به گزارش ایسنا، مهین سیروسیان و مهدیه حیدری در یادداشتی این چالشها را مورد بررسی قرار دادهاند که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
چالش روزنامهنگاری سنتی در برابر روزنامهنگاری الکترونیک
مطبوعات چاپی با پیشینهای در حدود چهار قرن، در زمان معاصر همچنان جزو وسایل اصلی ارتباطات جمعی به شمار میآیند. اما در طی سالیان گذشته به دلیل پیشرفت ارتباطات و پدید آمدن وسایل جدید ارتباطی همچون رادیو، تلویزیون و سینما، روزنامهنگاری بارها بهطور جدی به چالش فراخوانده شده است. این رسانهها هر یک به واسطه برخورداری از تواناییهای قابل توجه در برقراری ارتباط، سهمی از بازار اطلاعرسانی را از آن خود ساختهاند، اما مطبوعات توانستهاند با ایجاد تغییرات لازم، مسیر را به طریقی برای ادامه حیات خود هموار سازند. اکنون که با ابداع، پیشرفت و گسترش روزافزون اینترنت، ارتباطات نیز بهطور کلی دگرگون شده، بار دیگر مطبوعات با یک پدیده جدید روبهرو شدهاند. این پدیده چیزی نیست «جز روزنامهنگاری الکترونیک».
چالشهای ایجاد شده فراروی روزنامهها، مسأله دیگری را نیز مطرح میکند و آن آینده روزنامهنگاری (ژورنالیسم) است. چاپ، صرفاً یکی از سیستمهای ارائه ژورنالیسم است. روزنامههای الکترونیک و سایتهای شبکه تجاری، تعریف تازهای از ژورنالیسم به دست میدهند. سرعت در اطلاعرسانی بزرگترین امتیاز روزنامهنگاری الکترونیک نسبت به روزنامهنگاری نوشتاری است، مخاطبان امروز، پیامها را تازه و تازهتر میخواهند.
علل کاهش تیراژ روزنامهها چیست؟
در بررسی علل کاهش تیراژ روزنامهها، به طور کلی میتوان به عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... و نیز مشکلاتی از قبیل کُندی تحویل و توزیع روزنامهها و به عبارت دقیقتر مشکل مربوط به دسترسی مردم به آنها، کاهش انگیزه مطالعاتی مردم و نیز گرایش روزافزون آنها به استفاده از رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی، اشاره کرد. این علل را به صورت جزئیتر میتوان در موارد زیر برشمرد:
* با توجه به پیشرفت اینترنت، دنیای وب و دیجیتال، رسانههای مکتوب بخشی از مشتریان خود را از دست میدهند؛ چرا که مخاطبان روزنامهخوان نوعاً به فضای مجازی دسترسی دارند و بخش زیادی از اطلاعات خود را از این طریق و با یک کلیک کسب میکنند.
* همچنین نکته دیگری که استقبال از روزنامهها را کم کرده و به تبع در تیراژ آنها تاثیر منفی دارد، محدودیت در انتشار مطالب و خودسانسوری روزنامههاست که مخاطب را راضی نمیکند و باعث میشود این اطلاعات را از طریق اینترنت، سایتها و وبلاگها کسب کند، چراکه آنها با آزادی عمل بیشتری مطالب را منتشر میکنند.
* یکی دیگر از مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد، سیستم توزیع روزنامهها و نشریات است که بسیار ضعیف است. به طور مثال با سیستم ضعیف اشتراک در بسیاری موارد یک نشریه به دست مخاطب نمیرسد.
* بررسی مشکلات مردم در روزنامهها دیده نمیشود؛ یکی از دلایل تیراژ پایین روزنامهها به فضای حاکم بر مطبوعات بازمیگردد که بیشتر به سوی مسائل سیاسی کشیده شده و بررسی مشکلات مردم کمتر در آنها دیده میشود و همین موضوع اقبال عمومی به روزنامهها را کم میکند، چرا که مردم پاسخ به نیازهای خود را در آن نمیبینند.
مساله اصلی رقابت بین رسانههای رسمی و غیررسمی است
در ارتباط با روند گذار از رسانههای سنتی به مدرن باید گفت تاکنون رسانههای سنتی به شکل کاغذی به صورت عرضه در دکهها و بعدها به صورت اشتراک، نیاز مخاطبان خود را پاسخ میدادند، اما بعد از این که فضای وب پا به عرصه وجود گذاشت و رسانههای آنلاین شکل گرفتند، رسانههای سنتی در مقابل رسانههای جدید عقب افتادند. افرادی که در این دوره گذار قرار داشتند از فناوری استفاده میکردند و رویکرد خود را از دریافت اطلاعات به شکل سنتی به سمت دریافت آنلاین اخبار تغییر دادند؛ به این دلیل رسانههای سنتی و کاغذی نگران از دست دادن مخاطبان خود شدند و در نتیجه رسانههای نوشتاری ناچار شدند همان قالب مطبوعاتی خود را در قالب آنلاین نیز ارائه دهند.
نوع رسانه را مخاطب تعیین میکند. تا زمانی که مخاطب رسانههای سنتی وجود دارند این رسانهها نیز وجود خواهند داشت؛ در غیر این صورت مجبور میشوند مانند برخی روزنامههای مشهور بینالمللی انتشار کاغذی خود را متوقف کنند. تغییر مطبوعات نوشتاری مشروط به تغییر سلیقهی مردم است، اما اینکه این سلیقه چه زمانی تغییر میکند قابل پیشبینی نیست و بستگی به تاثیر بافت اجتماعی دارد.
امروز رقابت اصلی میان روزنامهها و خبرگزاریها نیست، بلکه رقابت اصلی میان رسانههای رسمی و منابع اطلاعاتی غیررسمی چون توییتر، فیسبوک، وایبر و غیره است. این شبکههای اجتماعی از سرعت انتقال اطلاعات بالایی برخوردارند و به راحتی از طریق گوشی همراه و تبلت نیز قابل دسترسی هستند. بنابراین آنها رقیبی جدی برای مطبوعات و خبرگزاریها محسوب میشوند. این در حالی است که صحت و سُقم اخبار آن مشخص نیست و از طرفی نیز نمیتوان خط خبری خاصی را در آن پیگیری کرد؛ چه بسا که تعدد خبرها در این شبکهها باعث اعتماد بیشتر کاربران شود.
پس امروز نیاز به ارائه راهکاری است تا با این حوزه رقابت شود. یکی از پیامدهای انتشار اخبار نادرست و بدون کارشناسی از طریق شبکههای اجتماعی، ایجاد ترس و وحشت در جامعه است. انتشار این اخبار در سطح وسیع باعث شده است که مردم نسبت به برخی از موضوعها ترس و دلهره داشته باشند.
ضرورت ورود رسانههای چاپی به عرصههای تحلیلی
بعد از ظهور اینترنت، سرعت اطلاعرسانی افزایش چشمگیری یافت. به دنبال افزایش سرعت در حوزه اطلاعرسانی، بنگاههای رسانهای که تا قبل از اینترنت در رسانههای چاپی (مکتوب) یا بنگاههایی که کار جدیتر رسانهای میکردند مانند رادیو و تلویزیون، در بستر جدیدی قرار گرفتند که در این بستر اگر نتوانند اطلاعات را به موقع به مخاطب خود انتقال دهند آنها را از دست خواهند داد. این سرعت در رسانههای جدید باعث شد که مخاطبان زیادی برای پیگیری ادامه خط خبری به آنها مراجعه کنند. مثال معروفی که بیشتر اساتید از آن استفاده میکنند جریان اعدام «صدام حسین» است. این اتفاق حدود اوایل صبح رُخ داد؛ درست زمانی که سردبیران، روزنامهها را به چاپ رسانده بودند. زمانی که سردبیران تصمیم به چاپ فوقالعاده گرفتند دیگر دیر شده بود و مخاطبان از سایتهای مختلف این خبر را دریافت کرده بودند و حتی ادامه خط خبری را از اینترنت دنبال میکردند.
تحول از طریق اینترنت حوزههای دیگری را نیز در زمینه اطلاعرسانی مورد تاثیر قرار داد. بعد از به وجود آمدن اینترنت، روزنامهها بیشتر به سمت روزنامهنگاری تحلیلی میروند یعنی بیش از این که بخواهند خبری عمل کنند، تحلیل خبر را به مخاطبان خود ارائه می دهند. به عبارت دیگر در رسانهها و مطبوعات عناصر شش گانه خبری وجود دارد که روزنامهها بیشتر بر روی چرایی و چگونگی خبر نمایش میدهند. بنابراین، مسایلی از این قبیل باعث شد که رسانهها در عرصه جدیدی قرار گیرند و حتی رسانههای چاپی نیز به سمت ایجاد روزنامههای آنلاین سوق داده شوند. البته روزنامههای آنلاین هنوز به طور جدی در ایران شکل نگرفتهاند؛ چراکه هنوز به ازای هر روزنامه چاپی، روزنامه آنلاین وجود ندارد.
پس ابتدا باید روزنامههای آنلاین در کشور شکل بگیرد و جا باز کند تا پس از آن بتوان به سمت پیشرفتهای دیگری با عنوان روزنامهنگاری مجازی (سایبر ژورنالیست) پیش رفت. در دوران جدید روزنامهنگاری آنلاین، تغییرها در حوزه رسانه لحظهای شد. رسانهها باید متناسب با این دگرگونی نسبت خود را با وقایع و رویدادها تعریف کنند. به عنوان مثال روزنامههای چاپی به این سمت رفتند که حوزههای «نرم خبر» را افزایش دهند و حوزههای تحلیلی خود را عمیقتر و جدیتر کنند. بنابراین اگر رسانههای چاپی، دیداری و شنیداری متناسب با تحولها تغییر یابند مخاطب خود را از دست نخواهند داد و در غیر این صورت میدان را برای رسانههای نوظهور دیگر _ که همگی مبتنی بر وب هستند _ خالی میکنند. حتی اگر رسانههای شنیداری کشور نتوانند خود را با فضای جدید انطباق دهند، رادیوهای اینترنتی جای آنها را خواهند گرفت و در چند سال آینده آنها را از عرصه رقابت کنار خواهند زد.
از دیدگاه صاحبنظران، وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامهها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و مطبوعات از یک سو میتوانند با جعل و تحریف و تخریب و فریب، جامعهای «یکسر همگن» به بار بیاورند و در شکلگیری دولتهای خودکامه، اقتدارطلب و استبدادی نقش بیافرینند و از سوی دیگر، قادرند تلاشهای انحصارطلبانه برخی حکومتها و دولتها را بیاثر سازند، جامعه مدنی را تقویت و مفاهیم تعاون اجتماعی، تساهل، انتقاد سازنده و آزادیهای سیاسی را ترویج کنند. مطبوعات و روزنامهها میتوانند علتها و دلایل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بحرانها را برای حاکمیت تبیین سازند، کمک کار دولتها در ایفای وظایفشان از جمله پیشبرد امر مهم توسعه همهجانبه باشند و به ابزار و عناصر مهمی برای گسترش تنوع و تکثر فرهنگها و جهاننگریهای گوناگون بدل شوند.
هرچند با ظهور شبکههای اجتماعی، مطبوعات در همه کشورهای جهان با وضعیت خوبی مواجه نیستند، اما در ایران با وضعیت بسیار بدتری مواجه هستیم. شمارگان کل مطبوعات در ایران کمتر از ۱۲ درصد شمارگان پُرخوانندهترین روزنامه ژاپنی است. چهار سال پیش متوسط شمارگان مطبوعات ایران ۴۵ برابر کمتر از متوسط شمارگان مطبوعات ژاپنی بود که البته اوضاع امروز از آمار چهار سال پیش حتماً بدتر شده است. شاید اگر آمار استفاده ایرانیان از شبکههای اجتماعی را با سایر کشورهای دنیا مقایسه کنیم به این نتیجه برسیم که ایرانیان بیش از بسیاری دیگر از مردم دنیا برای خداحافظی با عصر رسانههای چاپی و ورود تمام و کمال به جهان مجازی عجله دارند. اما تناقض طنز آمیز زمانی است که میبینیم کشوری چون کُره که مردم آن از پُرسرعتترین اینترنت در جهان برخوردارند و دسترسی به شبکههای اجتماعی برای مردم این کشور سهولت بسیار بیشتری از ایران دارد، شمارگان روزنامههایشان ۱۳ برابر بیش از ایران است.
پدیده ژورنالیسم اینترنتی
رشد روزنامههای الکترونیکی در ۱۰سال گذشته جنبهای انفجاری داشته است. اکثر روزنامهها بدان جهت به فضای سیبرنتیک توسل جستهاند که از رقیبان خود عقب نمانند. این نسخههای اینترنتی سبب شدهاند روزنامهها در سطح جهان به دست کسانی برسند که پیش از آن خوانندهشان نبودهاند. نسخههای الکترونیک همچنین روزنامهها را قادر میسازد تا زیرساختی برای پخش پیامهای بازرگانی فراهم آورند. روزنامههای الکترونیک به سه طبقه گسترده تقسیم میشوند. رایجترین آنها نسخه فشرده اینترنتی روزنامه چاپی است. دومین گروه آنها عبارتند از روزنامههای الکترونیک با حفظ برخی از مطالب اصلی که مخصوص آنها تهیه شده است. برخی از این روزنامهها روزانه بیش از یک بار روزآمد میشوند و سومین طبقه آنها سایتهای شبکهای هستند که شمارگان اصلی و اطلاعات تبلیغاتی مربوط به روزنامهها را ارائه میدهند. شرکتهای رسانهای سنتی با توجه به دو ویژگی، از ژورنالیسم الکترونیک بهره میبرند: شهرت نام و میزان و نوع محتوا؛ آنها منابع لازم برای راهاندازی روزنامه الکترونیک را نیز در اختیار دارند. روزنامههای بزرگی چون «نیویورک تایمز»، «واشنگتن پست» و «شیکاگو» تریبیون حدود یکصدنفر را برای انتشار نسخههای الکترونیک خود بهکار گرفتهاند.
مزایا و امکانات روزنامههای الکترونیک
روزنامههای الکترونیک در مقایسه با روزنامههایی که بر روی کاغذ چاپ میشوند، دارای چندین مزیت هستند: توزیع آسان، عدم محدودیت زمان، عدم محدودیت مکان، جستوجو، آرشیو الکترونیکی، بازخورد عالی، آگهیهای طبقهبندیشده، کیفیت بالا با اتکا به قابلیتهای چندرسانهای، دسترسی نامحدود و کامل، جریان آزاد اطلاعات، اجتناب از هرگونه تمرکز، عدم نیاز به شبکه توزیع، انتشار نشریه بدون نیاز به کاغذ، صرفهجویی در هزینهها، فراغت از مشکل روزنامههای برگشتی، سرعت و مداومت انتشار، تأثیر رنگ در انتقال پیام در روزنامههای الکترونیک، عدم مواجهه با محدودیت فضای لازم برای درج خبر،ارائه اطلاعات و اخبار در هر ساعت از شبانهروز، میدان دادنها به نشریات مستقل به علت نیاز به پشتوانه مالی کمتر، حذف واسطهها، دو طرفه بودن یا تعاملی بودن، امکان ایجاد تماس مشترکین با مسئولان نشریه و بهوجود آمدن رقابت بین رسانهها.
کاستیهای روزنامهنگاری الکترونیک
سختی مطالعه روی صفحه نمایش، وابستگی به فناوری روز، حذف درآمد تکفروشی، هزینه بالای نیروی متخصص و تجهیزات نوین، امکانات و دانش انفورماتیک محدود مخاطبان، کیفیت پایین و گرانی ارتباطات اینترنتی، غیرتخصصی شدن روزنامهنگاری به واسطه حضور روزنامهنگاران کمتجربه اما متخصص در علوم رایانه و مخابرات و منابع ناموثق خبر ـ چرا که هر کس می تواند منبع خبر باشد ـ را به دنبال دارد. در حالی که انعکاس اخبار موثق برای حفظ مخاطب یکی از مهمترین دستور کارهای رسانههای چاپی است. زمان ماندگاری پیام در رسانههای الکترونیکی کمتر از روزنامههای چاپی است، مشکلات و محدودیتهای فنی و محدودیتهای اصول اخلاقی حرفهای.
دلایل رکود روزنامهنگاری چاپی
روزنامهها به رغم برخورداری قابلیت جابجایی و هزینه اندک، به دلایلی چند، جایگاه خود را از دست دادهاند:
نخست میتوان به هجوم ویرانساز، روزنامههای رایگان اشاره کرد. عوامل درونی بحران مطبوعات از کاهش اعتبار آنان سرچشمه میگیرد. از دست رفتن کار پخش خبر، کاهش خوانندگان، از دست رفتن پیامهای بازرگانی وبه وجود آمدن سایتهای شبکه بازرگانی از دلایل رکود روزنامههای چاپی است.
مقایسه رسانههای جدید (روزنامهنگاری الکترونیک) با رسانههای جمعی سنتی (روزنامهنگاری چاپی):
محدودیتجغرافیایی: خود را با بازارهای جغرافیایی یا مخاطبان منطقهای تطبیق میدهند، بازار مشخص فاصله نمیشناسند، خود را با نیازها، خواستها و علایق مصرفکنندگان صرفنظر از محل فیزیکی آنها تطبیق میدهند (موضوع مشخص) سلسلهمراتب اخبار و اطلاعات از طریق سلسله مراتب عمودی متشکل از دروازهبانان خبری و ویراستاران متعدد، به مخاطب میرسد.
افقی: این امکان وجود دارد که اخبار و اطلاعات به صورت افقی پخش شوند؛ از غیرحرفهایها به غیرحرفهایهای دیگر.
تعاملی: بازخوردها فوری بوده و در بسیاری از مواقع مورد سانسور یا دخل و تصرف واقع نمیشوند، بحث و گفتوگو به جای مقالهها و نظرات متعلق به یک نفر.
گردانندگان حرفهای: روزنامهنگاران آموزش دیده گزارشگران (متخصصان) کارکنان رسانههای جمعی و سنتی را تشکیل میدهند. گردانندگان آماتور/ غیرحرفهای: هرکسی حرفی برای گفتن دارد میتواند آن را روی وب منتشر کند حتی افراد آماتور و غیرحرفهای.
هزینه: هزینه بالای تأسیس یک نشریه یا ایستگاه رادیو یا تلویزیون، عامل بازدارندهای برای اغلب مردم است. هزینههای پایین: در مقام مقایسه، هزینههای چاپ و انتشار به صورت الکترونیکی روی اینترنت بسیار کمتر است.
علایق عمومی: بسیاری از رسانههای جمعی رایج، مخاطبان پرشمار را هدف گرفتهاند و از این رو برنامههای همهپسند عرضه میکنند.
مشتریگرا: رسانههای جدید، به دلیل محدودیتهای مکانی/ زمانی کمتر و تمایل کمتری که به بازار دارند علائق مشخصی را بهطور ریشهای مدنظر دارند.
خطی بودن محتوا: اخبار و اطلاعات در قالب یک نظم منطقی خطی سازمان یافتهاند (رعایت سلسله مراتب خبری)
غیرخطی بودن محتوا: اخبار و اطلاعات از طریق هاپیرتکستها به هم مرتبط میشوند و از طریق علاقه و شهود دنبال میشود نه از طریق منطق.
بازخورد: بازخورد به صورت نامه و تلفن به سردبیر میرسند و در نتیجه کُند، پرزحمت، تعدیل و ویرایش شده هستند (محدودیت زمانی / مکانی).
بازخورد: بازخوردها به صورت پست الکترونیکی و گفتوگوهای گروهی مستقیم منتقل شده و بهطور نسبی ساده و کم زحمت هستند. اغلب از ویرایش و دخل و تصرف مصون میمانند.
متکی به آگهیهای تبلیغاتی: نیاز به جمع کردن مخاطبان بیشتر برای صاحبان کالا و خدمات به منظور رسیدن به درآمد بیشتر.
منابعگوناگون: ضمن اینکه آگهیها روزبهروز افزایش مییابد، دیگر منابع تأمین مالی امکان تهیه مطالب و محتوای متنوع را فراهم میآورد.
وابستگی به نهادهای رسمی: بیشتر رسانههای سنتی را تشکیلات بسیار بزرگ با ساختارهای متمرکز اداره میکنند.
تمرکززدایی: تکنولوژی نوین امکان تولید و انتشار اخبار و اطلاعات را به صورت وسیع و همهجانبه فراهم میسازد.
چارچوب ثابت: محتوای مطالب برحسب رسانهای خاص تولید و توزیع میگردند و بهطور نسبی از نظر مکانی و زمانی ثابت هستند.
چارچوب قابل انعطاف: مطالب و محتوا بهطور مقاوم تغییر مییابند و به روز میشوند، تصحیح و مورد تجدیدنظر قرار میگیرند به علاوه امکانات چندرسانهای امکان ادغام فرمهای مختلف رسانهها را در یک برنامه فراهم میآورند.
ارزش خبری استانداردهای ژورنالیستی: محتوا براساس هنجارها و اخلاقیات سنتی تولید و ارزیابی میشود.
استانداردهای تکوینی: هنجارها و ارزشها مبهماند، همیشه در حال شکلگیری بوده، محتوا براساس محاسن و اعتبار مطالب تولید و ارزشگذاری میشود.
روزنامهها چه میتوانند بکنند؟
روزنامهها باید چالش ژورنالیسم الکترونیک و سایتهای شبکه بازرگانی را جدی بگیرند. قبل از هر چیز، سردبیران روزنامهها باید وخامت وضعیت را بپذیرند. امروزه الگوهای تجاری و شیوههای کاری برجای مانده از دوره انقلاب گوتنبرگ، فاقد اعتبار هستند.
باید از فرصت پیش آمده استفاده کنند: در شرایط فعلی که اینترنت به شکل غیرقابل پیشبینی روندی رو به رشد دارد، زمان دارای اهمیت بسیاری است. خوشبختانه با توجه به این که روزنامههای الکترونیک هنوز مرحله رشد خود را طی میکنند، روزنامههای سنتی فرصت مطلوبی دارند تا فناوری نوین را پذیرفته و به بازیگران عمدهای در عرصه اینترنت تبدیل شوند.
هدف را از نو تبیین کرده و فرهنگ را تغییر دهند: امروز صاحبان جراید و مطبوعات باید این واقعیت را بپذیرند که ژورنالیسم صرفاً یک سیستم ارائه اطلاعات مثل روزنامه نیست. روزنامه صرفاً یکی از انواع سیستمهای ارائه اخبار و اطلاعات است. روزنامهها باید این واقعیت را بپذیرند که اگرچه برخی وسیلههای ارائه خبر از بین خواهند رفت، ولی در عوض وسیلههای تغییر شکل یافته و جدیدی پدیدار خواهند شد.
در عصر دیجیتال بر نیاز به روزنامه تأکید کنند: روزنامهها در عصر اطلاعات بیش از پیش مطرح شدهاند. عرضه بیش از حد اطلاعات به وسیله مطبوعات، رادیو و تلویزیون و شبکه اینترنت نیاز به روزنامهنگارانی را ایجاد کرده است که بتوانند اطلاعات مورد نیاز مردم در زندگی روزمرهشان را گزینش و تفسیر کنند. به بیان دیگر، توده مردم به منابع خبری معتبری نیاز دارند که بتوانند روی ارزشهای عمده وقت، اعتبار و توازن آنها تأکید کنند.
درست همان کاری را بکنند که آنها انجام میدهند: روزنامهها نباید قابلیت حیات و نیروی خود را به نفع شعارهای پوچ از دست بدهند. در عینحال، آنها باید فناوریهای پیشرفته را جهت پیشبرد و بهبود محتوا و قالب خود مورد استفاده قرار دهند. روزنامههای رایج روز نباید به منظور همگامشدن با رسانههای الکترونیک و ژورنالیسم اینترنتی در بازی پخش خبر، استانداردهای خود را پایین بیاورند.
از بازیگران عمده اینترنت باشند: روزنامهها به جای مغرور شدن به خاطر داشتن صفحهای در شبکه اینترنت که نسخههای الکترونیک تولید چاپی خود را در آن جای دهند، باید به صورت رهبران ژورنالیسم اینترنتی درآیند. نسخههای اینترنتی باید کاملاً از نسخههای چاپی آن متمایز باشد و مقالات و مطالب اصلی آن بایست در طول روز به صورت دورهای روزآمد شود. نسخههای اینترنتی باید مکمل تولید اصلی بوده و خوانندگان را به مراجعه به نسخه چاپی تشویق کند.
همه محتوا را از دست ندهند: روزنامهها نمیتوانند تمام محتوای خود را بهطور رایگان از طریق شبکه در اختیار خوانندگان قرار دهند. واگذاری بخشی از محتوا تا به حال لطمهای به آنها نزده است. هدف این است که از نسخه اینترنتی به عنوان طعمه یا تیزر جهت جذب خوانندگان به تولیدات چاپی استفاده شود.
نسل کهن روزنامهنگاری ایران نیز نمیتواند نقش تکنولوژیهای مدرن را در چرخه ویرانگر سرعت نادیده بگیرد. برای این نسل حیف است که دانستهها و بایستههای خویش را از مخاطبان تکنولوژیهای نوین دریغ کند. این نسل در عین حال باید بر شکاف موجود میان خود و قبیله دیجیتال به مثابه نسل دوم روزنامهنگاری، یک پل ایجاد کند.
مطلوبترین وضعیت در گسترش روزنامهنگاری دیجیتال در ایران وضعیتی است که در آن مفاهیم تازهای در قبال اطلاعرسانی متولد شود، مهندسی پیام عمق بیشتری یابد، تماس با منابع متعدد خبری گستردهتر شود، تکنیکها کارسازتر شود، درک بهتری از موقعیت کنونی روزنامهنگاری با لحاظ روزنامهنگاران مسلطتر و خوانندگان منتقدتر به دست آید و بالاخره شناخت بیشتری از فردای روزنامهنگاری در جهانی که ابزارهای نوین اطلاعرسانی باعث بی معنیشدن زمان و مکان در آن شدهاند فراهم شود.
ادامه حیات روزنامههای سنتی در جوامع نیاز به بازبینی مجدد دارد. روزنامههای سنتی برای ادامه حیات خود باید از وضعیت تمرکز بر ادامه اخبار خارج شوند؛ به تهیه گزارشهای گوناگون و متنوع از مسایل جامعه بپردازند، به نیازهای مخاطبان خود بیشتر توجه کنند، در صفحهآرایی نشریه خود تحول اساسی بهوجود آورند و مهمتر از همه اعتماد و رضایت خوانندگان خود را جلب کنند.
روزنامهها باید اطمینان دهند که فناوری اینترنتی جای روزنامههای چاپی را نگرفته و یا آنها را از میدان بهدر نخواهد کرد، بلکه همانند صنعت سینما روزنامهها نیز باید پابهپای نسخههای سنتی خود، به انتشار نسخههای الکترونیک بپردازند طوری که این نسخههای الکترونیک نه جایگزین نسخههای چاپی بلکه مکمل آنها باشند زیرا هرکدام از آنها نیازهای متفاوتی را برآورده خواهند ساخت.
همانگونه که نظام روزنامهنگاری فعلی ما همانند بسیاری دیگر از نظامها، وارداتی و تحمیلی است و در بستر عادی خود رشد نکرده، این شیوه از روزنامهنگاری هم وارداتی است و اگر همین روند ادامه پیدا کند، قطعاً در بستر اصلی خود رشد نمیکند. لذا اگر بخواهیم مسیر درست رشد فراهم شود باید زمینه شکلگیری سایر زیرساختهای لازم را در کنار یکدیگر به موازات هم فراهم کنیم و توسعه ببخشیم.
آیا عمر روزنامههای کاغذی به سر رسیده است؟
گرچه کارشناسان بر این باورند که هر یک از رسانههای دیجیتالی و سنتی جایگاه و مخاطبان خاص خود را دارند، اما اینگونه به نظر میرسد که کم کم عمر رسانههای چاپی و کاغذی به سر رسیده است.
شواهد حاکی از این است که رسانه دیجیتال با انواع متنوع و کارآمد خود توانسته در جذب مخاطب و افزایش محبوبیت خود موفق عمل کند. حال سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا واقعاً عمر روزنامههای کاغذی به سر رسیده است؟
شاید مناسبترین پاسخ به این سوال را محققان انگلیسی دادهاند. آنها هنوز هم بر این باورند که همچنان روزنامهنگاری باکیفیت را باید در روزنامههای چاپی جستوجو کرد و حتی معتقدند، عمده آنچه در اینترنت به نام اخبار ارائه میشود روزنامهنگاری با کیفیت نیست، بلکه روزنامهنگاری انگلی است که استقلال و هویت روزنامهنگاری موجود در روزنامههای پُرمحتوا مثل «گاردین»، «ایندیپندنت» و «دیلی میل» را ندارد.
اگر چه توقف انتشار چند روزنامه از هزاران روزنامهای که در سراسر جهان به صورت کاغذی منتشر میشوند مبنای خوبی برای قضاوت درباره پایان عمر روزنامههای چاپی نیست، اما این رویکرد نشان میدهد که دیر یا زود رسانههای کاغذی تحت تاثیر فضای مجازی دچار تغییر استراتژی خواهند شد.
دلایل مختلفی برای عدم انتشار روزنامه کاغذی وجود دارد که از این میان میتوان به هزینه چاپ و کاغذ، هزینه توزیع، هزینه نیروی انسانی درگیر چاپ، قدرت محدود برای انتشار روزنامه به تعداد لازم و محدودیت فضا برای اطلاعرسانی اشاره کرد. در واقع وقتی رسانهای آنلاین میشود خودش را از بسیاری محدودیتهای رسانههای چاپی رها میکند. محدودیت فضا برای انتشار اخبار و اطلاعات ندارد، محدودیت تیراژ ندارد، محدودیت زمان برای انتشار ندارد، محتوایی که تولید و توزیع میکند همیشه زنده است و کهنه نمیشود، دسترسی به مخاطبان جدید در سراسر دنیا پیدا میکند و امکانات چند رسانهای و تعاملی پیدا میکند که در رسانه چاپی به آنها دسترسی نداشت.
باید قبول کرد که هنوز ذائقه مخاطب به ویژه مخاطب ایرانی به رسانههای آنلاین خو نکرده است و هنوز اعتبار و سندیت کافی برای این رسانهها قائل نیست؛ در حالی که به رسانه مکتوب اعتماد بیشتری دارد و رسانه چاپی را سند میداند. در هر حال، به نظر میرسد در دهههای آینده رسانههای آنلاین به عنوان مکمل و نه جایگزین برای رسانههای چاپی مطرح خواهند بود. اگر چه هر یک از این رسانهها مزایای خاص خود را دارند، اما هیچ یک دیگری را حذف نکرده است. بنابراین تا سالهای سال این دو نیازمند همکاری با یکدیگرند و هیچ یک قادر نیست دیگری را حذف یا از میدان به در کند.
در پایان نتیجه نظرخواهی درمورد رسانههای چاپی و دلایل رکود و دلایل برتری آنها نسبت به رسانههای انلاین و بالعکس که توسط جمعی از صاحب نظران پاسخ داده شده است، آورده میشود.
دلایل کاهش تیراژ رسانههای چاپی در ایران را به ترتیب زیر عنوان کرد:
_ تغییر الگوی مصرف رسانهای
_ نبود خطوط قرمز مشخص و دخالتهای متعدد و متداخل نهادهای نظارتی
_ محدودیت در انتشار مطالب و خودسانسوری روزنامهها و نبود افراد حرفهای و متخصص در حوزه مطبوعات و کاهش کیفیت مطالب
_ از بین رفتن مرجعیت مطبوعات در آگهیها
_ عدم بررسی مشکلات مردم در روزنامهها وکشیده شدن مطالب آنها به سوی مسائل سیاسی
دلایل برتری رسانههای چاپی در برابر رسانههای آنلاین را به ترتیب زیر عنوان کرد:
_ دارای ارزش خبری استانداردهای ژورنالیستی
_ اعتبار بیشتری دارند
_ دارای گردانندگان حرفهای است
دلایل برتریهای رسانههای آنلاین در برابر رسانههای چاپی را به ترتیب زیر عنوان کرد:
_ سرعت انتشار
_ وابسته نبودن به زیرساختهای متعدد (چاپخانه، شبکه توزیع و ...)
_ آزادی بیشتر بیان وتعاملی بودن
انتهای پیام
نظرات