگان تشریفات، حفاظت، روابط عمومی و پشتیبانی به جزیره کیش، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و محمودآباد برای بررسی امکانات این شهرها اعزام شد، اما بر اساس گزارشاتی که از سوی این تیم ارائه شد، این شهرها مورد تائید واقع نشد، یعنی هیچ­کدام از شهرهای مورد نظر، شرایط ایده‌آل برای میزبانی اجلاس را نداشتند. امکاناتی از قبیل محل‌هایی مناسب برای اجلاس اصلی، محل مناسب برای مصاحبه مطبوعاتی و ضیافت عصرانه رؤسای جمهور، اتاق برای ملاقات‌های دوجانبه، محل اقامت رؤسای جمهور و همچنین فراهم بودن شرایط فرودگاه‌ها برای فرود هواپیماهای مهمانان از جمله موارد مورد توجه تیم‌ ارزیابی بود که متاسفانه هیچ­کدام از شهرهای مورد نظر، شرایط ایده‌آل را برای میزبانی اجلاس نداشتند، مثلا در تبریز محل مناسبی برای اقامت رؤسای جمهور وجود نداشت، در جزیره کیش محلی برای برگزاری اجلاس یافت نشد. در اصفهان نیز علاوه بر محل اقامت، محل مناسبی برای اجلاس وجود نداشت. مشهد با وجود دارا بودن هتل‌های بسیار، محلی مناسب برای اقامت و اجلاس رؤسای جمهور نداشت، شیراز هم اصلا هیچ کدام از امکانات لازم را برای میزبانی اجلاس نداشت.  

«نمی‌خواستیم اجلاس را در جایی تکراری برگزار کنیم، تصمیم به تعبیه مکانی جدید در سالن اجلاس سران گرفتیم. در این راستا دو اتاق برای توقف موقت رؤسای جمهور و محل استقرار همراهان رؤسای جمهور ساخته شد. همچنین ساخت میزی که در مقابل رؤسای جمهور سه کشور در اجلاس قرار داشت و جالب آن‌که مکان مناسب و امکانات لازمی که می‌بایست ظرف مدت ۲ ماه فراهم شود، تنها ظرف ۵ روز کاری انجام شد. برای ضیافت رؤسای جمهور سه کشور، در طبقه دوم سالن اجلاس، محلی توسط دیوار کاذب ساخته شد و برای تزئین این محل نیز از آثار باستانی و صنایع دستی متعلق به کشورمان استفاده کردیم. همچنین با مشارکت یکی از شرکت‌های فرش، محل ضیافت را تماماً مفروش کردیم و این تعجب آقایان پوتین و اردوغان را برانگیخت؛ چراکه آنها پیش از این نیز به سالن اجلاس آمده بودند، اما تا به حال چنین محلی را ندیده بودند. همچنین همتایان (تشریفاتی) من (در نهادهای ریاست جمهوری روسیه و ترکیه) می‌گفتند که محل برگزاری اجلاس تهران، از محل‌هایی که آنها در سوچی روسیه و آنکارای ترکیه تدارک دیده بودند، بهتر و زیباتر بوده است و اجلاس تهران، آبرویی برای ایران شد. »

بیدارمغز در ادامه نوشته است: «جالب آن‌که همه تصور می‌کنیم شهرهای یادشده که بعضاً شهره آفاق هستند، امکانات لازم را برای برگزاری یک مناسبت بین‌المللی ندارند و همه امکانات در تهران جمع شده است. البته ظاهرا تهران هم با وجود همه مزایا، امکانات خاص یک جلسه سران را در سطح محدود که هم کاربردی باشد و هم آبرومند و زیبا، نداشت. به گفته آقای حسین پور آن‌ها مجبور شدند آن را در مدتی کوتاه بسازند و تجهیز کنند. »

این مدرس تشریفات بین المللی سپس به تاثیر گردشگری به عنوان "منبع درآمدهای گزاف و عامل اشتغال فراوان" اشاره کرده و یادآور شده است که «گردشگری یا آنچه در ایران به عنوان جهانگردی ترجمه می‌شود، سفر به خارج از محل اقامت دائمی برای تفریح و یا سایر اهداف است و بر خلاف تصور عامه، فقط برای خوشگذارنی نیست، که انواع متعدد دارد، از جمله فرهنگی، ورزشی، دینی ـ مذهبی، طبیعت، تجربی، میراث، حیات وحش و حتی انواع عجیب مانند مناطق جنگی، تاریک ـ سیاه(قبور مردگان)، در حال انقراض، نهایت (وحشت) و اخیراً هم گردشگری بسیار گران توریسم فضایی.

گردشگری یکی از این زمینه‌های اقتصادی بسیار منفعت‌آمیز است و یکی از منابع مهم تعدادی از کشورهای هر سه جهان را تشکیل می‌دهد از آمریکا، اسپانیا و فرانسه تا چین و روسیه و حتی کشورهایی مانند آذربایجان، سودان جنوبی و میانمار و هر کدام، هر چیزی و هر مکانی را که دارند به نمایش می‌گذارند، از امکانات مهیا تا امکانات ساختگی شامل آثار باستانی، جاذبه‌های معماری و تاریخی، موزه‌های آثار باستانی و تاریخ طبیعی، گردشگاه‌های جنگلی و طبیعی، زمین بازی‌های کودکانه و بزرگسال، وقایع ورزشی، نمایشگاهی، هنری تا حتی قبرستان‌های زیر زمینی تاریک، بیابان‌های بی آب و علف، نمکزارها، کوه‌های یخ در حال ذوب، قرق حیوانات وحشی و پرندگان مهاجر، خوابگاه‌های معلق در دیواره کوه‌ها، قایق‌رانی در رودخانه‌های خروشان، شب‌های ماه کامل، شنای نهنگ‌ها، غارهای پرستوها و خفاش‌ها، چشمه‌های معروف به شیطان پایین آبشارها، جاده‌های مرگ! محله‌های کثیف! و خلاصه هر چیزی که برای افراد غیر بومی می‌تواند متفاوت باشد و اگر جذاب نباشد، آن را همراه با یک یا چند برنامه ابتکاری جذاب می‌سازند. هدف نهایی ایجاد اشتغال و کسب درآمد است.

جالب آنکه با وجود مشکلات سفر و راه‌های پرخطر، تأخیر پروازهای هوایی و مصائب سفرهای زمینی، گرانی هزینه‌های سفر، تورم و رکود و حتی خطر حملات تروریستی هم نتوانسته و نمی‌تواند سفر و جهانگردی را متوقف کند و اگر در کوتاه مدت بر رشد آن اثر (منفی) می‌گذارد، پس از مدتی دوباره رونق می گیرد. زیرا زندگی بشر با سفر عجین است و افراد برای حفظ ارتباطات با بستگان و دوستان، گردش و تفریح، سیاحت و زیارت، تجارت و فروش، شرکت در همایش‌ها و نمایشگاه‌ها، دیدن عجایب دنیا و کسب تجربه همه مخاطرات و خطرات، هزینه‌ها و رنج‌ها را بر خود هموار می‌سازند.  

از سوی دیگر، هر گردشگر بین ۳ تا ۸ شغل متفاوت ایجاد می‌کند، از نمایندگان فروش بلیت هواپیما و کارکنان فرودگاه و ترمینال‌ها، قطار و اتوبوس شهری و بین شهری، کارکنان موزه‌ها و نمایشگاه‌های تجاری و دست‌اندرکاران برنامه‌های هنری و سینمایی، مناطق گردشگری، مدیران و کارکنان هتل و رستوران‌ها، سازندگان و فروشندگان صنایع دستی تا پزشکان، پرستاران، جراحان عملیات جراحی کوچک و بزرگ و پلاستیک و زیبایی، دندانپرشکان و حتی آرایشگران و غیره. اما ایران که از لحاظ جاذبه‌های جهانگردی بر اساس اسناد یونسکو جزو ۱۰ کشور اول دنیا است، بر اساس آمارها، نه از لحاظ عده گردشگری ورودی و نه به لحاظ درآمدهای توریستی جزو ۱۰ کشور اول دنیا نیست.

بر اساس آمارهای سال‌های اخیر، درآمدهای جهانگردی جهانی در سال  ۲۰۱۲ میلادی پس از پشت سر گذاشتن رکودهای نیمه دوم سال ۲۰۰۸ و تمام سال ۲۰۰۹، بالغ بر یک تریلیون شد که تقریباً یک میلیارد بیش از سال قبل و دو میلیارد بیش از سال ۲۰۱۰ بود. فهرست ۱۰ کشور اول درآمدهای توریستی، آمریکا با حدود ۲۰۴، چین با ۱۱۴، اسپانیا با ۵۶، فرانسه با ۴۶ دلار بوده است. اما در صدر بیشترین عده جهانگردان ورودی فرانسه با حدود ۸۳، آمریکا با ۷۶، اسپانیا همین حدود و چین با ۶۰ میلیون گردشگر و در ردیف دهم اتریش با ۲۸ میلیون قرار داشته است. البته ما در میان کشورهایی که بیشترین هزینه‌های توریستی هم دارند، نیستیم. جهانگردان چینی با ۲۹۲ میلیارد، اول جدول سال ۲۰۱۶، آمریکایی‌ها با ۱۱۳ در جایگاه دوم، آلمانی‌ها با ۷۷ میلیارد در مقام سوم و استرالیایی‌ها با ۲۳ میلیارد دلار در رتبه دهم هستند.

هیچ کدام از شهرهای ما هم در میان ۱۰ شهر گردشگرپذیر دنیا ثبت نشده است. بانکوک با ۲۱ میلیون تن در صدر است، دوبی با ۱۵ میلون نفر مقام چهارم، سنگاپور با ۱۲ میلیون گردشگر رتبه ششم، و استانبول با نزدیک به ۱۲ میلیون تن جایگاه هشتم را دارد. طبعاً شهرهای ما هم از درآمد جهانگردان خارجی بی‌نصیب مانده است. در صدر این شهرها، لندن با ۲۰ میلیارد دلار اول و استانبول با بیش از ۹ میلیارد دلار در ردیف دهم است [۱] که حتماً بخشی از این درآمد را از جهانگردان ایرانی کسب کرده است. »

این کارشناس طراحی مراسم بین‌المللی در ادامه مقاله‌اش به «گردشگری همایش‌ها و رویدادها پرداخته» و نوشته است: «یکی از انواع گردشگری که اتفاقاً حلال است و وجوه آن مباح، جهانگردی همایشی و رویدادی است. اجمالاً این توضیح لازم است که جهانگردی همایشی و رویدادی معادل Event tourism انتخاب شده است. قبلاً از جهانگردی دیگری یاد می‌شد با عنوان کانونشنال توریسم Conventional Tourism که فقط به جهانگردی همایشی محدود بود و رویدادها را شامل نمی‌شد، اما جهانگردی همایش‌ها و رویدادها (Event tourism) هم گردهمایی‌های مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی و هم رویدادهای مختلف شامل نمایشگاه‌های گوناگون، مناسبت‌های ورزشی، جشنواره متعدد فرهنگی و مانند آن‌ها را هم در بر می‌گیرد. این نوع گردشگری بر آن گروه‌هایی از جهانگردان متمرکز است که برای شرکت در یک همایش یا یک رویداد وارد یک شهر و کشور می‌شوند.

جالب آنکه این نوع توریسم به دلیل تداوم سالانه، دو یا ۴ سال یک‌بار در جدول گردشگری‌های پایدار هم جای دارد و به دلیل نمایش هنر و استعداد و ظرفیت و نیز کسب تجربه و جایزه و درآمد، جذابیت خاص خود را دارد و چون کم و بیش حدود یک هفته جریان دارد، درآمدهای متعدد اقامت، غذا و گردش و خرید هم نصیب شهر و کشور محل برگزاری می‌کند. اضافه بر این نظر به تجربه اقامت میان مدت، خاطره خوشی بر جهانگردان می‌گذارد و آنان را ترغیب می‌کند تا دوباره و چند باره تنها یا به اتفاق خانواده و دوستان خود به آن سامان سفر کنند. مهم‌تر آن‌که خبرنگاران، عکاسان و فیلمبرداران حاضر در مراسم یک رویداد در تمام اوقات برگزاری با ارسال خبر و عکس و فیلم نه فقط از مراسم که از فرهنگ مردم، نقاط دیدنی، غذاها و سوغات محلی هم خبر می‌دهند و شهر را در مرکز اخبار جهان قرار می‌دهند، آنرا مشهور می‌سازند یا به شهرت آن می‌افزایند. این اثر ماندگار نقاط توریستی معروف به بازگشت مشتری Client Return است و در صورت بهره‌گیری از سایر اصول گردشگری پایدار Sustainable Tourism می‌تواند یک درآمد مستمر را فراهم کند.

اضافه بر آن امکان بازدید و سفر شرکت‌کنندگان در رویدادها به نقاط جهانگردی کشور محل رویداد هم فراهم است و درآمدهای جانبی دیگری نیز تحصیل می‌شود. یک نکته مهم؛ درآمد ایونت توریسم به خصوص اجلاس سران بسیار زیاد است! البته به شرط آنکه مدیران و کارکنان اماکن منتخب از لحاظ خدمات نیز عالی، با آداب بین‌المللی بخوبی آشنا و بر اصول پذیرایی‌های دیپلماتیک مسلط باشند که صرف امکانات و تجیهیزات عالی کفایت نمی‌کند.

البته همه این خبرهای خوب و مناسب مشروط به داشتن همه امکانات لازم، نیروهای آموزش دیده دارای اخلاق حسنه و مسلط بر آداب بین‌المللی و هماهنگی عالی میان مسؤولان و کارکنان قسمت‌های مختلف است؛ خواه افسران مهاجرت هنگام ورود، رانندگان وسایل نقلیه، میزبانان آشنا به سرویس‌های بین‌المللی، رعایت بهداشت متعارف، خدمات استاندارد، راه‌های امن و رفت و آمد ایمن است که در بعضی، ما بسیار مطلوب هستیم و برخی نیاز به کار بیشتر دارد. »

بیدارمغز با یادآوری گفت‌وگوی حسین‌پور مبنی بر این‌که "هیچ کدام از کلانشهرهای ما به جز تهران شرایط ایده‌آل برای میزبانی اجلاس را نداشتند" ادامه داده است: «امکاناتی از قبیل محل‌هایی مناسب برای اجلاس، مصاحبه مطبوعاتی و ضیافت عصرانه رؤسای جمهور، اتاق ملاقات‌های دو جانبه، محل اقامت رؤسای جمهور و همچنین فراهم بودن شرایط فرودگاه‌ها برای فرود هواپیماهای مهمانان...، طرفه آنکه در تهران هم امکانات مهیا نبود و ظرف ۵ روز مکانی آبرومند فراهم شد. مدتی کوتاه که ما در آن شهره آفاق هستیم، معروف به دقیقه ۹۰!

اگر شهرهای ما بخصوص آن‌ها که امکانات اقامتی عالی و در سطح استاندارد بین‌المللی و مدیران کارآمد و کارکنان آموزش دیده دارند، ایجاد امکانات لازم برای برگزاری یک اجلاس منطقه‌ای و بین المللی را نیز تدارک کنند، مدیران و کارکنان خود را با تشریفات بین‌المللی مسلط سازند، قطعاً ما هم می‌توانیم در توریسم همایشی و رویدادی هم نقش مناسب ایفا کنیم و با قرار گرفتن در سالنامه جهانی این مناسبت‌ها، با پذیرش مقامات عالی رتبه و همراهان و نیز جهانگردان بین‌المللی درآمدهای بیشتر نصیب ببریم و نه تنها نقاط جذاب و تاریخی که سایر امکانات مهیای خود مانند پیست‌های اسکی و چمن، جشنواره‌های فرهنگی، غذایی و صنایع کوچک و روستایی، روستاهای سرسبز و حتی غارها و بیابان‌های برهوت خود را معرفی و پولسازی کنیم، کار ایجاد کنیم و سهم خود را از جهانگردی بین‌المللی باز پس گیریم و نام کشور و شهرهای "جهان- معروف" خود را مشهورتر کنیم. »

[۱] . مآخد آمارها ویکی پیدیا و عمدتاً سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha