• شنبه / ۲ تیر ۱۳۹۷ / ۰۰:۲۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 97033115142
  • خبرنگار : 71573

مصطفی رحماندوست:

بگذارید داغ این گناه به گردن دیگران باشد

بگذارید داغ این گناه به گردن دیگران باشد

مصطفی رحماندوست می‌گوید: تا زمانی که رسانه‌ها، آموزش و پرورش و خانواده‌ها کاری برای آگاهی‌بخشی به کودکان نکنند، ادبیات هم کاری نمی‌تواند بکند. بگذارید داغ این گناه به گردن دیگران باشد نه ادبیات.

این شاعر کودکان و نوجوانان در گفت‌وگو با ایسنا، درباره ظرفیت ادبیات در زمینه آگاهی‌بخشی به بچه‌ها برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاق‌هایی مثل تعرض و تجاوز به آن‌ها، اظهار کرد: این کار، کارِ ادبیات نیست.  مشکل اصلی در خانواده‌ها و آموزش و پروش است. ادبیات و کتاب هم می‌توانند در کنار  باورهای خانواده و تربیت خانوادگی به بچه‌ها  کمک کنند.

او با تأکید بر این‌که مشکل ما جایی دیگر است، افزود: مشکل ما این است که رادیو و تلویزیون اصلا در این‌باره حرفی نمی‌زنند زیرا برای‌شان تابو شده است. برنامه‌های کودک رسانه ملی چیزهای بزرگسالانه حتی نیمچه بحث‌های سیاسی را مطرح می‌کند اما به این‌جا که می‌رسد ساکت می‌شود. وقتی رسانه ملی، مطبوعات کودک و نوجوان و خانواده درباره این موضوع کاری نمی‌کنند،  ادبیات هم نمی‌تواند کاری بکند.

رحماندوست در ادامه خاطرنشان کرد: اگر نویسنده درباره این موضوعات کتابی هم بنویسد، خانواده‌ها و آموزش و پرورش باید کتاب‌ها را  بخرند که آن‌ها هم این کار را نمی‌کنند. بگذارید داغ این گناه به گردن دیگران باشد نه ادبیات. تابو با کتاب شکسته نمی‌شود. شما اگر کتابی بگیرید که نقاط ممنوع بدن را به یک بچه یاد می‌دهد،  کودک با مادرش  آن را می‌خواند و این مسائل برای مادر تابو است.  همچنین کتاب را  باید در رادیو و تلویزیون مطرح کنند که این موضوع برای‌شان تابو است. ما  به جایی نمی‌رسیم و این قصه ادامه دارد.

او سپس بیان کرد: بی‌خودی یک‌سری چیزها را برای خودمان تابو کرده‌ایم و آن‌ها برای‌مان مسئله شده است. یادم می‌آید زمانی که بچه بودم مادربزرگم که مکتب‌دار بود، بالای کرسی می‌نشست، کتری را دستش می‌گرفت و طهارت را به ما یاد می‌داد، ما هم غش‌غش می‌خندیدیم و اتفاق عجیبی نمی‌افتاد. اما در  ۳۰ - ۴۰ سال اخیر دچار یک‌سری خط قرمزهای احمقانه در تربیت شده‌ایم که بین بچه‌ها و پدر و مادرها فاصله انداخته است و باعث شده بچه‌ها از جاهای دیگر یاد بگیرند. به طور مثال غسل کردن و مواردش را چه کسی به بچه‌ها یاد می‌دهد؟ آیا پدر و مادر آموزش می‌دهد؟ مدرسه یاد می‌دهد؟ آیا رادیو و تلویزیون یاد می‌دهد؟ خیر. در آموزش  مسئله شرعی این‌طور درمی‌مانند، این‌ حرف‌ها که دیگر هیچ... درباره این موضوعات در کتاب نمی‌توان نوشت.

این شاعر  اظهار کرد: نویسنده باید کتابی بنویسد که در بازارِ بسیار بدِ کتاب خریدار داشته باشد. زمانی که خانواده‌ها و رسانه‌های عمومی در این‌باره کاری نمی‌کنند، مسلما کتاب خریدار نخواهد داشت و حتی ممکن است محکوم به «هنجارشکنی» شود. من این هنجارشکنی را هم  نمی‌فهمم. این‌طور نمی‌شود، زیرا هر کس ممکن است برای خود هنجاری تعریف و گرفتاری‌های جدیدی را ایجاد کند. اگر کاروان راه بیفتد ما هم در آن می‌رویم اما حاضر نیستیم جلو کاروان راه بیفتیم.

او با اشاره به کتاب‌های موجود  در بازار درباره این موضوعات، گفت: بیشتر کتاب‌ها ترجمه‌ای از کتاب‌های خارجی است. اما  این کتاب‌ها زمانی ارزشمند است که در مدرسه و خانواده‌ها مطرح شود.  این کتاب‌ها را ترجمه و چاپ کرده‌ایم اما روی دست ناشران مانده است. برای این‌که کتاب در خانواده مطرح شود لازم است ابتدا اصل موضوع مطرح شود.

مصطفی رحماندوست با بیان این‌که تابوها و خط قرمزها را خودمان ساخته‌ایم، افزود: کسی نگفته است صحبت کردن درباره این مسأله حرام است یا هنجارشکنی محسوب می‌شود. مسائلی وجود دارد که ما باید به آن‌ها بپردازیم در حالی‌که همه را از خارجی‌ها می‌گیریم. فکر می‌کنید آمار طلاق در ایران چقدر است و چقدر بچه طلاق داریم؟ آیا رادیو و تلویزیون و مدارس برای این ‌بچه‌ها برنامه‌ای درست کرده‌اند یا نه؟ بچه‌ طلاق مجبور است تا آخر دبیرستان دروغ بگوید و پنهان‌کاری کند که بچه‌ طلاق است. در حالی‌که این موضوع طبیعی است و زمانی که تعداد طلاق زیاد است، بچه‌ طلاق هم هست. ما باید کمک کنیم بچه‌ طلاق راحت زندگی کند. دو نفر نتوانستند با هم زندگی کنند و گرفتاری‌اش را باید بچه‌ای تحمل کند که تقصیری نداشته است. اخیرا انتشارات امیرکبیر کتابی راجع به بچه‌های طلاق منتشر کرده، گفتم حتما بعدا می‌گویند چقدر طلاق را شیرین نشان داده‌ای و کتک‌کاری می‌شود. بچه‌ای که تا پایان جوانی‌اش رویش نمی‌شود بگوید پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و در مدرسه درباره پدر و مادر خود دروغ می‌گوید آیا سالم بزرگ می‌شود؟ مسلما نه. مسئله فقط تجاوز جنسی  نیست؛ این‌ها هم هست.

او در ادامه تأکید کرد: هرکس برای خود یک هنجاری درست می‌کند؛ آخرش هم  این می‌شود که شاهد تجاوز گروهی به کودکان هستیم. متأسفانه به قدری مسائل سیاسی در کشورمان بزرگ شده که تا مسئله‌ای سیاسی نشود، کسی دنبال آن نمی‌رود. شما هم که خبرنگار هستید اگر سال گذشته به این فکر می‌افتادید که درباره این موضوع گزارش بنویسید، گزارش‌تان خریدار نداشت. ما جامعه‌ای نداریم که گروه‌های متفکر و برنامه‌ریز اجتماعی آینده‌نگر داشته باشد. مسائل همین‌طور می‌آید و می‌رود. خدا به داد بچه‌ها برسد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۷-۰۴-۰۲ ۱۱:۲۳

به قول آقای رحماندوست پدران و مادران نسل ما که مذهبی هم بودیم خیلی راحت در باره حتی استمنا از 8 سالگی برامون توضیح می دادند و این که با پسرها یا بازی نکنیم و اگر بازی می کردیم یک سری فاصله هایی را رعایت کنیم گزارشگر بیسواد و خبرنگاران غرب زده کار را خراب می کنند اگر با هویت ایرانی و اسلامی و حفظ حیا و برنامه های درست کار کنیم هیچ تابویی وجود ندارد یک پدر و مادر را باید آموزش داد تا به فرزندان خود آموزش دهد نیازی نیست در یک مدرسه یک معلم یک دانش آموز را مانند غربیها لخت کند تا اعضای بدن را به او بیاموزد و حیا شکسته شود . امروز مشکل این است که غرب زده ها تلاش می کنند با بی حیایی ها و آموزه های غربی این آموزش را به کودکان بدهند که فعلا خودشون را هم به بن بست رسانده اگر با فرهنگ ایرانی اسلامی خودمان باشد این تابو می شکند و نیاز به اوا خط و آخر خط ندارد امثال ایبد ها در تربیت فرزند خودشون موندن حالا میخواهند مردم و بچه هاشون را چگونه آموزش بدن خدا می داند

avatar
۱۳۹۷-۰۴-۰۳ ۰۴:۱۱

تا همین چند سال قبل (دهه هفتاد) که من دانش آموز دبیرستان بودم آنموقع، یادم هست در یکی از کتابهای جامعه شناسی در تقبیح و سیاه نمایی وضع آموزش و پرورش در امریکا و غرب {قریب به این مضمون} نوشته بود : " ... بی بندو باری و اوج گرایشات اومانیستی در جامعه امروزین ایالات متحده به حدی رسیده است که به راحتی در کتابهای دوره راهنمایی برای نوجوانان مسایل جنسی تعلیم داده می شود و دختر و پسر نوجوان از سنین نوجوانی با مسایل جنسی بطور رسمی آشنا می گردد ..." یاد دارم به روشنی روز که این طرز تفکر، دقیقا تفکر آقای دکتر حداد عادل ( که در آن زمان معاون تالیف و تنظیم کتب درسی اداره آموزش و پرورش بود ایشان) نیز بود و بخصوص در دبیرستان تحت ریاست خود (دبیرستان فرهنگ) به کرّات این طرز تفکر متحجرانه آمیخته با دغدغه های اسلامی-ایرانی را در کله های ما تزریق می کرد ...