این داستاننویس درباره وضعیت ادبیات در سال ۱۳۹۶ با ایسنا گفتوگو کرده که متن آن در پی میآید:
- ارزیابی شما از وضعیت ادبیات در سال ۱۳۹۶ چیست؟
- اگر متهم نشوم که خارج از موضوع جواب میدهم، باید عرض کنم که نمیتوانم فکر کنم وضع ادبیات خوب بوده، حتی اگر آمار و شاخصها اثبات کنند که وضع ادبیات خوب بوده. چون به نظرم وقتی مملکت با بحرانهای متعدد از جمله بحران آب و بحران اقتصادی و بحرانهای اجتماعی که بسیار هم جدی هستند، روبهروست، قطعا وضع ادبیات ما هم نمیتواند خوب باشد، همچنان که در سالهای پیش هم خوب نبوده. به چند دلیل مهم که من فقط به یکی از آنها اشاره میکنم: وقتی ذهن نویسندگان ما به طور اعم آزاد نبوده و نیست که دربارۀ مشکلات جامعه به طور مبسوط و به اندازۀ لازم بنویسند - چون سیاست بر این بوده و هست که حقایق پشت مصلحتبینیها واگذارده شوند - حال این ادبیات خوب نمیتواند باشد. البته به این نکته هم اشاره کنم که من معتقد نیستم که ادبیات باید جای روزنامهها و رسانههای آزاد را بگیرد، به هیچ وجه، اما به طور طبیعی نمیتوانم شاهد این بحرانها باشم، بحرانهایی که از سالها پیش نشانههای جدی خود را نشان دادهاند و ما هم میدیدیم و به طور شفاهی و گاه در داستانی یا رمانی به آنها پرداختهایم. دچار این تعارض میشوم که وقتی حال مملکت خوب نیست، چرا من باید فکر کنم حال ادبیات خوب است؟
- ارزیابی شما از جایزهها ادبی و انتخابهایشان چیست، آیا این جایزهها میتوانند بر نویسندهها و بازار کتاب تأثیرگذار باشند؟
- اعتقادم این است که جایزه دادن چیز خوبی است، بخصوص به کتاب، برای اینکه از این طریق میتوانیم کتاب را به عنوان یکی از عناصر آگاهیدهنده به جامعهای که ظاهرا با کتاب قهر است، معرفی کنیم و فضایی به وجود بیاوریم که مردم راغب شوند برای خرید کتاب هزینه کنند و برای خواندن آن وقت بگذارند و به این نکتۀ مهم آگاه باشند که این هزینه و این وقتی که برای خریدن و خواندن کتاب میگذارند، جزء تفکیکناپذیر سعادت و خوشبختی خودشان و جامعهشان است. اگر جوایز به این امر دامن میزنند و چنین فضایی را به وجود میآورند، میتوانند تاثیرگذار باشند، اما اگر غیر از این است - که عموما چنین است - به نظرم عطایشان را باید به لقایشان بخشید. تصورش را بکنید، بعد از برگزاری هر جایزۀ ادبی معمولا دعواها راه میافتند و اعتراضها شروع میشوند که یک عده هستند که داوران همیشگیاند و با باندبازی خودشان و دوستانشان را برنده میکنند و ... ، و چون تازگیها این اخبار به طور گسترده رسانهای میشوند و در شبکههای اجتماعی در بارهشان بحث میشود، جز این که اعتماد ادیبان را از این جوایز سلب کنند و نقش جوایز را در دید عموم مردم از اعتبار بیندازند، حاصلی نخواهند داشت. به نظرم ادیبان و برگزارکنندگان باید به این شاخصها توجه داشته باشند و منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح بدهند. وضع کتاب در جامعۀ ما کم از بحرانهای دیگر ما ندارد.
- بهترین و بدترین خبرهایی که در سال ۱۳۹۶ در حوز ادبیات و کتاب شنیدهاید؟
- ترجیح میدهم در اینباره سکوت کنم.
- کتابهایی که به مخاطبان ما برای مطالعه پیشنهاد میکنید؟
- طی چند ماه گذشته به دلیلی آثار غلامحسین ساعدی و بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری و احمد محمود را مرور کردم و از این مرور بسیار لذت بردم. پیشنهادم به خوانندگان ایرانی این است که آثار نویسندگان ایرانی را با دقت بخوانند و مطمئن باشند لذت و آگاهی را همزمان با هم خواهند داشت.
انتهای پیام
نظرات